در مراسم قدرداني از سينماگران دفاع مقدس عنوان شد
كمتوجهي به سينماي دفاعمقدس، پشت پا زدن به هويت ملي است
سردار حجازي، فرمانده نيروي مقاومت بسيج، در مراسم تقدير از فيلمسازان دفاع مقدس گفت: كمتوجهي به سينماي دفاعمقدس، پشت پا زدن به هويت ملي است.
به گزارش سايت سينمايي سوره، در اين مراسم كه يكشنبه 20 اسفند ماه در مركز آفرينشهاي هنري برگزار شد، محمد حسين صفارهرندي وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي، جعفري جلوه معاون امور سينمايي و سمعي و بصري ارشاد، محمدرضا شرفالدين مديرعامل انجمن سينماي دفاع مقدس و بسياري از فيلمسازان حوزه دفاع مقدس در آن حضور داشتند.
در ابتداي اين مراسم كه به مجلس پاسداشت رسولملاقليپور توسط اهالي سينماي دفاع مقدس تبديل شد، بعد از صحبتهاي اكبر نبوي، منتقد سينما، تصاويري از پشت صحنه فيلمهاي رسول ملاقليپور به همراه گفتو گوهايي با او پخش شد.
* دو خاطره مشترك
خسرو سينايي نخستين سخنران مراسم بود. او بعد از تسليت به جامعه هنري و سينمايي از دو خاطره مشترك با رسول ملاقلي پور سخن گفت.
سينايي گفت: اولين برخورد نزديك من و رسول، مربوط به جشنواره فيلمي در كرمان بود. ما آنجا به طور اتفاقي بر روي يك ميز نشستيم و صحبت كرديم. رسول گفت ميداني مشكل ما با هم چيست؟ مشكل اين است كه ما فكر ميكنيم شما لباسهاي فرنگي ميپوشيد و در كافهها حرفهاي عجيب و روشنفكرانه ميزنيد، شما هم فكر ميكنيد ما از كره ديگر آمديم و به خودمان نارنجك بستهايم و ...
سينايي در ادامه گفت: به او گفتم مسئله اين است كه ما همه ايراني هستيم و اگر اين حقيقت را بپذيريم خيلي راحتتر ميتوانيم صحبت كنيم و يكدست شويم.
كارگردان "مثل يك قصه" درباره خاطره دوم خود گفت: «چند سال بعد من و رسول هر دو به عنوان هيات داوران جشنواره فيلم فجر انتخاب شديم. من ميترسيدم من و او تضاد فكري داشته باشيم و دچار اختلافات فراواني شويم. بعدها از او شنيدم كه او همچنين فكري ميكرد، اما در پايان نتيجه كاملا برعكس تصور ما بود. به طوري كه وقتي رسول در روز اعلام نظر بيمار شد و نتوانست بيايد، گفت نظر من همان چيزي است كه سينايي ميگويد.
* قرائت سكانس 72 آخرين فيلمنامه ملاقليپور
بعد از سخنان سينايي اكبر نبوي از جعفري جلوه، سردار اثباتي و محمدرضا شرفالدين دعوت كرد تا براي اهداي لوح تقدير و يادمان به همسر رسول ملاقليپور و منوچهر محمدي، تهيه كننده فيلم "ميم مثل مادر" به روي سن بيايند.
سپس، منوچهر محمدي گفت: رسول هميشه ساعت 11 به دفتر ميآمد و آن قدر پرنشاط و شلوغ بود كه پيشاپيش حضورش را اعلام ميكرد. امروز وقتي بعد از چند روز به دفتر رفتم، منتظر بودم رسول بيايد و دفتر شلوغ شود، اما نيامد.
محمدي سپس سكانس پاياني عصر روز دهم (سكانس 72، روز، خارجي، بينالحرمين) را براي حاضران خواند.
