1 2 3 4
5 6 7
9 8
جستجو درعناوين خبری
  بگرد
جستجوی پيشرفته | راهنما
آخرين رويدادها سينمايی
گزارشات
مصاحبه ها
نقدها و مقالات
اخبار فيلم
فيـــلمهای در دست توليد
محصولات آينده سوره
اخبار هنرمندان
اخبار جشنواره ها
اخبار اصناف سينمايی
اخبار دفاتر تهیه و توليد
اخبار سينمای جهان
روزشمارسینما
خبرگزاری ها
 تعداد بازديد : 590  تاريخ مخابره خبر:  ۱۵/۱/۱۳۸۶  نوع : خبر
 کد خبر : 138601150009  ساعت مخابره خبر: ۱۴:۵۷:۲۵
    ۱۳۸۶/۰۱/۱۵                              تاريخ نشر خبر :  
 

شرق شناسي وارونه

نگاهي به فيلم «مهمان» ساخته سعيد اسدي

به نظر مي رسد سعيد اسدي، فيلم خود را در پاسخ به فيلم «بدون دخترم» و ماجراهاي بتي محمودي ساخته است.

     به گزارش سايت سينمايي سوره، شكاف تمدنها بويژه تقابل تاريخي ما با دنياي غرب بخصوص در 150 سال اخير بهانه خوبي به دست فيلمسازان ما داده تا در فاصله اين شكاف از ژانرهاي تاريخي سياسي تا ژانرهاي اجتماعي و طنز را در به تصوير كشيدن اين رويارويي ، تجربه كنند.
    از جعفرخان از فرنگ برگشته بگير تا همين ميهمان اثر سعيد اسدي هر چند اين آخري از گفتمان هاي جنگ و گفتگوي تمدنها نيز بهره گرفته و در نهايت علت العلل اين همه دعواها و ادعاها را به سوئتفاهم دو طرفه ارجاع داده است به نظر مي رسد سعيد اسدي ، فيلم خود را در پاسخ به فيلم «بدون دخترم» و ماجراهاي بتي محمودي ساخته است.
    قضيه 11 سپتامبر و مخدوش شدن چهر مسلمانان و تلاش براي رفع اين سوء تفاهم هاي فرهنگي نيز در توليد اين فيلم بي تاثير نبوده است. اما طرح اين اختلاف اساسي و معضل تاريخي سياسي نه هدف كه بستري براي خلق يك اثر طنز قرار مي گيرد كه با به كارگيري 2 چهره محبوب كميك سالهاي اخير امين حيايي و محمدرضا شريفي نيا، سخت به گيشه مي انديشد. امين حيايي همان تكرار كاراكتر فيلم كما و شريفي نيا هم به پرسوناژهاي قبلي خود بويژه در فيلم آدم برفي نزديك است و با آن كه موضوع فيلم ظرفيت ساخت كمدي موقعيت را داشت ، اما خود را به طنز كلامي و شخصيت محور محدود مي كند و اگرچه سعي مي شود با قراردادن وزن فيلم بر توانايي هاي كميك امين حيايي به جلب مخاطب بپردازد؛ اما با اغراق در پردازش كاراكتر مجيد بويژه در طرز راه رفتن و حركات اندامي او، فيلم را به سوي يك لودگي سخيف مي كشاند. ضمن اين كه به رئاليسم اجتماعي و منطق ساختاري و روان شناختي خود وفادار نمي ماند. به اين معني كه قرار نيست كه حالا فيلم در قالب طنز ساخته شده ، منطق واقعيت را مخدوش كند و ساختار برون ذاتي ژانر را نيز به سخره بگيرد. شيوه واكنش مجيد به خانواده همسرش و زري مصداق همين معناست.
    در مقابل سوء ظن و شك آنها هيچ تلاشي براي رفع آن نمي كند و حتي بدون اين كه رگه هايي از علايق ميان او با دختر امريكايي ديده شود دست از زندگي خود برمي دارد و به دنبال حل و فصل مشكل كرولاين مي افتد. مهمان ، بنيان طنز خود را بر تفاوت زباني و فرهنگي خودي و غيرخودي مي گذارد و از اين كنتراست ساختاري ، به نفع وجوه كميك فيلم بهره مي برد و در اين رفت و آمدهاي طنزآلود زباني البته به تفاوت خاستگاه برخي تعارض هاي فرهنگي اشاره مي كند.
