1 2 3 4
5 6 7
9 8
جستجو درعناوين خبری
  بگرد
جستجوی پيشرفته | راهنما
آخرين رويدادها سينمايی
گزارشات
مصاحبه ها
نقدها و مقالات
اخبار فيلم
فيـــلمهای در دست توليد
محصولات آينده سوره
اخبار هنرمندان
اخبار جشنواره ها
اخبار اصناف سينمايی
اخبار دفاتر تهیه و توليد
اخبار سينمای جهان
روزشمارسینما
خبرگزاری ها
 تعداد بازديد : 543  تاريخ مخابره خبر:  ۱۳/۵/۱۳۸۶  نوع : خبر
 کد خبر : 138605130207  ساعت مخابره خبر: ۱۶:۴۵:۲۰
    ۱۳۸۶/۰۵/۱۳                              تاريخ نشر خبر :  
 

مرور کارنامه پرويز پرستويي

بازيگري با ظرفيت هاي مهارناشدني

بازيگري که با حضورهاي متفاوت در فيلم هاي دفاع مقدسي، کمدي هاي فاخر و حتي کمدي هاي سطحي توانست بسياري از ظرفيت هاي بالقوه خود را بالفعل کند. بازيگري که توانست از تکرار تصويري جديد بسازد.

    به گزارش سايت سينمايي سوره، پرويز پرستويي بازيگري را با تئاتر آغاز کرد و پس از بازي در چند فيلم و مجموعه توانست جايگاه خاصي بين بازيگران ايراني پيدا کند. بازيگري که ريسک تجربه در کارهاي متفاوت را پذيرفت و کارنامه پربار سينمايي او 26 فيلم مختلف را شامل مي شود که در ميان آنها از فيلم هاي ماندگار سينماي دفاع مقدس تا آثار کمدي عام، کمدي هاي روشنفکرانه و ... مي توان نمونه هايي پيدا کرد.
    «ديار عاشقان» به کارگردان حسن کاربخش اولين تجربه بازيگري سينمايي او در سال 1362 است. از نوع فيلم هايي که با رنگ و بو و نگاهي مستقيم به جنگ براي ارزش گذاري به آن در دهه شصت ساخته مي شدند و به نوعي حضور پرستويي و کاراکتر بازيگري او را با جنگ و دفاع آميخته کرد. هر چند اين بازيگر هنوز فرصت لازم داشت تا مخاطبان خود را با تسلط و تکيه بر جلوه هاي بازيگري خود تحت تأثير قرار دهد و تصوير ماندگار خود را در اذهان ثبت کند.
    «پيشتازان فتح» به کارگرداني ناصر مهدي پور در سال 1363 ساخته شد. فيلمي با تکيه بر وجوه اکشن و حادثه اي جنگ که به گروه دوازده نفري شناسايي و پاکسازي مين ها مي پردازد که در واقع زمينه ساز عمليات مستند «فتح المبين» شدند. فيلم با تکيه بر چهار معبر پاکسازي شده توسط اين گروه که تعداد آشناي 12 نفر برايشان تعريف شده، کمتر به پرداخت پررنگ شخصيت ها مي پردازد و بيش از هر چيز هم خود را بر بخش سخت افزاري جنگ قرار مي دهد. حضور پرستويي هم در اين فيلم برگرفته از شکل گيري شمايل تاريخي او به عنوان رزمنده و هم در راستاي نهادينه کردن دغدغه هاي خاص او در فيلم هاي مرتبط با جنگ و جبهه قرار مي گيرد.
    فيلم هاي «مار» و «شکار» ساخته مجيد جوانمرد، «سازمان 4» ساخته حسن جوان بخش محصول سال 1366 و «حکايت آن مرد خوشبخت» ساخته رضا حيدرنژاد محصول سال 1369 هستند. فيلم هايي که فقط به مثابه تجربه هاي متفاوت پرستويي وراي آثار دفاع مقدسي مي تواند در پرونده او جايگاهي پيدا کند.
