سينماي ايران در سال 85 از نگاه سينماگران
به اميد آينده بهتر
سينماي ايران در سال 85 فراز و نشيبهاي زيادي را پشت سر گذاشت. اهالي سينما با ارزيابي مسيري كه سينماي ايران در سال 85 طي كرد، از چشمانداز سينما در سال نو ميگويند.
اكران فيلمهاي جالب با بليتهاي گرانتر فرزاد مؤتمن سال 85 در حال ساخت فيلم چهارمش «جعبه موسيقي» بود. مؤتمن درباره شرايطي كه سينماي ايران در سال 85 پشت سر گذاشت، گفت: در سال 85 با اكران چند فيلم جالب روبرو شديم كه «كافهستاره»، «چهارشنبهسوري» و «تقاطع» از جمله آنهاست. همچنين در سال 85 فروش كمي فيلمها بالا بود و دليل عمده اين اتفاق افزايش يكباره قيمت بليتها از هزار تومان به 1500 تومان بود. مؤتمن افزود: اما نميتوان گفت سينماي ايران در سال 85 با استقبال گستردهتر مخاطب روبرو بوده است، چراكه در سالهاي قبل قيمت بليتها صد تا دويست تومان افزايش مييافت اما در سال 85 اين افزايش سالانه به 500 تومان رسيد، بنابراين فروش 500 ميليون توماني فيلمها خيلي غافلگيرانه نبود و در واقع متناسب با همان فروش 200 تا 300 ميليون توماني سال 84 و قبل از آن بود. مؤتمن در پايان با اشاره به اين كه در زمان برگزاري بيست و پنجمين جشنواره فيلم فجر در حال ساخت فيلم «جعبه موسيقي» بوده است، گفت: با توجه به اين موضوع نميتوانم درباره چشمانداز سينماي ايران در سال آينده اظهارنظر خاصي بكنم. سالي عجيب براي سينماي ايران احمد طالبينژاد سال 85 را سال عجيب براي سينماي ايران دانست و شكسته شدن مرز فروش يك ميليارد تومان توسط فيلم «آتشبس» در ابتداي اين سال را نشانه پيشرفت قابل قبول سينماي ايران در سال 85 دانست. طالبينژاد گفت: تدام موفقيتهاي بينالمللي سينماي ايران و چگونگي محدوديتهاي اعمال شده روي سوژهها و موضوعات فيلمهاي در دست توليد در سال گذشته كه تجلي آن را در جشنواره 25 فجر ديديم از جمله مسائل قابل بررسي در سال گذشته است. اين منتقد و كارگردان سينما در ادامه افزود: به جز يك يا دو فيلم از فيلمهايي كه در جشنواره بيست و پنجم فيلم فجر شركت كرده بودند بقيه فيلمها نه از فروش خوبي برخوردار ميشوند و نه به جايگاه فرهنگي مناسب دست پيدا ميكنند، اكثر فيلمهايي كه امسال در جشنواره فيلم فجر ديديدم فيلمهايي خنثي هستند كه راه به جايي نخواهند برد. احمد طالبينژاد معتقد است نكته مهم كه درباره سينماي ايران بايد به آن توجه كرد اين است كه با وجود همه محدوديتها و اما و اگرها اين سينما هنوز ادامه حيات ميدهد و پوياست. وي اظهار كرد: سينماي ايران با اين كه دچار محدوديتهاي زيادي است و بازار خوب داخلي و خارجي هم ندارد، سالانه حداقل 40 يا 50 فيلم توليد دارد و با سرمايه دولتي ارتزاق ميكند و بخش خصوصي تكليف اين فيلمها معلوم نيست. طالبينژاد همچنين به اكران فيلم سينمايي «من و نگين داتكام» در دو ماه پاياني سال 85 اشاره كرد و گفت: اين فيلم يكي از موفقترين فيلمهاي جشنواره كودك و نوجوان دو سال گذشته بود كه جوايز بسياري گرفت اما اكران ديرهنگام، آن را با فروش نامطلوب روبرو