1 2 3 4
5 6 7
9 8
جستجو درعناوين خبری
  بگرد
جستجوی پيشرفته | راهنما
آخرين رويدادها سينمايی
گزارشات
مصاحبه ها
نقدها و مقالات
اخبار فيلم
فيـــلمهای در دست توليد
محصولات آينده سوره
اخبار هنرمندان
اخبار جشنواره ها
اخبار اصناف سينمايی
اخبار دفاتر تهیه و توليد
اخبار سينمای جهان
روزشمارسینما
خبرگزاری ها
 تعداد بازديد : 322  تاريخ مخابره خبر:  ۳/۱۲/۱۳۸۵  نوع : خبر
 کد خبر : 138512030209  ساعت مخابره خبر: ۱۱:۲۴:۰۶
    ۱۳۸۵/۱۲/۰۳                              تاريخ نشر خبر :  
 

جواد شمقدري:

هيچ‌كس نمي‌تواند خود را صاحب و محور سينماي ايران بداند

جواد شمقدري در نامه سرگشاده‌اي نوشت:اين تجربه تلخ داوري و مديريت جشنواره است كه تلاش كرد آرمان‌ها را قرباني و وابستگي‌ها را تجليل كند.

    به گزارش سايت سينمايي سوره، جواد شمقدري در واكنش به پيام يكشنبه جعفري جلوه منتشرشده، گفته است:هيچ‌كس نمي‌تواند خود را صاحب و محور سينماي ايران بداند. اگر بخواهيم نقطه اتكايي و فصل نوين سينماي ايران را بجوييم، بي ترديد از سرآغاز روشن در 12 بهمن ماه 1357 و در كلام رهبر كبير انقلاب اسلامي تحقق مي‌يابد آنجا كه فرمودند: «ما با سينما مخالف نيستيم با فحشا مخالفيم.
    در ادامه اين نامه آمده است: در حال و هواي بهاري پس از پيروزي انقلاب اسلامي، سينماي ايران جان گرفت و علي‌رغم فراز و نشيب‌ها و مديريت‌هاي منفعل و نسخه‌هاي اقتباسي از فرهنگ غيرخودي، اين سينما با همت هنرمندان آن جان گرفت و به حيات معقول خود دست يافت. بدون شك در همه اين سال‌ها آثار ارزشمند كه البته گاهي در هر سال به تعداد انگلشتان يك دست هم نمي‌رسيد، نقطه اتصال و استمرار حيات سينماي ارزشمند اين مرز و بوم بوده است. آنچه امسال شاهد بوديم تحرك، نشاط و آغاز بعثت جديدي بود كه وامدار رويكرد مردم و مطالبه به حق آنان است كه در سوم تير 1384 رقم خورد و سينماگران فهيم و خسته از سياست‌هاي تار عنكبوتي تنيده شده در فلسفه و تفكر و زيبايي‌شناسي تمدن غربي و شرقي، با اميد و نشاط پاي به ميدان گذاشتند و از حصار اين واژه‌هاي خوش‌ خط و خال كه سينماي ايران را در بيراهه‌هاي بيگانه با هويت ملي و انقلابي به بند كشيده بود، رهانيدند و در حركت جديد خود برون رفت نجات بخش خود را در دو آشتي و پيوند مبارك جستند.
    شمقدري اضافه كرده است: آشتي اول با آرمان و دغدغه‌هاي مردم انقلابي ايران بود. امروز بي‌ترديد ملت ايران با تصميمات و با حضور و مقاومت و هوشياري خود معادلات جهاني را برهم مي‌زند و اراده خود را بر آنها حاكم مي‌‌كند و پيوند فعاليت هنرمندان با آرمان‌هاي مردم رمز ماندگاري و زيبايي اثر آنان است. آشتي دوم اين بار از سوي مخاطبان بود كه برعهد خود ماندند و با سينماي هدفمند و متعهد آشتي كردند. اتفاقي كه مي‌تواند باعث رونق و شكوفايي اين هنر و صنعت شود و اين راه استقلال و يافتن زبان گويا و شفاف و خروج از بحران سينماي ايران است.