    «آدم برفي» اولين فيلم سينمايي بود که پرستويي با قرار گرفتن کنار بازيگران مطرحي چون اکبر عبدي، داريوش ارجمند، مرحوم مهدي فتحي و ... هر چند در نقشي مکمل، خوش درخشيد و در ذهن مخاطب ماند. فيلمي ساخته داوود ميرباقري در سال 1373 که تجربه اي خاص براي عواملش محسوب مي شود. داستان مهاجرت و به چالش کشيدن مسائل هويتي و ... که به طور کامل در کشور ترکيه به عنوان لوکيشن اصلي مي گذرد و مسائل يک نسل پا در هوا را که آرزويي جز مهاجرت به ينگه دنيا در سر ندارند مرور مي کند.
    پرستويي با قرار گرفتن در نقش خواننده کافه اي که آهنگ هاي کوچه و بازاري ايراني مي خواند و نوعي رفاقت سنتي بين او و داريوش ارجمند برقرار است (که به مرام بازي و رفاقت هايي که در اين دوره کمرنگ شده، پهلو مي زند) چهره اي باورپذير از يک نوچه لمپن ارائه مي دهد و مخاطب را با حضور خاص خود شگفت زده مي کند.
    «ليلي با من است» ساخته کمال تبريزي در سال 1374 بي شک فيلمي بود که فرصت ديده شدن بي واسطه به اين بازيگر داد. فيلمي خاص در سينماي دفاع مقدس که تجربه موفقي در تلفيق کمدي و جنگ به شمار مي رفت. فيلم توانست با اعتمادي که به فيلمساز آن شد، بدل به اثري شود که به نوعي نگاه به جنگ و دغدغه آدمها را دچار چالش کند. شايد تا آن زمان حتي گفتن از اين نکته که همه رزمنده ها عاشق شهادت و مردن نبودند، چيزي در حد غيرممکن بود.
    ولي تبريزي توانست با عبور از اين خط قرمزها به نوعي حرمت هاي اين حيطه را حفظ کند و نقدي ظريف و هوشمندانه را به اين موقعيت خطير وارد کند که حضور پرستويي در نقش صادق مشکيني در موفقيت آن تأثير مستقيم داشت. پرستويي در فيلم وجوهي از کنش و واکنش هاي لحظه اي را به نمايش گذاشت که تسلط همه جانبه او را بر بازيگري و کنترل بر توانايي هايش را نشان مي داد و او را به عنوان يک بازيگر با ظرفيت هاي ناشناخته اي در حيطه کمدي مطرح کرد و ... شروعي بر حضور اين بازيگر در فيلم هاي اين گونه سينمايي.
    «مرد عوضي» ساخته محمدرضا هنرمند محصول سال 1376 است. فيلمي که نشان داد پرستويي کشف جديد و به حق سينماي کمدي است بدون آنکه ظرفيت و قابليت هاي ديگر او هنوز به طور کامل آشکار شده باشد. مردي که با پيوند عضو به نوعي ظاهر و هويتش هم دستخوش تغييراتي مي شود و مثلث عشقي بامزه اي بين او، معتمدآريا و بايگان تشکيل مي شود.
    فيلمنامه دقيق و حساب شده فرهاد توحيدي و ذوق خاص و طنازي هنرمند کمک بسياري مي کند که شوخي هاي و موقعيت کميک طراحي شده با حضور بازيگران حرفه اي ترکيب خوبي ايجاد کند و در اين ميان حضور جسورانه پرستويي در چنين کاراکتري پس از تجربه «ليلي ...» را نبايد از نظر دور کرد.
    «رواني» را داريوش فرهنگ در سال 1376 ساخت با فيلمنامه اي از جابر قاسمعلي. فيلمي با حضور ستارگاني چون نيکي کريمي، خسرو شکيبايي و پرويز پرستويي که قصه درگيري هاي ذهني يک زن جوان را روايت مي کند. فيلم از معدود حضورهاي پرستويي است که چندان متناسب با قامت بازيگري او نمي نمايد. پرستويي در اين فيلم با ژانر دلهره و ترس نقش شوهري را بازي مي کند که فقط با تشويش و بحران هاي روحي همسرش مواجه مي شود و ... کليت فيلم حول محور زن و رابطه غيرمستقيم او با خسرو شکيبايي مي گذرد که با حضور مولفه هايي چون پيشگويي، زن فالگير و ... پررنگ مي شود.