كرد. اين در حالي است كه سينما كانون كه در حقيقت سرمايهگذاري دولتي در زمينه سينماي كودك است اين سالها به اكران فيلمهاي تجاري پرداخته است. اين منتقد سينما مشكل اصلي سينماي ايران را در زمينه اكران دانست نه توليد. طالبينژاد در بخش پاياني صحبتهاي خود به سياستگذاريهاي مسؤولان دولتي در سينما اشاره كرد و گفت: مسؤولان سينمايي بايد بدانند كه با گرفت و گيرها و ايجاد محدوديتها، سينماي ايران را دچار تنگي نفس ميكنند. اين منتقد سينما گفت: سينما هنر صنعت است و تنها تزريق دائم سرمايه براي ادامه حيات آن جواب نميدهد بلكه بايد اجازه داد در سينما سوژههاي جذابتر و فضاي جذابتر و نيروهاي جوان وارد شوند. وي بار ديگر به لزوم توجه به ساخت و طراحي مناسب سالنهاي سينما اشاره كرد و گفت: فكر ميكنم سال آينده با توجه به شرايط سياسي و اجتماعي كشور سال مهمي براي سينماي ايران باشد. وعدههايي كه عمل نميشود ايرج قادري در سالي كه گذشت «محاكمه» را جلوي دوربين برد. او با بيان اين مطلب كه متأسفانه سينماي ايران همين چيزي است كه ميبينيم و هيچگاه هم تغيير نخواهد كرد ادامه داد: «هميشه به آغاز سال نو كه ميرسيم، همه خيلي خوشحال و اميدوار مينشينند و از برنامههايشان براي سال آينده سينماي ايران ميگويند، اما واقعيت اين است كه همه اين ژستها و لبخندها تنها در حد همان وعده و وعيد ميماند و هيچگاه به مرحله عمل نميرسد.» قادري در ادامه گفت: «البته اين كه اتفاقي نميافتد، به اين خاطر نيست كه كسي نميخواهد كاري انجام دهد، به اين خاطر است كه شرايط خواهناخواه به سمت و سويي پيش ميرود كه كسي نميتواند كاري از پيش ببرد.» او ادامه داد: «وقتي تصميم ميگيريد، ساخت فيلمي را آغاز كنيد با چنان انرژي خارج از تصوري به سوي آن ميرويد كه قابل وصف نيست اما در طول كار آنقدر با موانع مختلف و متنوعي مواجه ميشويد كه ديگر هيچ چيز از آن انرژي اوليه باقي نميماند و تمام رقبت و شور و شوق اوليهتان از بين ميرود.» او به موانعي همچون دريافت پروانه ساخت، اجاره دوربين و انجام مراحل مختلف پيشتوليد در روند كلي كار اشاره كرد و ادامه داد: «فكر نميكنم چندان بتوان به آينده سينمايي اميدوار بود كه چنين موانعي چيزي نزديك به دو سال وقت او را به خود مشغول ميدارد.» خطربازگشت سينماي دولتي غلامرضا موسوي كه به طور كلي سال 85 را سال پررونقي براي سينماي ايران ارزيابي كرد. او افزايش اميدواركننده ميزان مخاطب را از دلايل اصلي اين رونق دانست و ادامه داد: «براساس اطلاعات موجود ترنور مالي سينماي ايران در سالي كه گذشت رقمي نزديك به 17 ميليارد تومان در تهران و شهرستانها بود كه همين رقم نشان از رشد كمي قابل توجهي براي سينماي ايران داشت.» موسوي كه ساخت فيلم در ژانرهاي متنوع و گوناگون را از ديگر ويژگيهاي كلي سينماي ايران در سال 85 معرفي كرد با اشاره به فيلمهاي به نمايش درآمده در جشنواره فجر گفت: «نگاهي كلي به فيلمهاي به نمايش درآمده در بيست و پنجمين جشنواره بينالمللي فيلم فجر بيانگر اين مطلب بود كه سينماي ايران در سالي