1 2 3 4
5 6 7
9 8
جستجو درعناوين خبری
  بگرد
جستجوی پيشرفته | راهنما
آخرين رويدادها سينمايی
گزارشات
مصاحبه ها
نقدها و مقالات
اخبار فيلم
فيـــلمهای در دست توليد
محصولات آينده سوره
اخبار هنرمندان
اخبار جشنواره ها
اخبار اصناف سينمايی
اخبار دفاتر تهیه و توليد
اخبار سينمای جهان
روزشمارسینما
خبرگزاری ها
 تعداد بازديد : 594  تاريخ مخابره خبر:  ۱۳/۵/۱۳۸۶  نوع : خبر
 کد خبر : 138605130206  ساعت مخابره خبر: ۱۶:۴۲:۵۳
    ۱۳۸۶/۰۵/۱۳                              تاريخ نشر خبر :  
 

«وقتي مي‌فهمن چي مي‌گم، كه مردم...»

يادي از حـسين پـناهي در سومين سال درگذشت

حسين پناهي مي‌گفت «به زودي همه در زير خاك خواهيم خفت، خاكي كه به هم مجال نداديم تا دمي در آن بياساييم.»

    به گزارش سايت سينمايي سوره، سه سال از درگذشت حسين پناهي، هنرمندي كه از جنس كودكي بود، مي‌گذرد. همو كه گويي براي زندگي در دنياي پر شر و شور كنوني ساخته نشده بود و در شعرهايش كه آن‌ها را به «دل‌واره» تشبيه مي‌كرد، مي‌گفت: «مردم وقتي مي‌فهمن چي مي‌گم، كه من مردم».
    حسين پناهي، هنرمند ايران زمين در سال 1335 در روستاي دژ‌كوهه استان كهكيلويه‌ و بويراحمد چشم به جهان گشود. تحصيلات ابتدايي را در همان روستا گذارند و براي ورود به دبيرستان راهي بهبهان شد، سپس به تحصيل در مدرسه‌ آيت ‌اله گلپايگاني در قم پرداخت. پناهي دوره‌ چهار ساله‌ هنرجويي خود را نيز در مدرسه‌ي آناهيتا گذارند و پس از آن فعاليت هنري خود را آغاز كرد. او در سال 1365 در فيلم «گال» - ساخته‌ي ابوالفضل جليلي - حضور يافت و در همين سال‌ها در آثار ديگري چون «ناروني»، «تيرباران»، «در مسير تندباد» و «گذرگاه» نيز بازي كرد. در همين سال‌ها پناهي در مجموعه‌ي تلويزيوني «محله‌ي بهداشت» كه نخستين طنز متفاوت بعد از انقلاب بود، بازي كرد.
    در سال 1367 نيز با بازي در فيلم «هي جو» فراز مهمي از زندگي حرفه‌يي خود را آغاز كرد. اين اثر در واقع هجويه‌اي بر جامعه‌ي آن روز ايران و تمايلات غرب‌گرايانه به وجود آمده در سال‌هاي پايان جنگ بود و پناهي نقش جواني روستايي را ايفا مي‌كرد كه با ابراز تمايل اغراق‌آميز به مظاهر زندگي غربي، موقعيت‌هاي هجوآميزي را مي‌آفرينند. اين شخصيت به پايه‌اي براي نقش‌هايي تبديل شد كه او در بقيه‌ي دوران فعاليت حرفه‌اي خود ايفاگر آن‌ها بود.
    او در سال 1368 چند نمايشنامه‌ي تلويزيوني نوشت كه در شبكه‌ي اول سيما به شكل تله‌تئاتر تهيه شد. مشهورترين اين نمايشنامه‌ها «دو مرغابي در مه‌» نام داشت كه در واقع به نوعي زندگينامه‌ي شخصي خود پناهي بود و از آن پس پناهي در بيشتر نقش‌ها به سنتي كه با اين اثر بنيان گذاشته بود، يعني به نمايش گذاشتن زندگي شخصي‌اش، وفادار ماند.
    در سال 1369 با اين نگاه تازه به نقش‌آفريني در فيلم «سايه‌ي خيال» مسعود جعفري‌جوزاني پرداخت كه فيلمنامه‌ي آن بر اساس زندگي واقعي پناهي نوشته شده بود. او در اين فيلم با بازي جذابش، در مرز خيال و واقعيت حركت كرد و با خلق شخصيتي خيالي به نام «غلومي» كه در واقع نيمه‌ي ديگر شخصيت خودش بود، نمايشي از دنياي دروني خود به بينندگان ارايه كرد. او با بازي در اين نقش توانست برنده‌ي ديپلم افتخار بهترين بازيگر نقش اول در نهمين دوره‌ي جشنواره‌ي فيلم فجر شود.