    معاون هنر رييس جمهور در نامه خود مي‌افزايد: آنچه در بيست و پنجمين جشنواره فيلم فجر رخ داد به خوبي نشان داد كه بعضي قهر اين‌ دو را بيشتر طالب هستند. سمت و سوي داوري‌ها و رويكردهاي مديريت پنهان و آشكار جشنواره مبين اين حقيقت تلخ است و در اوج اين ناداوري فيلم «ميناي شهر خاموش» مركز توجه قرار مي‌گيرد فيلمي كه نه تنها با آرمان‌هاي مردم نسبتي ندارد كه صريحاً به خواست مردم و حضور قهرمانانه آنها در راه رسيدن به قلل افتخار توهين مي‌كند و از سوي ديگر ايران كنوني را سرزميني زلزله زده كه ديگر براي ايرانيان آن سوي آب‌ها هيچ جاذبه و نقطه اميد و پيوندي ندارد معرفي مي‌كند و اصرار دارد بگويد هرچه هست غارتگري و دزدي و بي‌ناموسي است. فيلمي كه     ارزش‌هاي هنري كم‌بهره است و از جذب مخاطبين جشنواره نيز كاملاً عاجز مانده است به يمن بيانيه‌هاي خود به عنوان بهترين فيلم كانديدا مي‌شود و سيمرغ ويژه دريافت مي‌كند.
    اين نامه همچنين حاكي است: واقع اين است گروهي كه، تمام موجوديت سياسي، اقتصادي و نيم بضاعت هنري‌شان در گرو استمرار روند سابق است و به شكل سخاوت‌مندانه هنوز در زواياي متعدد حوزه تصميمات و سياستگذاري سينمايي كشور خانه كرده‌اند، مصمم هستند اجازه ندهند اين روند جديد راه رشد طبيعي خود را طي كند.
    وي تأكيد كرده است: من هم معتقدم بايد بگذاريم اين شكوفه مبارك بشكفد و بهار را به ارمغان بياورد و زايمان طبيعي خود را انجام دهد اما همان‌ها كه سال‌هاست مقدرات سينما را پشت پرده رقم مي‌زنند، دست به كار شده‌اند تا پس از سقط مولود جديد، طفل شيرخواري را كه هنوز بند نفاش را هم نبريده‌اند از زايشگاه‌هاي غربي تحفه بگيرند و در آغوش مادر سينماي ايران جاي دهند تا سينماي اين مرز و بوم محل پرورش انديشه‌ها و فرهنگ بيگانه باشد و در راستاي تمايلات و خواست‌ها و نگرش‌ غرب راه خود گيرد و نسبت به آرمان‌ها و حماسه‌ها و دغدغه‌هاي مردم و سرزمين خود بيگانه و بي‌تفاوت بماند.
    شمقدري در نامه خود آورده است: آيا اين كاهي است كه از آن كوهي ساخته‌اند و يا كبكي سرش را زير برف برده است. آيا جا ندارد فرياد برآوريم كه اين تدبير نيست، بلكه ناهوشياري و بدسليقگي است كه صوفي‌وار مهر حكم اراده الهي را نيز به آن مي‌زنيم؟!
اما يك‌بار تصوير واقعي آنچه را رخ داد با هم مرور كنيم.
    در پايان اين نامه آمده است: در بهار اميد و شكوفايي فطرت‌ها، بستري مهيا شد و علي‌رغم ميل بادهاي مسموم، در زير بارش مهرورزي و عدالت‌گستري جوانه‌هايي روييد و قدعلم كرد و سينماي ايران، خودجوش تحولي را تجربه كرد. اما به وقت درو (جشنواره فيلم فجر) به داس‌هاي نامهرباني زير و زبر شد و حسرت را برجان باغبانان نشاند. اين تجربه تلخ داوري و مديريت جشنواره است كه تلاش كرد آرمان‌ها را قرباني و وابستگي‌ها را تجليل كند.
انتهای پیام /

 
   
 
    خانه |  درباره ما  |  تماس با ما  |  قوانین و مقررات  |  منابع |  جشنواره سينما |  خبر  
  كليه حقوق اين سايت براي sourehcinema.com محفوظ ميباشد
Copyright © 2003-2016 SourehCinema.com All rights reserved
توسعه دهندگان سايت  Email: info@sourehcinema.com