كه گذشت ساخت فيلم در ژانرهاي گوناگوني را تجربه كرد. ژانرهايي كه علاوه بر تنوع از كيفيت قابل توجهي نيز برخوردار بودند.» او با بيان اين مطلب كه خوشبختانه به همت مؤسسه سينماشهر و اداره نظارت و ارزشيابي تعداد بسيارزيادي از سينماهاي شهرستانها مورد بازسازي قرار گرفتهاند گفت: «در يك سال و نيم گذشته نزديك به 10 هزار صندلي جديد به ظرفيت صندليهاي سالنهاي سينما اضافه شد و مقدار بسيارزيادي نيز مورد بازسازي قرار گرفت، كه همين قدم بسيار مهمي براي ارتقاء سطح كيفي سينماها به شمار ميآمد.» اين تهيهكننده سينما با اشاره به اين نكته كه ميتوان به طول كلي چشمانداز خوبي براي سينماي ايران ترسيم كرد تنها نقطهضعف موجود را حضور پررنگتر بخش دولتي به نسبت بخش خصوصي دانست و ادامه داد: «حضور هرچه بيشتر بخش دولتي در عرصه توليد سينمايي نه تنها نگرانكننده بلكه خلاف اصل 44 قانون اساسي است، از اين روست كه بايد در اين زمينه فكري كرد تا مثل سالهاي پيش بخش خصوصي همچنان حضور پررنگي داشته باشد.» موسوي كه شرايط موجود را تهديدي براي دولتي شدن مجدد سينماي ايران دانست درباره دلايل به وجودآمدن اين وضعيت ادامه داد: «هرچند در اين زمينه ميتوان پارامترهاي متنوعي را در نظر گرفت، اما حضور مؤسساتي كه در ابتدا به انگيزه كمك به عرصه توليد وارد شدند اما در نهايت خود به عنوان تهيهكننده و سرمايهگذار عمل كردند مهمترين دليل به وجود آمدن چنين شرايطي بود، شرايطي كه بايد سينماي ايران زبابت پررنگتر شدن آن احساس خطر كند.» او در پايان با اظهار اميدواري از ادامه روند افزايش كمي و كيفي سينماي ايران در پايان گفت: «اگر شرايطي فراهم شود كه اجراي اين اصل 44 با سرعت بيشتري پيش رود، در كنار اين افزايش كمي و كيفي ميتوان چشمانداز روشني را از آينده سينماي ايران پيشبيني كرد كه البته پيشبيني سهل و ممتنعي خواهد بود... . دچار چالشهاي مبارك دوره گذار محمدرضا اصلاني از پيشكسوتان سينماي مستند ايران در پاسخ به سئوال «بانيفيلم» درباره شرايط سال 85 سينماي ايران و چشمانداز سال 86 اين سينما به تشريح پارهاي از مسائل اين دو سال سينماي ايران پرداخت. او سينماي ايران را در دوره گذار توصيف كرد و گفت: سينماي ما با اين كه اين سالها در سطحي نازلتر قرار گرفته است اما در مجموع در حال رشد است. توليد و اكران در سينماي ما دوره گذار را سپري ميكند و سينما در اين دوران در تلاش براي ارتقا از يك سينماي دولتي به يك سينماي خصوصي و معرفي خود به عنوان يك رسانه مستقل است. سينماي ايران در حال ورود به يك جريان و حركت صنعتي است و چالشهاي امروز آن نيز برخاسته از همين امر است. سينماي ما امروز به دنبال اشباع شدن از حجم توليد و فروش به خاطر جلب نظر مصرفكننده ناچار بايد سطح خود را نازل كند تا بتواند در ادامه به ساختارهاي پيشرو دست پيدا كنند، بنابراين سطح نازلي كه سينماي امروز ما با آن درگير است، يك اشكال اساسي نيست. سينما در اين شرايط درگير بقا است و زماني كه به بقا ميانديشد نميتواند به رشد فكر كند و نبايد سينما