    بارزترين مصداق اين معنا، سكانسي است كه مجيد، خودكارش را به دختر خارجي تعارف مي كند و او خيلي راحت مي پذيرد و يا از تفاوت نگرشي كه به زن و مرد در فرهنگ هاي غرب و شرق وجود دارد استفاده مي كند و از تقابل غيرت ورزي مردانه ايراني با رفتارهاي سكولار دختر امريكايي براي خلق ديالوگ هاي طنزآلوده ، كمك مي گيرد. مهمان برخي پيامهاي عبرت آموز خويش را در بستر ديالوگ هاي قهرمان هاي داستان مطرح مي كند كه برخي مواقع خيلي شعاري مي شود و تو ذوق مي زند مثل زماني كه كرولاين از صاحب هتل (شريفي نيا) تقاضاي كمك مي كند و او مي گويد به خاطر حقوق بشر، حتما اين كار را مي كنم.
    اين جور بهره گيري سطحي از مفاهيم جدي به بهانه طنز، اتفاقا مخاطب آگاه را با مقاومت ، روبه رو مي كند. «مهمان» تكليف خود را با مضمون داستان مشخص نمي كند، آيا به تصوير كشيدن اين تقابل فرهنگي تنها دست مايه طنز قرار مي گيرد و يا از زبان طنز به قصد رفع برخي سوئتفاهم هاي فرهنگي استفاده مي شود؟! يا مي خواهد بر تصور باطل غرب نسبت به فرهنگ و مردم ايران خط بطلان بكشد؛ اما در واقع خود خواسته يا ناآگاهانه به نقد فرهنگ خودي دست مي زند. حسادت هاي زنانه اي كه ميان مادر مجيد و مادرش وجود دارد. رقابتي كه ميان خود مجيد و پسردايي همسرش ديده مي شود، فريبكاري و دروغي كه در شخصيت مرموز هتلدار (شريفي نيا) به چشم مي خورد و يا دورويي كه در پدر حامد وجود دارد كه در مصاحبه تلويزيوني.
    صحبت از اين مي كند كه خارجي ها صبح را با روزنامه آغاز مي كنند و ما با كله پاچه اما براي شام 5 نوع غذاي رنگارنگ سفارش مي دهد. گويا فرهنگ خودي در برابر ديگري (معيار قياس) قرار مي گيرد تا در آينه ديگري خود را بهتر بشناسد و به آسيب شناسي فرهنگي بپردازد و خود البته به طنزي تلخ بدل مي شود. در نهايت مجيد براي نقد رفتارهاي همسرش و مادرزنش ، سادگي و كم توقعي دختر امريكايي را واسطه مي گيرد. فيلم كه گويي قصد داشت تصور سياه و تبليغاتي غربيان را به نقد بكشد در نهايت به نقد خودي از چشم غربي دست مي زند و اين همان شرق شناسي وارونه ادوارد سعيد فيلسوف شهير فلسطيني است.
    پايان بندي مهمان در نهايت به شيوه سانتي مانتاليستي هندي و فردين بازي صورت مي گيرد. همه در اوج خوش مرامي و با معرفتي دور هم جمع مي شوند و بورژوا در كنار طبقه فرو دست مي نشيند و دستش را مي گيرد تا زندگي شيرين شود. اين خوش اخلاقي آنقدر فراخ و بي قاعده است كه رفتار ضداخلاقي صاحب هتل به فراموشي سپرده مي شود. اين خود، نمادي از فقدان حافظه تاريخي است كه در فرهنگ ما نهادينه شده است.
انتهای پیام /

 
   
 
    خانه |  درباره ما  |  تماس با ما  |  قوانین و مقررات  |  منابع |  جشنواره سينما |  خبر  
  كليه حقوق اين سايت براي sourehcinema.com محفوظ ميباشد
Copyright © 2003-2016 SourehCinema.com All rights reserved
توسعه دهندگان سايت  Email: info@sourehcinema.com