محمد رضا جعفري جلوه:
سال 85، سال تبلور اميد در سينماي ايرا ن بود
پايان سال 85 كه سال پيامبر اعظم(ص) نام داشت و نقطه آغاز سال 86، يك ويژگي برجسته و بارز دارد و آن تقارن ربيع قمري و ربيع شمسي است. ربيع در ربيع است، بهار معنويت است همزمان با بهار طبيعت و اين تقارن مبارك را بايد به فال نيك گرفت.
حلول سال 86 را تبريك ميگويم به علاقهمندان و اهالي سينماي ايراني. سينمايي كه ميخواهد و ميتواند نماينده مناسبي براي فرهنگ و تمدن ايران اسلامي باشد. فرهنگ و تمدني كه ميرود بار ديگر سخن در اوج گويد و جهاني را از آن سيراب كند. سينماي ما با چنين پشتوانه فرهنگي و تمدني و با دلگرمي از قابليتها و تواناييهاي خود و توفيقاتي كه در سال 85 كسب كرده است به سال 86 وارد ميشود و اميدوارم سال 86 براي سينماي ايران سالي پربارتر باشد. سال85، سال تبلور اميد در سينماي ايران بود با نشانههاي متعدد، سال ارتقاي اميد به سينما و ارتقا در سينما، سال رونق تدريجي دوباره فرهنگي و اقتصادي سينماي ايران بود.نشانههاي آن اقبالي بيشتر براي سرمايهگذاري در سينما چه در عرصه سختافزاري، چه در عرصه نرمافزاري، چه در حوزه توليد آثار و چه در عرصه نوسازي فضاي نمايش و چه در افزايش مخاطبان سينما. در سال 85 چرخ اقتصادي سينما بهتر چرخيد و تنوع بيشتري در چهره اكران ديده شد. افزايش و تنوع آثار سينمايي و افزايش امكان انتخاب مخاطب، بروز و ظهور برخي ژانرهاي فراموششده، اوجگيري نسبي سينماي كودك و نوجوان، سينماي دفاع مقدس و ديگر ژانرهاي سينمايي، افزوده شدن 25 سالن سينما به سالنهاي سينمايي كشور، نوسازي 35 سالن سينما، تعويض قريب به 10 هزار صندلي سينما در سالنهاي شهرهاي مختلف كشور خاصه در مناطق نابرخوردار و محروم، از جمله حركتهاي رو به جلو و ارزشمندي بود كه در سال گذشته در سينماي ايران اتفاق افتاد. اين افزايش اقبال و باور خانواده ها يا به ديگر سخن افزايش مخاطب سينما موجب دلگرمي جدي براي اهالي سينما خواهد بود و در سال 86 رونق ويژهاي به سينما ميبخشد. سال 85 هم سال سختيها بود و هم سال گشايش و آرامش، هم سال غمها بود و هم سال شاديها. هم لبخند بر لبان اهالي سينما نشست و هم قلبها غمبار شد. توفيق ديدار سينماگران با رهبر معظم انقلاب در بهار سال 85 يكي از نقطههاي اوج براي سينماي ايران بود كه گل لبخند را بر دل و ديده نشاند و بر صدر توفيقات سينماي ايران نشست. در كنار اين رخدادهاي مبارك رخدادهاي غمباري نيز اتفاق افتاد و غم هم در سينهها تپيد. به ويژه در روزهاي پاياني سال. با رفتن رسول سينماي ايران و لبيك گفتن او به دعوت حق. فقدان رسول ملاقليپور رنج جانكاهي است براي سينماي دفاع مقدس و كليت سينماي ايران، اما بر اين اميديم كه او اگرچه رفت اما شور، تپش و گرماي وجود خود را به سينماي تجديد حياتيافته ايران داد و رفت. اين روزها سينماي ايران شكوفايي دوبارهاي را طي ميكند و انرژيگرفته از همه تجارب سرد و گرم، همه غمها و شاديها، همه فراز و نشيبهاي سال گذشته قدم در سال نو ميگذارد. مقدمش مبارك. انتهای پیام /