را به اين دليل محكوم كرد. مسئله اكران امروز سينماي ايران نيز بايد توسط يك شورا حل شود و صاحب فيلم و سينمادار به دليل منافع گاهاً متضاد در اين زمينه ناظران مناسبي براي اكران نيستند آن هم در شرايطي كه توليد سينما در حال پيشي گرفتن از اكران است. اين امر رابطه تنگاتنگي را به سينماگران تحميل كرده است كه حاصل توسعه سينماست و مسؤولين دولتي را نيز با چالشهايي روبرو كرده است چالشهاي نامباركي هم نيستند. اكران موفق داخلي، بنبست سينماي جشنوارهاي مهدي كرم پور سال 85 فيلم «چه كسي امير را كشت» بر پرده داشت كه با واكنشهاي متفاوتي روبرو شد. او درباره چشمانداز سينماي ايران در سال آينده گفت: اكثر فيلمهاي سينمايي كه در سال 85 ساخته شدند و در پايان سال نيز در جشنواره بيستوپنجم فيلم فجر نمايش داده شدند به سمت پرداخت سوژهها و مفهومهاي گاهاً سفارشي حركت كرده بودند و در مجموع ميتوان گفت اين امر سينما را در سال 85 به سمت توليد فيلمهاي سفارشي سوق داد. كرمپور افزود: اين در حالي است كه فيلمهايي كه در سال 85 اكران شدند و در واقع مجموعهاي از توليدات قبلتر سينماي ايران بودند يك پيشرفت نسبي را در زمينه فروش سينما ايجاد كردند. اين كارگردان سينما اظهار كرد: اكران فيلمها در سال 85 رويكرد بهتر مخاطب به سينما را در پي داشت و اميدوارم اكران فيلمهايي كه در جشنواره بيستوپنجم فيلم فجر ديدم بتواند اقبال مخاطب به سينما را تداوم بخشد. كرمپور در ادامه صحبتهاي خود موقعيت بينالمللي سينماي ايران را نامطلوب توصيف كرد و گفت:سينماي ما در اين زمينه تقريباً به انتها رسيده است و اين اتفاق در سالهاي گذشته پيشبيني ميشد. وي افزود: تحول، اتفاقات جديد و ساخته شدن فيلمهاي خوب به خارج شدن سينماي ما از اين شرايط كمك ميكند. كرمپور معتقد است آنچه از سينماي ايران براي جشنوارههاي جهاني جالب بود ديگر جذاب نيست و اين امر باعث شده شاهد افول سينماي جشنواره اي ايران در سال 85 باشيم. حضور سينمايي كه انتظارش را ميكشيديم وحيد موساييان در سالي كه گذشت، ساخت فيلم «گوشواره» را به سرانجام رساند و موفق شد «تنهايي باد» را در روزهاي پاياني سال در سينماهايي محدود به نمايش درآورد. او همچنين براي ساخت مستند «سرزمين گمشده» توانست سيمرغ بلورين بهترين فيلم مستند را از بيست و پنجمين جشنواره بينالمللي فيلم فجر دريافت كند. موساييان كه ورود مركز گسترش سينماي مستند و تجربي به عرصه سينماي حرفهاي را اتفاقي فرخنده دانست، آن را طليعه حضور سينمايي خواند كه جامعه سينمايي مدتها در انتظار آن بوده است و ادامه داد: «ورود سينماي مستند و تجربي به عرصه سينماي حرفهاي و حمايت از فيلمسازاني كه نسل جديد اين سينما به شمار ميروند، بارقههاي حضور سينمايي است كه مدتهاست انتظارش را ميكشيديم.» او اين پشتوانه ايجادشده براي سينماي مستند، تجربي و كوتاه را اميدواركننده ارزيابي كرد و ادامه داد: «چنين اقداماتي باعث ميشود سينما وارد عرصههايي شودكه سينماگران بتوانند آنچه را كه به عنوان سينماي سالم ميشناسيم، با خود به