    «آژانس شيشه اي» ابراهيم حاتمي کيا که در سال 1376 ساخته شد، بي اغراق فيلم نمونه وار دفاع مقدس و اثري ماندگار در حيطه سينماي جنگ و حتي در کارنامه بازيگران، کارگردان و عواملش باقي ماند. فيلمي که با انطباق بر قامت بازيگري پرستويي او را و حاج کاظم را در هم ادغام کرد و ديگر پس از آن نمي شد او را بدون آن اسلحه در دست، بدون آن غرور سرکوب شده و بدون همه کشمکش هايي که هر لحظه دچارش بود، تصور کرد.
    «روبان قرمز» را حاتمي کيا يک سال بعد ساخت. فيلمي که بار نمادين آن بر وجه رئاليسم سنگيني مي کرد ولي همچنان او را در قامت رزمنده اي مين ياب و منزوي با کشمکش هايي خاص و مشکل در برقراري ارتباط با ديگران مطرح کرد. پرستويي در اين فيلم با تکيه بر کنش و واکنش هاي لحظه اي و نوع بدويتي که از خود به نمايش مي گذارد توانست تفاوتي اساسي بين کاراکتر رزمندگاني که تا به حال بازي کرده قائل شود و نشان دهد که بازيگري است با قابليت هاي مهار نشدني و البته غيرقابل پيش بيني که هنوز تا افتادن به ورطه تکرار فاصله دارد.
    «موميايي 3» محمدرضا هنرمند در سال 1378 ساخته شد که فيلم موفقي در ادامه «مرد عوضي» بود و با شناخت از قابليت هاي کمدي پرستويي استفاده خوبي از حضور او در کنار بازيگراني چون مهتاب کرامتي و ... داشت. «عشق شيشه اي» رضا حيدرنژاد در سال 1378 با وام گرفتن بخشي از نام «آژانس شيشه اي» قصد رويکرد سهل الوصول به گيشه داشت. کمدي سطحي که حضور پرستويي در نقش يک بازيگر نقش هاي فرعي و اکشن و رابطه عاطفي او در کنار حضور روابطي چون استخدام آدمکش حرفه اي براي سر به نيست کردن خود و ... حضوري در حد و اندازه کارهاي کمدي او به همراه نداشت.
    «شوخي» را همايون اسعديان در سال 1378 ساخت. باز هم کمدي که با دريافتي سهل الوصول اين بار از رابطه زوج پرستويي و حبيب رضايي در «آژانس ...» به نوعي يک کمدي متوسط از آب درآمد. «موج مرده» حاتمي کيا در سال 1379 ساخته شد ولي مدتي در محاق توقيف باقي ماند. پرستويي اين بار در قالب کاراکتر يک سردار سپاه که با همسر و فرزندش که از نسل جديد است دچار کشمکش است خوش درخشيد اما ديده نشد. کشمکشي که به جامعه و قشر نظامي هم تسري پيدا مي کند و به نوعي تنهايي او را در پايبندي به آرمانهايي که کمرنگ شده، برجسته مي کند.
    «آب و آتش» فريدون جيراني که در سال 1379 ساخته شد، از معدود انتخاب هاي نادرست او است. پرستويي را در کاراکتر علي مشرقي، نويسنده اي که درگير رابطه اي ناخواسته با يک زن خياباني مي شود، نمي توان باور کرد. هر چند قصه، موقعيت و رابطه جسورانه اي که در فيلم طراحي شده، مي توانست فرصت خوبي براي حضور متفاوت او باشد ولي پرستويي نتوانست اين شخصيت را به مهارت ساير بازي هايش جان ببخشد و ماندگار کند.
    «عزيزم من کوک نيستم» محمدرضا هنرمند که تجربه خاصي در حيطه کمدي فانتزي بود در سال 1378 نتوانست انتظارات از همکاري مجدد هنرمند و پرستويي را برآورده کند و يادآور «مرد عوضي» شود. هر چند پرستويي تلاش کرد از کاراکتر پدري کم درآمد که به خاطر نيازهاي به حق پسرش اتفاقي در مسير آدم ربايي قرار مي گيرد، چهره اي تازه ارائه دهد.
    «ديوانه اي از قفس پريد» محصول سال 1381 با کارگرداني احمدرضا معتمدي ساخته شد. اين بار پرستويي در قالب يک کاراکتر بازمانده از جنگ که دچار نقصان جسمي است در کنار علي نصيريان و نيکي کريمي ظاهر شد. او تلاش کرد چهره اي متفاوت از يک بازمانده جنگ که بدل به قرباني بازي و طمع کاري مي شود ارائه دهد ولي بازي او در اين کاراکتر به ليست طلايي نقش آفريني هايش اضافه نمي شود.
