گفت و گو با مهناز افشار پولسازترين بازيگر زن سينما در سال 85
بوي خوش موفقيت
سال 85 بدون شك نقطه عطفي در كارنامه مهناز افشار است.
به اين نامها نگاه كنيد: مسعود كيميايي، سيروس الوند و تهمينه ميلاني مهناز افشار امسال با سه كارگردان مطرح همكاري كرد تا نشان دهد براي فيلمسازان خارج از جريان رايج سينما هم مورد توجه است. ميشود از همين حالا خيلي راحت گفت افشار ديگر راهش را از بقيه همنسلانش جدا كرده است و تا رسيدن به قامت يك سوپر استار واقعي فاصله چنداني ندارد. اين يك طرف قضيه است و طرف قشنگ تر ماجرا فروش رويايي فيلم هاي او در سال 85 است. با احتساب فروش«آتش بس»، «تله» و «چه كسي امير را كشت؟»فيلمهاي مهناز افشار فقط در تهران يك ميليارد و هفتصد هزار تومان فروخته است و اين ميتواند پوئني مثبت در كارنامه اين بازيگر باشد. اگر بشود بخشي از فروش اين فيلمها را به حساب افشار گذاشت در يك مقايسه كلي اين بازيگر درصدر جدول پولسازهاي سال 85 قرار دارد. هر چند خود او خيلي اين آمار و ارقامها را قبول ندارد. تنها موردي كه براي افشار اهميت دارد حضور متفاوتش در فيلمهاست. شايد به همين دليل باشد كه او به پيشنهاد ايرج قادري در «محاكمه» آنهم براي چند سكانس جواب مثبت ميدهد و نميتواند قيد پيشنهاد سامان مقدم را براي يك نقش جمعوجور بزند. اين تازه ابتداي راه مهناز افشار براي تثبيت موقعيت فعلياش در سينماست... امسال ركورد شكستي، 5 تا فيلم بازي كردي. چرا اينقدر پركار شدي؟ - دليل خاصي نداشت. نظر من هميشه اين بوده كه سالي يكي دو فيلم بيشتر بازي نكنم. اما وقتي پيشنهاد خوب داشته باشي نميتواني به سادگي از كنار آن بگذري. امسال براي من چنين وضعيتي وجود داشت به همين دليل سال شلوغي راپشت سر گذاشتم. خستهكننده نيست؟ ـ اتفاقاً خيلي خسته شدم و ميخواهم استراحت كنم. اما از همين حالا دو تا قرارداد جديد براي سال جديد بستهاي! ـ به هر حال پيشنهادهايي بود كه تأمل كردم و بعد قرار داد امضا كردم. اميدوارم كارهاي خوبي شود. سال هشتاد و پنج با فروش رويايي «آتشبس» آغاز شد. فكر ميكردي اين فيلم بالاي يك ميليارد بفروشد؟ - مقدار و اندازهاش را نميدانستم اما ميدانستم فيلم پرمخاطبي ميشود و مورد استقبال مردم قرار ميگيرد. يعني هنگام فيلمبرداري فهميدي؟ - هميشه دلايلي وجود دارد كه اگر در كنار هم قرار بگيرند باعث ميشود يك فيلم پرفروش شود. قصه خوب، نگاه كارگردان، عوامل حرفهاي، CAST مناسب و .... اگر در يك پروژه وجود داشته باشد شك نكنيد فيلم موقع اكران مورد استقبال قرار ميگيرد. اما فروش «آتش بس» غيرمنتظره بود؟ - نه، به نظر من خيلي هم غيرمنتظره نبود. اگر هر فيلمي اين فاكتورها را داشته باشد، ممكن است همينقدر بفروشد. فروش ميلياردي ميتواند براي فيلمهاي ديگري هم اتفاق بيفتد. اگر بخواهي يك دليل براي اين فروش رويايي بياوري، به چه موردي اشاره ميكني؟ - جدا از عملكرد حرفهاي تهمينه ميلاني وتسلطاش به كار كه باعث مي شود همه دوست داشته باشند با اين كارگردان كار كنند، به نظر من «آتشبس» قصه نويي داشت. ظاهر فليمنامه اختلاف ميان يك زن و شوهر جوان بود اما ميلاني خيلي خوب به لايههاي زيرين داستان وارد شده بود تا تماشاگر از يك قصه ظاهراً كليشهاي فيلمي جذاب و با طراوات ببيند. قضيه روانشناسانه كودك درون هم به نظرم ايده جالبي بود. به نظرت «آتش بس» بدون محمدرضا گلزار و مهناز افشار چقدر ميفروخت؟ - نميدانم. هيچوقت به اين قضيه فكر نكردم. ممكن است گلزار و مهناز افشار بازيگران محبوبي باشند و به فروش فيلم كمك كنند اما مطمئناً اگر فيلم، خوب نباشد مردم بعد از چندهفته نمايش پس ميزنند و به بقيه هم توصيه ميكنند فيلم را نبينند. پس بازيگر به تنهايي نميتوان فروش يك فيلم را تضمين كند. با اين تفاسير اگر شما دو نفر بازيگر اصلي فيلم نبوديد تصورت از فروش فيلم چقدر بود؟ - واقعاً نميتوانم رقم بگويم. شايد همينقدر، شايد هم بيشتر! امسال براي دومين بار با ميلاني همكاري كردي و احتمالاً بازيگر ثابت فيلمهاي ميلاني شدي..... - نميدانم به اين موضوع فكر نكردم. هميشه كاركردن با تهمينه ميلاني را به خاطر سبك و سياق فيلمسازياش دوست دارم. شايد ايشانروزي فيلمنامهاي بنويسد كه كاراكتري براي من براي بازي وجود نداشته باشد. طبعاً نميتوانم در خدمتاش باشم. البته آدم متوقعي نيستم اما خوشحال ميشوم باز هم با تهمينه ميلاني كار كنم. خيلي از بازيگرهاي ديگر هم مثل شما دوست دارند با ميلاني كار كنند. فكر نميكني دليل اصلياش بازگذاشتن دست بازيگر باشد؟ ـ شايد اين هم يكي از دلايلش باشد اما دليل اصلياش مديريت خاص ميلاني سرصحنه فيلمبرداري است. ميلاني هميشه با فكر عمل ميكند و تصميم ميگيرد. فاكتورهاي بقيه بازيگران را نميدانم اما هميشه از كاركردن با ميلاني احساس خوبي دارم. فكر ميكني «تسويه حساب» هم مثل «آتشبس» بفروشد؟ - پيشبيني در موردش سخت است.... خيلي به فروش فيلم نگاه نميكنم اما فكر ميكنم«تسويه حساب» فيلم تكاندهندهاي باشد. «تله» حدود نيمميليارد فروخت و با احتساب فروش «آتشبس»، مهناز افشار پولسازترين بازيگر زن سال 85 است. چقدر اعتقاد داري كه بازيگر بفروشي هستي؟ - به نظر من صرفاً يك بازيگر نميتواند تضمينكننده فروش يك فيلم باشد فاكتورهايي هست كه در كنار هم فروش فيلم را باعث ميشود. اعتقادي هم به آمار و ارقام ندارم. چرا قبول كردي در «تله» نقش منفي بازي كني؟ - خيلي دوست داشتم نقش منفي را هم تجربه كنم. البته قبلاً يك بار در «سالاد فصل» اين نوع كاراكتر را تجربه كردهبودم. بحث منفي ومثبت بودن نقش نيست. اصولاً شخصيتهاي خاكستري را دوست دارم. هنوز هم علاقهمندم نقشهاي متفاوت و خاكستري را بازي كنم. وقتي «تله» را درسينما تماشا كردي چه حسي داشتي؟ - در كل همكاري خوبي بود. اما به نظرم نكاتي در فيلم وجود داشت كه اگر رعايت ميشد باعث ميشد «تله» پرفروشتر از اين شود. دلايلش را نميدانم اما خيليها فيلم را دوست داشتند. از بازيات راضي هستي؟ - معمولاً از خودم راضي نيستم و اين نارضايتي همچنان بعد از ديدن فيلمهايم در من وجود دارد. وقتي فيلمم را روي پرده تماشا ميكنم هميشه ميگويم ايكاش بهتر از اين بازي ميكردم. يعني بين اين فيلمهايي كه طي هشت، نه سال بازي كردي از هيچكدام راضي نبودي؟ - منظورم از راضينبودن اين نيست كه بگويم از فيلم بدم ميآيد. «آتشبس»،«رئيس»، «آكواريوم» و خيلي از فيلمهاي ديگرم را دوست دارم اما هميشه درباره بازي خودم كلمه «اي كاش» را ميگويم. شايد هم اين نظر من باشد و اگر موقع فيلمبرداري نظرم را ميگفتم كارگردان با آن مخالفت ميكرد. قبول داري سال خوبي را پشتسر گذاشتي؟ همكاري با سيروس الوند، مسعود كيميايي و دوباره تهمينه ميلاني.... - قبول دارم. سال خيلي خوبي بود! رئيس را در جشنواره ديدي؟ - صادقانه بگويم فيلم را نديدم اما از اين طرف و آن طرف شنيدم كه نقشم در نمايش جشنواره كوتاه شده است. دلخور هستي؟ ـ اصلاً و ابداً. از آقاي كيميايي خيليچيزها آموختم و از كاركردن در كنار ايشان لذت بردم. در «رئيس» نوع ديگري از بازيگري را تجربه كردم. آقاي كيميايي در كاركردن با بازيگرش فوقالعاده است. نوع آموزشي كه ايشان هنگام كار ميدهد يك كلاس درس است. فقط ميماند بازيگر كه بايد در اين مدت كوتاه استفاده كامل را ببرد. همزمان با «رئيس» با ايرج قادري در «محاكمه» همكاري كردي. اين همكاري با توجه به اينكه نقشات كوتاه هم بود غيرمنتظره بود.... ـ نقش را خيلي دوست داشتم. جدا از اينكه آقاي قادري هميشه براي من قابل احترام است، ايشان وقتي قصه نوشته شده بود نقش را در من ديده بود. آقاي مطلبي هم گفت كه نقشات خيلي خاص است. وقتي فيلمنامه را خواندم متوجه خاص بودن نقش شدم. اصولاً متراژ نقش خيلي برايم اهميت ندارد و بيشتر به متفاوت بودن آن فكر ميكنم. در مورد «محاكمه» بايد بگويم هم كاركردن با آقاي قادري را دوست داشتم و هم نقش را. يادت هست امسال چند تا پيشنهاد رد كردي؟ ـ نميدانم. دقت نكردم... مثلاً 10 تا؟ - نميدانم شايد كمتر، شايدهم بيشتر، واقعاً به اين موضوع دقت نكردم. پشيمان كه نيستي؟ - نه،اصلاً.... بعد از كاركردن باتعدادي از كارگردانهاي مطرح همه فكرميكردند همين روند را در فيلمهاي بعديات ادامه ميدهي اما دو تا از انتخابهاي جديدت كارگردانهاي جوان هستند؟ - سن و سال كارگردان برايم اهميتي ندارد. كارگردانهاي پيشكسوت نگاه پختهتري به سينما دارند و هنوز هم خيلي از فيلمسازان مطرح هستند كه من دوستدارم با آنها كاركنم اما هميشه همكاري با جوانها را دوست داشتم. به هر حال سينما به نيروهاي جوان و تازهنفس احتياج دارد، خصوصاً جوانهايي كه بكراند و سابقه خوبي در سينما دارند. ضمن اينكه در سينماي ايران هيچچيزي قابل پيشبيني نيست. به هر پيشنهادي كه جواب مثبت ميدهم به هر حال ويژگيهاي مثبتي در آن وجود دارد. مثلاً فيلمنامه «بازي كلاغپر»؟ -«كلاغپر» قصه خوبي دارد و كارگردان با ذوقي پشت آن است. ضمن اينكه شهرام شاهحسيني فيلمهاي كوتاه خوبي ساخته و جوايزي هم كسب كرده است. فيلم CAST خوبي هم دارد. «انعكاس» چه؟ - داستان متفاوتي دارد. روي برخي جزئيات فيلمنامه كمي اختلاف سليقه داشتيم كه با چند جلسه مشترك با رضا كريمي حل شد. رضا كريمي كارگردان خوشفكري است. اميدوارم فيلم خوبي شود. و فيلم سامان مقدم؟ - سامان مقدم جزء كارگردانيهاي با استعداد سينماست كه هميشه دوست داشتم با او همكاري كنم. خوشحالم در «صدسال به اين سالها» در خدمتش هستم. اميدوارم يك بار ديگر با نقشي اساسيتر با سامان مقدم همكاري كنم. قبولداري در موقعيت حساسي قرارداري و كارت براي ادامه بازيگري سختتر شده است؟ - ميدانم، خيلي سخت است. به همين دليل فكرم مشغول شده . براي ادامه راهو انتخابهاي بعديام از دوستان و همكارانم مشورت راهنمايي ميگيرم. تهمينه ميلاني هميشه ميگويد: «هيچوقت از كتابخواندن و فيلم ديدن غافل نشو». من هم مواقع بيكاري مشغول كتابخواندن و فيلم ديدن هستم تا فيلم به فيلم بهتر شوم. ميدانم شرايط سختيدارم. اميدوارم اشتباه نكنم. اميدوارم اين لياقت را داشته باشم تا موقعيت فعليام را حفظ كنم. پيشبينيات براي سال آينده چيست؟ ـ فعلاً تمركزم روي «كلاغپر» است و بعد هم دوكار ديگر! طبيعتاً به اين فيلمها فكر ميكنم. با وجود پركاري اين روزها اگر كار خوبي پيشنهاد شود رد نميكنم. چون كارم را دوست دارم و انرژي زيادي دارم براي بازي. اما اگر كار خوبي پيشنهاد نشود قطعاً استراحت ميكنم. عيد نوروز امسال سر فيلم هستي.... - نه، كارم موقتي تمام ميشود تا بعد از عيد. برنامهات براي عيد چيست؟ - سفر ميروم و در كنار خانواده استراحت ميكنم. سنتهاي عيد را دوست دارم. عيد نوروز تو را به ياد چه مياندازد؟ - سه سال است كه پدرم را از دست دادهام و هرسال هنگام عيد نوروز نبودنش را حس ميكنم. حال خوشحالم كه بقيه خانوادهام را دركنارم دارم. همين براي من يك دنيا ارزش دارد. انتهای پیام /