همراه بياورند.» افزايش بودجه سينما بهزاد فراهاني از افزايش بودجه سينما، فراهم نشدن امكان توليد اولين فيلمش، مشكلات فيلم «سنتوري» و شكستن پاي بيضايي كه توليد فيلم او را به تعويق انداخت به عنوان اتفاقاتي كه در سال گذشته سينما براي او جلب نظر كرده است، ياد كرد. فراهاني گفت: مرگ رسول ملاقليپور نيز از همه چيز سختتر است و رنج سنگين درگذشت هنرمندان زماني كه مشكلات و سختيهاي ورود به عرصه حرفهاي هنر را پشت سر گذاشتهاند، از مشكلات ملك ماست. تعداد زيادي از هنرمندان ما درست زماني كه به آغاز بالندگي و شكوفايي ميرسند از ميان ما ميروند. بهزاد فراهاني در بخش ديگري از صحبتهاي خود اظهار داشت: مسؤولان دولتي عرصههاي هنري در مملكت ما بايد يك روز دست از سر هنر بردارند تا هنر بتواند به اوج بالندگي خود برسد. فراهاني معتقد است هنري كه دچار دخالت از پيش تعيينشده باشد، بالندگي ندارد. وي گفت: زماني كشور ما ميتواند به كاربردهاي اصيل و فرهنگساز هنر دست يابد كه از شرايط آزاد و دموكراسي برخوردار باشد. اين بازيگر سينما، تئاتر و تلويزيون در پايان از حضور يك جريان سلطهگر بر جشنواره فيلم فجر گلايه كرد و گفت: اعمال سليقه در جنبههاي مختلف جشنواره مشاهده ميشود به عنوان مثال امسال با اعمال سليقه، از تمام ظرفيتها براي اعمال نامزدهاي دريافت سيمرغ استفاده نشد. حمايت ناچيز از سينماي مستقل سامان سالور معتقد است سينما يك هنر صنعت است و بخش صنعتي آن شامل تهيه وسايل و برنامهريزيهاي توليد و تجهيزات فني است كه در كشور ما بخش عمده آن با برنامهريزيهاي دولتي تأمين ميشود. وي درباره شرايط سينماي ايران در سال گذشته و چشمانداز سال آينده سينماي ايران گفت: متأسفانه سال گذشته هم مانند سالهاي قبل و سال آينده تخصيص و وام ارائه تجيهزات سينمايي به پروژهها، از سوي دولت در جهت حمايت از برخي فيلمهاي سينمايي بدنه قرار داده ميشود. در حالي كه فيلمهاي مستقل سينما مهجور واقع ميشوند و با وجود نياز به پشتيباني دولت از حمايت كمتر برخوردار ميشوند. كارگردان فيلم«چند كيلو خرما براي مراسم تدفين» افزود: اگر شعار فرهنگي ميدهيم و از سينما به معناي هنر و كار فرهنگي صحبت ميكنيم بايد مانند ساير كشورها از اين بخش حمايت واقعي به عمل بياوريم. و به تخصيص سوبسيدهاي سينمايي به فيلمهاي فرهنگي توجه بيشتري كنيم. سينماي ايران در نهايت محكوم به فنا و از بين رفتن خواهد بود. وي گفت: زماني كه فيلم يك فيلمساز ديده نميشود اكران نميشود و پروانه نمايش بينالمللي نيز دريافت نميكند، با دلسرد شدن فيلمسازان سينماي ايران در نهايت با افت كيفي و شرايط نامطلوب روبرو ميشود. اين كارگردان همچنين بر لزوم توجه ويژه به مسائل اكران با در نظر گرفتن تعداد محدود سالنهاي نمايش و توليدات زياد سينماي ايران تأكيد كرد و اين مقوله را نيازمند برنامهريزي شفاف با در نظر گرفتن عدالت دانست و گفت: در سينماي ما بعد از توليد فيلمها اتفاقات عجيب و خاصي براي اكران فيلمها ميافتاد و اين به دليل شفاف نبودن مسائل اكران است. سامان سالور