    «بانوي من» يداله صمدي در سال 1381 کمدي بسيار متوسطي بود که نه براي پرستويي در عرصه کمدي وجه جديدي به همراه داشت و نه ترکيب او با بازيگراني چون کتايون رياحي و پانته آ بهرام و نه مثلث عشقي که چيزي وراي آثار کليشه اي اين حيطه به همراه نداشت. کاري که در حد تکراري محض باقي ماند.
    «مارمولک» را کمال تبريزي در سال 1382 ساخت که از شانس هاي بازيگري پرستويي براي ايفاي نقشي بکر و ويژه در سينماي ايران بود. نقش روحاني که از خط قرمزهاي کشورمان است و نگاه کمدي به اين قشر از فرصت هايي بود که پرستويي به نحو احسن از آن استفاده کرد و ليست طلايي خود را واجد نقطه اي مثبت و پررنگ کرد.
    وام گيري او از نمونه هاي بيروني اين قشر در حرف زدن، راه رفتن و ... و تضاد ظريف اين تظاهر با کاراکتر دزد لمپني که با خود يدک مي کشيد از نقش هاي برجسته و پرداخت شده اي است که شايد آرزوي هر بازيگري حضور در قالب آن باشد. پرستويي توانست عرصه هاي جديدي را حتي در کمدي با بازيگري خود فتح کند.
    بازي کوتاه او در «دوئل» ساخته احمدرضا درويش در سال 1382 در قالب يک فرمانده درگير در جنگ و پس از آن "کافه ترانزيت" کامبوزيا پرتوي در سال 1383 تجربه هاي ديگر پرستويي بودند. او در اين فيلم در نقش يک برادر شوهر سنتي آذري قرار گرفت که کنش و واکنشي مطابق سنت و قوميت خاص خود داشت و به نوعي کليشه اي راه مي رفت، حرف مي زد، اعتقاد داشت و حتي دستور مي داد. در مجموع با لهجه آذري او سعي کرد هر چه بيشتر اين کاراکتر را جان ببخشد ولي نتوانست تصويري ملموس از خود ارائه دهد.
    بازي در «بيد مجنون» مجيد مجيدي در سال 1383 در نقش يک مرد کور که با عمل جراحي بينايي خود را به دست مي آورد و دوباره کور مي شود، کاراکتري بود که انرژي زيادي از اين بازيگر گرفت و او هم تلاش حرفه اي خود را براي نزديک شدن به اين نقش به کمک گرفت. کاراکتري که در عين چالش هاي دروني و بيروني نوعي بازي حسي و زيرپوستي از اين بازيگر طلب مي کرد و پرستويي هم در اين ميان کم فروشي نکرد تا ليست طلايي خود را رنگين تر کند.
    «به نام پدر» حاتمي کيا که در سال 1384 ساخته شد به گونه اي اجتناب ناپذير ادامه سير قهرمان هميشگي اين فيلمساز اين بار در موقعيت رويارويي با دخترش بود. به همين جهت هم مولفه هاي آشناي حضور خود در فيلم هاي حاتمي کيا را وام گرفت تا اين بار تقابل اين پدر را نه با جامعه و نه با بيگانگان بلکه با دخترش ترسيم کند و تاوان ناخواسته جنگيدن خود را به گونه اي غيرمستقيم دريافت کند.
    آخرين فيلم به نمايش درآمده پرستويي «پاداش سکوت» مازيار ميري است که از هفته گذشته به اکران درآمده است. فيلمي که با حرکت بر مسير حضورهاي موفق او در آثار دفاع مقدسي همان حس و حال و مولفه هاي آشنا را به مدد مي گيرد که اين نکته نمي تواند نقطه برجسته اي در کارنامه اين بازيگر محسوب شود.
انتهای پیام /

 
   
 
    خانه |  درباره ما  |  تماس با ما  |  قوانین و مقررات  |  منابع |  جشنواره سينما |  خبر  
  كليه حقوق اين سايت براي sourehcinema.com محفوظ ميباشد
Copyright © 2003-2016 SourehCinema.com All rights reserved
توسعه دهندگان سايت  Email: info@sourehcinema.com