سكانس 72-خارجي - بين الحرمين در كربلا
ذرات براق دانههاي زنجير شده آرام آرام در پشت مردان فرود ميآيد، پرچمهاي قرمز و سبز در مقابل گنبد امام حسين(ع) كنار ميروند. پاهاي برهنه و دستهايي كه به سينه ميزنند. مريم درميان جمعيت عزادار به طرف حرم حضرت ابوالفضل(ع) ميرود. نگاهش به هرسو ميچرخد، فضه را ميبيند. از ميان سيل جمعيت به طرف او مي رود، او را نمييابد مقابل حرم حضرت ابوالفضل(ع) است. باصداي نوحه جمعيت كه يا حسين ميگويند او بهعقب برميگردد، حرم امام حسين مقابلش است مادرش را نوزاد به آغوش ميبيند، مي دود، مادر گريه ميكند مريم به سويش مي دود. چهره مادر در ميان زنان ديگر ناپيدا ميشود. مريم در مقابل حرم حضرت امام حسين(ع) ميايستد صداي يا ابوالفضل العباس او را به عقب برميگرداند. فضه و حبيبه را ميبيند به سويشان مي رود و در رو به حرم امام حسين(ع) مي چرخد. لبخند نوزاد را مي بيند. صداي نوحه، صداي سينه زني صداي زنجير و صداي سم اسبان و گريه كودكان و عباس عمو العطش، مريم در ميان عزاداران ميدود، ميايستد روبه سمتي و جهتي ديگر، نقل وسكههاي براقي كه به سر فضه پاشيده ميشود. حبيبه از خوشحالي گريه ميكند مريم به سمت ديگري ميرود، همانجا كه حرم حضرت امام حسين(ع) است مادر را ميبيند، پدر را و نوزاد را. مادر دو دست را به جلو ميگيرد مريم رو به عقب برميگردد، همان سمتي كه حرم حضرت ابوالفضل(ع) است. حبيبه با خوشحالي فضه را باخود مي برد. مريم روبه مادر برمي گردد، پدر پرنده فنچ را رها ميكند فنچ به سمت گنبد امام حسين(ع) ميرود.
*رسول عزيز زنده است
بعد از صحبتهاي منوچهر محمدي سيدجواد هاشمي، به روي صحنه رفت و با اشاره به فيلمسازي رسول ملاقليپور گفت: رسول فيلمسازي را در ميادين دفاع و خون و آتش آغاز كرد. او با شروع جنگ به خرمشهر رفت و از آخرين كساني بود كه بعد از اشغال اين شهر را ترك كرد. او پايداري ملت سرافراز ايران را با فيلمهاي خود ثبت كرد. او با نينوا و بلمي به سوي ساحل آغاز كرد و تا پايان بر اين راه استوار ماند. آثار او مسير سينماگران آينده را روشن كرده است. رسول عزيز زنده است؛ چون هنر، خرد و مردانگي زنده است.
* دفاع مقدس سرمايه عظيم ملي
سردار حجازي، فرمانده نيروي مقاومت بسيج به عنوان سخنران ديگر مراسم گفت: آشنايي من و رسول به زماني باز مي گردد كه او در كردستان فيلمهاي كوتاه ميساخت و مظلوميت رزمندگان را در آنجا به تصوير ميكشيد. او هيچگاه دست از آرمان خود بر نداشت و آن قدر در اين راه زحمت كشيد و فيلمهاي بديعي توليد كرد كه اميدوارم اجرش را از سيدشهيدان بگيرد.
حجازي سپس با اشاره به سينماي دفاع مقدس گفت: اقداماتي كه سپاه، بسيج و مجموعههاي ذيربط براي تعالي هنر دفاع مقدس انجام ميدهند، صرفا انجام وظيفهاي است كه بر دوش ماست. به عقيده من، اين پديده عظيم، پرجاذبه و پر از رمز و راز حماسه دفاع مقدس متعلق به هيچ گروه و صنفي نيست، بلكه متعلق به ملت ايران است و سرمايه ملي ماست. ما بايد از اين سرمايه مواظبت كنيم.
حجازي سپس افزود: هر كسي كه در اين زمينه گامي بردارد، در راستاي حفظ دستاوردهاي انقلاب و پاسداري از ميراث فرهنگي ملت برداشته و هر كسي كه به اين مضمون كمتوجهي كند، به هويت ملي خودش پشت پا زده است.
*بزرگداشت رسول دفاع مقدس
بعد از سخنان سردار مجازي، محمدرضا شرفالدين به سخنراني دعوت شد، وي گفت: رسول علمدار سينماي دفاع مقدس و رسول كربلاي ايران بود. هرچه درباره او بگوييم، كم گفتيم. تنها خود رسول توانسته است در فيلمهايش خود را تفسير كرده است.