در ادامه به عنوان يك فيلمساز جوان درباره چشمانداز سال آينده سينماي ايران گفت: فكر ميكنم سال آينده هيچ اتفاق خاص و معجزهواري در سينماي ايران نيافتد و ما همچنان با وسايل كهنه با اعتبار كم و بدون حصول اطمينان از اكران فيلمهايمان پيش برويم و نبايد منتظر اتفاق عجيب غريبي در سينماي ايران باشيم. و آينه تمام نمايي كه امسال در جشنواره ديدم بود و نبود آدمهايي كه حرف براي گفتن دارند در اين جشنواره كمرنگ كرده بود. همچنين سالور با اشاره به كمرنگ شدن اهميت جشنواره فيلم فجر به دليل كمرنگ شدن حضور سينماگران برجسته سينماي ايران در آن گفت: بايد با حضور همه اهالي سينما و جشنواره به تعالي و هر چه بيشتر هنر صنعت سينما توجه كنيم و اميدوارم به دور از جنجالها و هياهوهاي جشنوارهاي و صنفي به كليت سينما فكر كنيم چرا كه جشنواره فيلم فجر منشور تمامنماي يكساله سينماي ايران است. سالور در پايان از مركز گسترش سينماي مستند و تجربي براي حمايت ويژه از فيلمسازان جوان و فيلم اوليها تشكر كرد و گفت: امسال دوباره راهروهاي اين مركز بخاطر برنامهريزيهاي خوب مديريت آن با حضور سينماگران جوان شلوغ و پر رفت آمد شده بود. هزينه حضور در سينماي متفاوت خسرو معصومي سال 85 را با ساخت «باد در علفزار ميپيچد» و اكران «جايي در دوردست» سپري كرد. فيلمهايي كه هر دو قسمت دوم و سوم سهگانهاي به شمار ميرفتند كه رسم «عاشقكشي» قسمت اول آن بود. او با اظهار نارضايتي از شرايطي كه براي اكران «جايي در دوردست» در اواخر سال 85 به وجود آمد با اشاره به موانعي كه براي پيشرفت كمي و كيفي ساختارهاي سينماي ايران وجود دارد ادامه داد: «متأسفانه اينطور به نظر ميرسد كه سينماي ايران با چنان موانع عجيب و غريبي براي پيشرفت خود مواجه باشد كه نه تنها نميتوان براي حركت رو به جلو و شكوفايي آن چندان اميدوار بود، بلكه بايد انتظار خمودي هرچه بيشتر آن را داشت.» او به عدم همكاري مسؤولان امر در به ثمر رسيدن پروژههاي سينمايي اشاره كرد و ادامه داد: «متأسفانه مسؤولي كه بايد با شما همكاري كند و خود راهگشاي شما براي رسيدن به نتيجه باشد، خود تبديل به بزرگترين مانع در راه رسيدن به هدف ميشود. در واقع همين ترسها و احتياطهاست كه موانع رشد سينماي ايران را فراهم ميكند.» او با پيشبيني اين نكته كه در چنين صورتي سينما به سمت و سوي سينماي سردستي پيش خواهد رفت به بيان اين نكته پرداخت كه اگر سينما بخواهد همين رويكردها را ادامه دهد به سمتي پيش خواهد رفت كه ديگر بود و نبودش به حال هيچ كس فرقي نميكند.» معصومي با اظهار اميدواري از ايجاد تحولي بنيادين در ساختارهاي سينماي ايران ادامه داد: «اميدوارم شرايطي پيش بيايد تا ديگر كسي فكر نكند با ساخت يك فيلم كليه ساختارهاي اجتماعي به هم ميريزد و ديگر سنگ روي سنگ بند نميشود، واقعيت اين است كه قرار نيست با ساخت يكي، دو فيلم هيچ اتفاق خاص و سرنوشتسازي روي دهد.» معصومي همچنين با بيان اين مطلب كه هنوز در سينماي متفاوت هزينههايي دارد كه بايد آن را متحمل شد، ادامه داد: «اگر