شخصينگري سينمايي و خودآزاري فرهنگي
سينما در دنياي امروز به دليل جايگاه و اهميت اين هنر ـ صنعت، رسانهاي فرهنگساز و موثر در انتقال مفاهيم فرهنگي ـ سياسي و فارغ ازنگاههاي شخصي و برداشتهاي عقيدتي، زمينه ايجاد تعامل با كشورهاي مختلف شناخته ميشود.
اين رسانه در دنياي معاصر به دليل بهرهگيري از وجوه مدرن بصري و سرگرمي ، مخاطبان گستردهاي را دراقصي نقاط جهان داشته و كشورهاي صاحب اين هنر ـ صنعت از توانايي بسياري درانتقال فرهنگ به ديگران برخوردارند. سينماي ايران كه به عنوان وجه ارزشي - انساني اين هنر- صنعت در دنياي معاصر شناخته ميشود به دليل جايگاه ممتاز بينالمللي مخاطبان بسياري فارغ از رويدادها و مجامع در كشورهاي مختلف جهان بويژه دراروپا و غرب دارد. پرداخت به وجوه مغفول اخلاقي و انساني در دنياي معاصر از طريق فيلمهاي ايراني، بسياري از دوستداران سينما در سراسر جهان را به خود معطوف ساخته است. اهداي بيش از هزار جايزه به سينماي ايران در طول ساليان اخير اگر به زعم منتقدان فرهنگي نشانگر توفيق نباشد، نمايانگر حركت در مسير صحيح و پيشرفت و بهسمت جذب مخاطبان آزادانديش داخلي و خارجي است. رتبهبندي موضوعي و تكنيكي آثارارايه شده در توفيق و يا عدم توفيق اين گستره اساسي است اما اينكه عدهاي برداشت شخصي خود از مضمون و محتواي اثري را به كل مردم و مخاطبان تعميم داده و ذائقه خويش را عين سليقه جامعه معرفي كنند، جفا به سينما و مخاطبان است. "خودآزاري فرهنگي" واژهاي است كه به تازگي از سوي برخي منتقدان در مواجهه با تعدادي ازآثارتوليدي سينماي ايران و ارايه شده درجشنواره امسال فجر به كار گرفته ميشود و برداشتهاي شخصي از طريق تربيونهاي رسمي به نام مخاطب و به كام طراحان نقد مطرح ميشود. بيست وپنجمين جشنواره فيلم فجر با وجود آثار درخور تامل به دليل حواشي بسيارناشي از مشكلات داوري و كمتحملي برخي فيلمسازان با حرف و حديثهايي همراه بود كه در اين ميان نيز عدهاي به دليل برخي مشكلات شخصي با مديريت فرهنگي كشور عقده گشايي كردند. منتقدان مديريت فرهنگي و بويژه حوزه سينما از اينكه به تفكرشان دراين دوره كمتر توجه شده و در مقابل به خواست و نياز جامعه سينمايي و آحاد مخاطبان كه احياي سينماي ملي است، اقبال نشان داده است، در صورتهاي مختلف واكنش نشان دادند. يكروز فلان فيلم و روز ديگر فلان كارگردان و تهيهكننده را تكفير كردند، هر از گاهي زمزمه تغيير فلان مسئول فرهنگي را در محافل مختلف نجوا ميكنند و امروز نيز بياعتباري جشنواره فيلم فجر را به عنوان رويدادي ملي نشانه گرفتند. اعتقاد براين است كه اين تلاشها را بايد «خودآزاري» به جاي "خود آزاري فرهنگي" كه ادعاي وجود آن در توليدات سينمايي كشور است ، تعبير كرد. خودآزاري كه سليقه شخصي را عين خواست جامعه سينمايي و آحاد مخاطبان جلوه داده و به همه چيز براي توجيه عقايد شخصي رنگ و بوي عقيدتي بخشيد!. سينماي ايران به عنوان يكي از نجيبترين و پيشروترين اركان فرهنگي كشور در طول ساليان اخير خوش درخشيده و به نوعي مايه آبرو اين بخش به شمار ميرود. اطلاق خودآزاري فرهنگي به اين ركن فرهنگ كشور كه مسير رشد و بالندگي را همراه با آرامش و متانت در اين دوره از مديريت فرهنگي برگزيده، نميتواند سينماگران را از دستيابي به هدف كلان و آرماني اين عرصه بازدارد. انتهای پیام /