1 2 3 4
5 6 7
9 8
جستجو درعناوين خبری
  بگرد
جستجوی پيشرفته | راهنما
آخرين رويدادها سينمايی
گزارشات
مصاحبه ها
نقدها و مقالات
اخبار فيلم
فيـــلمهای در دست توليد
محصولات آينده سوره
اخبار هنرمندان
اخبار جشنواره ها
اخبار اصناف سينمايی
اخبار دفاتر تهیه و توليد
اخبار سينمای جهان
روزشمارسینما
خبرگزاری ها
 تعداد بازديد : 500  تاريخ مخابره خبر:  ۲۱/۱۲/۱۳۸۵  نوع : خبر
 کد خبر : 138512210211  ساعت مخابره خبر: ۱۵:۴۵:۵۰
    ۱۳۸۵/۱۲/۲۱                              تاريخ نشر خبر :  
 

تحليل استاد تاريخ دانشگاه تورنتو درباره «300»

«300 » تحريف آشکار تاريخ است

نبرد ترموپيل واقعي بود، اما داستان "300" چقدر واقعي است؟ افريم ليتل، استاد رشته تاريخ يونان باستان دانشگاه تورنتو که فيلم را ديده، ديدگاهي کاملا متفاوت با سازندگان فيلم دارد. مقاله او روز گذشته (19 اسفند) در تورنتو استار منتشر شد.

    به گزارش سايت سينمايي سوره، تاريخ همواره تحريف شده است. چه اهميتي دارد چگونه و چرا. پس چه اهميتي دارد درباره نبود زره هاي سينه پوش يا فرنج هاي تا زير ران در اين فيلم صحبت کنم. نياز تصويري به شکم هاي شکل داده شده و ظاهر 300 اسپارتي فيلم برايم قابل درک است. اما شيوه اي که "300" به کار مي برد تا صورتي آرماني به اجتماع اسپارتي ها بدهد، مشکل ساز و حتي آزارنده است.
    درباره شاه لئونيداس اطلاعات زيادي در دسترس نيست، بنابراين خلق يک گذشته داستاني براي او قابل درک است. بچه هاي اسپارتي از خانواده هايشان جدا مي شدند و تحت آموزش هاي نظامي موسوم به agoge قرار مي گرفتند. آنها را براي اينکه مقاوم شوند کتک مي زدند و پابرهنه به حومه شهرها مي فرستادند و وادارشان مي کردند بدون روانداز و زيرانداز روي زمين بخوابند، اما شاهان آينده از اين قاعده معاف بودند.
    لئونيداس هم اين دوره ها را پشت سر گذاشت. او نه تنها با کشتن يک گرگ بلکه با به قتل رساندن برده هاي بي دفاع در آئيني موسوم به Crypteia از اين آزمون موفق بيرون آمد. در واقع اسپارتي ها با در اختيار داشتن همين برده ها توانستند به سربازان حرفه اي تبديل شوند. آنها چاره ديگري نداشتند: حفاظت از يک حکومت بسيار آپارتايد و خشن يک حرفه تمام وقت بود و براي اينکه در نهايت يک افور (ناظر) شوند، بايد در مراسمي خاص عليه برده ها اعلان جنگ مي کردند.
    هر سال پنج افور انتخاب مي شدند که وظيفه آنها حمايت از "دو شاه" بود. بر خلاف آنچه در "300" مطرح مي شود، هيچ شواهدي وجود ندارد که نشان دهد افورها با ديدگاه لئونيداس که دنبال يک جنگ غيرقانوني بود، مخالفت داشتند. نکته عجيب ديگر اينکه افورهاي فيلم "300" نه تنها شهوت پرست و فاسد هستند، بلکه به شکل جذامياني سالخورده تصوير شده اند. به همين شکل، افيالتس که به يوناني ها خيانت کرد، از يک ماليايي به يک مطرود اسپارتي تغيير کرده، يک "ترال" زشت و بدترکيب که برابر با رسم و رسوم اسپارتي بايد در همان کودکي کشته مي شد. لئونيداس به اين نکته اشاره مي کند که گوژپشت بودن او به اين معناست که نمي تواند در جنگ سپر را به اندازه کافي بالا بياورد.
    در "300" ايراني ها به شکل موجودات اهريمني و عجيب الخلقه تصوير شده اند. خشيارشا يک موجود هشت فوتي است که لباسي پرزرق و برق به تن دارد، با اين حال چهره اش به هم ريخته نيست. در دنياي اخلاقي "300" به صراحت تاکيد مي شود که خشايارشا يک همجنس باز است و همين مسئله عجيب الخلقه بودن او را توجيه مي کند. طنزآميز است، براي اينکه همجنس بازي بخش ضروري آموزش هاي اسپارتي بود. به همين دليل است که در کمدي آتني واژه "اسپارتنيزه" به معناي "همجنس بازي" است.
    اين رويکرد "300" آشکارا تحريف تاريخ است. ايراني ها به هيولا تبديل شده اند، اما يوناني هايي که اسپارتي نيستند همگي بسيار انساني ترسيم شده اند. به گفته هرودوت، لئونيداس رهبري ارتشي متشکل از 7000 يوناني را به عهده داشت. اين يوناني ها در تنگه ترموپيل با ايراني ها وارد جنگ شدند. نبرد به صورت پياده نظام بود و يوناني ها دو روز کنترل تنگه را در اختيار داشتند.
    آنطور که در تاريخ آمده حدود 4000 يوناني در اين نبرد به قتل رسيدند. در "300" نبرد به صورت پياده نظام نيست و تنها اسپارتي ها درگير جنگ مي شوند، جز در لحظه اي کوتاه در فيلم که لئونيداس به چند يوناني آموزش نديده اجازه مي دهد وارد جنگ شوند. وقتي آنها متوجه مي شوند محاصره شده اند، مي گريزند. در عصر هرودوت روايت زيادي از اين حادثه شد، اما آنچه مي دانيم اين است که 700 سرباز در کنار اسپارتي ها ماندند و البته تا آخرين نفرشان کشته شدند.
    در "300" هيچ اشاره اي به اين نکته نمي شود که در همان جنگ، يک ناوگان بزرگ آتني ها در نزديکي ترموپيل ايراني ها را در تنگنا قرار داده بودند، يا اينکه يوناني ها کمي بعد با شکست دادن ايراني ها در جزيره سالاميس تمام يونان را نجات دادند. اين مسئله کل بينش "300" را زير سئوال مي برد، بينشي که برابر با آن ايده‌ال هاي يوناني در وجود قهرمانان ارزشمند که همان اسپارتي ها بودند مجسم شد.
    اين دنياي اخلاقي همان قدر براي يوناني هاي باستاني مي توانست غريب باشد که براي مورخان امروزي. بيشتر يوناني ها همان قدر با رضايت خانه هاي خود را در آتن با آلونک هايي در اسپارتا تاخت مي زدند که من حاضرم آپارتمانم را در تورتنو با کلبه اي در پيونگ يانگ عوض کنم.
انتهای پیام /

 
   
 
    خانه |  درباره ما  |  تماس با ما  |  قوانین و مقررات  |  منابع |  جشنواره سينما |  خبر  
  كليه حقوق اين سايت براي sourehcinema.com محفوظ ميباشد
Copyright © 2003-2016 SourehCinema.com All rights reserved
توسعه دهندگان سايت  Email: info@sourehcinema.com