    پناهي در فيلم‌هاي ديگري چون «اوينار»،«مرد ناتمام»،«هنرپيشه» و «روز واقعه» نيز ايفاي نقش كرد كه در مجموعه به 18 فيلم مي‌رسد.
    او در اواخر دهه 70 به تئاتر زنده روي آورد كه نمايش «چيزي شبيه زندگي» به كارگرداني او در تئاتر شهر با استقبال خوبي از سوي تماشاگران مواجه شد.
    پناهي در تلويزيون هم در مجموعه‌هاي ماندگاري چون «گرگ‌ها»، «رعنا»، «روزي‌روزگاري»، «امام علي‌(ع)»، «آژانس دوستي» و «دزدان مادربزرگ» بازي كرد.
    او شعر هم مي‌گفت كه تا به حال كتاب‌هاي اشعار او به نام‌هاي «گلدان و آفتاب»، «پيامبر بي‌كتاب»،‌«دو مرغابي در مه»، «دل شير»، «من و نازي» چاپ شده است. هم‌چنين چند   كاست از دكلمه اشعار خودش را هم به بازار فرستاد. طي سال گذشته نيز موسسه فرهنگي با ياد او با نام «هات پلات»، از سوي خانواده حسين پناهي، براي نشر آثار اين هنرمند و هم‌چنين فعاليت در زمينه‌هاي چاپ و نشر کتاب، توليد فيلم کوتاه، بلند و سينمايي و تئاتر تشكيل شده است.
    وي در روزهاي پاياني زندگي خود مشغول تمرين نمايشي با گروهي از دانشجويان براي اجرا در تالار مولوي بود؛ اين تئاتر،‌ اثر خودش بود و گروه نمايشي او «هات كلات» نام داشت كه كلمه‌اي لري به معناي در هم‌ريختگي ناشي از خودرايي است.
    سرانجام پناهي در چهاردهم مرداد ماه سال 83 به ديار باقي شتافت، جسد او در خانه‌ي شخصي‌اش در حالي كه سه روز از مرگش گذشته بود، پيدا شد و به خاك سپرده شد.
    رسول نجفيان در مراسم خاكسپاري حسين پناهي ‌گفت:«كودك بود و كودكي را دوست داشت چون از حضرت مسيح(ع) آموخته بود كودك بمانيد تا رستگار شويد. او كودك بود كه مدام بهانه مي‌گرفت، چون معتقد بود به اشتباه مي‌رويم و متاسفانه خلوص گذشته را از دست داده‌ايم.»
نجفيان هم‌چنين گفته بود«در تلويزيون به او اجازه كار نداند و مي‌گفتند كه او نمي‌داند چگونه بايد كار كرد؛ در حالي كه تمام هنرمندان دنيا بايد از حسين پناهي بياموزند. وقتي اين همه سرمايه‌گذاري براي سريال‌هاي بي‌ارزش تلويزيوني انجام مي‌شود ،چرا براي ساختن سريال‌هايي كه پناهي به آنها علاقه‌مند بود، سرمايه‌گذاري نشد.»
    وي، حسين پناهي را شاعري بزرگ ومنحصر به فرد توصيف كرده و گفت«‌اشعار او در ايهام ، كنايه واشاره نظير ندارد و اين موضوع روزي بر همگان ثابت خواهد شد. »
اصغر همت هم در يادمان حسين پناهي با اين اعتقاد كه«او، مثل هيچ كس نبود» گفت: هيچ كس هم مثل او نيست و نخواهد شد؛ چرا كه او خودش بود.
*يادش گرامي ـ روحش شاد*
انتهای پیام /

 
   
 
    خانه |  درباره ما  |  تماس با ما  |  قوانین و مقررات  |  منابع |  جشنواره سينما |  خبر  
  كليه حقوق اين سايت براي sourehcinema.com محفوظ ميباشد
Copyright © 2003-2016 SourehCinema.com All rights reserved
توسعه دهندگان سايت  Email: info@sourehcinema.com