ميخواهيم شرايطي فراهم شود كه در سينماي ايران خوب و بد از يكديگر تشخيص داده شوند بايد از خود و سرمايه خود بگذريد و آنقدر بايد اين هزينهها را پرداخت كنيد كه مخاطب به تماشاي فيلم خوب عادت كند و چيزي را به غير از آن نپذيرد. معتقدم تلاش براي رسيدن به چنين سينمايي است كه بايد مهمترين وظيفه ما در سالهاي آينده سينما تلقي شود.» سالي پراتفاق براي سينماي ايران مهرداد اسكويي معتقد است سينماي ايران در سال 85، سالي پر اتفاق را پشت سر گذاشته است. اين كارگردان سينماي مستند، درباره اتفاقات شاخص سينماي ايران در سال گذشته گفت: انجام مقدمات اولين جشنواره بينالمللي سينماي مستند ايران و توجه ويژه بيست و پنجمين جشنواره فجر به سينماي مستند در نيمه دوم سال 85 و حضور پربارتر فيلمسازان جوان در سينما و تهيه و توليد مجموعه مستند«بيست شب» درباره موضوعات اجتماعي توسط تلويزيون نيز از ديگر اتفاقات شاخصي كه سال 85 در سينماي ايران افتاده است. اسكويي در ادامه با اشاره به اينكه به صحبت كردن درباره شرايط سينماي مستند بيشتر تمايل دارد گفت: «اهداء جايزه بزرگ شهيد آويني از اتفاقات مهمي است كه در جهت ارتقاء سطح سينمايي مستند ايران در سال 86 شاهد آن خواهيم بود. وي درباره شرايط سينماي مستند در سال آينده افزود: مستندسازان در سال آينده بايد با توجه ويژه به افزايش سطح كيفي سينماي مستند به توليد فيلمهاي مستند بسيار جذاب دست بزنند و به اكران در سينماهاي سراسر كشور دست پيدا كنند. اسكويي گفت: مستندسازان بايد در كنار درخواست توجه بيشتر مؤلفين سينمايي به اين بخش از سينما با افزايش جذابيت فيلمهاي مستند توجه به تماشاگران را جلب كند تا بتوانند با فيلمهاي سينماي بدنه كه در شرايط امروز اكران مناسبي ندارند رقابت كنند. اين مستندساز همچنين به پيشرفت چشمگير سينماي انيميشن ايران در سال گذشته اشاره كرد و سينماي كوتاه داستاني را به عنوان بخش ديگري از سينما نيازمند آسيبشناسي دانست. اسكويي گفت: فيلمهاي كوتاه داستاني ايران براي رسيدن به مرزهاي ارزشمند نيازمند توجه ويژه است و اميدوارم فيلمسازان جوان در سال آينده به اين موضوع توجه كنند. وي در پايان به لزوم توجه اصحاب رسانه در سينماي مستند و همت خرد جمعي براي تعالي اين بخش از سينما اشاره كرد و گفت: خانم دبورا يانگ از منتقدان مجله«ورايتي» سينماي مستند ايران را با دقت پيگيري ميكند و اين در حالي است كه منتقدان سينماي ايران و اصحاب رسانه به اين سينما توجه لازم را ندارند. اسكويي از اميد روحاني به عنوان تنها منتقدي كه به سينماي مستند توجه كافي دارد نام برد. اسكويي همچنين آغاز فعاليتهايي براي توليد فيلمهاي سينمايي درباره هنرمندان شاخص كشور در سال گذشته را اتفاق مهمي دانست و گفت: به عنوان مثال تا نيمه رسيدن توليد يك فيلم مستند درباره رسول ملاقليپور كارگردان سينماي ايران از مواردي است كه با توجه به درگذشته ناگهاني و تأسفبار اين كارگردان بسيار بسيار ارزشمند و مهم بود و تأكيدي بر لزوم استمرار ساخت اين مستندها است.انتهای پیام /