شرفالدين سپس افزود: روال مراسم تقدير از سينماگران دفاع مقدس، اين است كه ما فيلمهاي توليد شده در سال گذشته را بررسي ميكنيم و آز آنها تقدير ميكنيم و در آخر نيز بيانيهاي درباره فيلمها و داوري، ارايه ميدهيم. اما امسال تصميم گرفتيم از حال و هواي فيلمهاي رسول كه رفاقت و صميميت بود، حرف بزنيم و از او ياد بگيريم. در واقع امروز بزرگداشت رفاقت، پايداري، دفاع مقدس و رسول دفاع مقدس است.
بعد از سخنان شرفالدين، سيدجواد هاشمي به روي سن رفت و از جعفري جلوه و شرفالدين براي اهداي بخش اول جوايز دعوت كرد.
در اين بخش به سه اثر جوايزي اهدا شد.
ـ آنكه دريا ميرود (حبيب احمدزاده، آرش بصيريان و مهدي همايون فر)
ـ اتوبوس شب (كيومرث پوراحمد و مهدي همايون فر)
ـ اخراجيها (مسعود ده نمكي و حبيبالله كاسه ساز) كه مسعود ده نمكي در مراسم غايب بود.
بعد از اهداي جوايز نماهنگي مربوط به سينماي جنگ از سيدجواد حسيني پخش شد و سپس هاشمي از صفار هرندي، وزير ارشاد و شرفالدين دعوت كرد تا براي اهداي بخش دوم جوايز به جايگاه بيايند.
در اين بخش به چهار اثر جوايزي اهدا شد.
ـ به نام پدر (ابراهيم حاتمي كيا و محمد پيرهادي) كه ابراهيم حاتمي كيا در مراسم حضور نداشت.
ـ پاداش سكوت (فرهاد توحيدي، مازيار ميري و محسن علي اكبري)
ـ دستهاي خالي (ابوالقاسم طالبي و تخت كشيان)
ـ روز سوم (مهدي سجادهچي، محمدحسين لطيفي و علي رضا جلالي)
* معنادار ترين سينما
بعد از اهداي جوايز، محمدحسينصفار هرندي به سخنراني پرداخت. وي گفت: سينماي دفاع مقدس معنادارترين سينماي دوران ماست. مضمون واحدي كه در همه فيلمهاي دفاع مقدس مكرر است، يك هدف متعال و حكايت فداكاري و ايثار براي كسب ارزشمندترين دستاوردهاي انسان حقيقتگرا و مقابله با زشتي و پليدي در زيباترين شكل آن است.
وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي، افزود: اين سينما حق بزرگي بر گردن ساير حوزههاي سينمايي ما دارد و به واسطه سوژههاي ناب و نكات برجسته حاكم بر آن بهرهبرداري از تكنيكهاي سينمايي كه ميتواند دستاوردي براي همه سينماها باشد، خواستگاه مردان ما در دو دهه اخير بوده و به احترام پيشكسوتان اين سينما بايد آن را حفظ كرد. ما بايد از آنچه به عنوان سينماي دفاع مقدس و مقاومت ياد ميشود، پاسداري كنيم.
بعد از سخنان صفار هرندي، جواد هاشمي از سردار حجازي و شرفالدين دعوت كرد تا براي اهداي جوايز پاياني به جايگاه بيايند.
در اين مرحله از فيلمهاي زير تقدير شد.
ـ ساعت 25 (پيمان عباسي، مسعود آب پرور و طباطبايي)
ـ سنگ، كاغذ، قيچي (سعيد سهيلي و حميد اعتباريان)
ـ شب بخير فرمانده (انسيه شاه حسيني و سيدسعيد سيدزاده) كه انسيهشاه حسيني در مراسم حضور نداشت.
ـ مثل يك قصه (خسرو سينايي و سعيد سعدي)
مراسم تقدير از سينماگران دفاع مقدس با تقدير ويژه از نمايندگان بنياد سينمايي فارابي، سيما فيلم و همچنين سعد ادهم، مرتضي سرهنگي و بيژن ميرباقري به پايان رسيد.انتهای پیام /