«آژانس شيشهاي»؛ نماد سينماي دفاع مقدس
«آژانس شيشهاي» فيلمي است که با نگاهي هوشمندانه به بازخورد دغدغههاي زمان جنگ در اجتماع امروز و مفاهيم نمادين، پس از گذشت 10 سال همچنان تأثيرگذار و جذاب است.
به گزارش سايت سينمايي سوره، "آژانس شيشه اي" فيلمي نمونه وار نه تنها در کارنامه ابراهيم حاتمي کيا بلکه در سينماي دفاع مقدس است. اين فيلم مي تواند به نوعي مدخلي مناسب براي گشودن پرونده فيلم هاي شاخص دفاع مقدسي در آستانه هفته دفاع مقدس محسوب شود. هر چند بسياري تلاش کردند اهميت و تأثيرگذاري فيلم را زير سايه شباهت آن به فيلم شاخص سيدني لومت، "بعد از ظهر سگي" پنهان کنند، ولي شاخصه هاي ذاتي "آژانس شيشهاي" خيلي زود اين وجه را کمرنگ و آن را به عنوان اثري اصيل و مستقل در سينماي دفاع مقدس ثبت کرد. هر چند عنوان سينماي معترض دفاع مقدس براي اين گروه از فيلم ها که پس از پايان جنگ تحميلي ساخته شدند، عنوان بهتر و گوياتر است. ابراهيم حاتمي کيا با جهشي بلند از فيلم "از کرخه تا راين" که آن فيلم هم با نگاه پس از جنگ ساخته شد به "آژانس شيشهاي" رسيد. فيلمي که با محور قرار دادن يک گروگانگيري نمايشي بيش از هر چيز تلاش مي کند موضع اقشار مختلف جامعه امروز را در برابر قهرمانان گذشته برجسته کند. ديدگاهي انتقادي که با انتخاب لوکيشن محدود آژانس به عنوان برشي از اجتماع، نمايندگان طبقات مختلف و طرح مواضع آنها و در نهايت قرار دادن ديدگاه نظامي امروز در مقابل تفکر خودجوش بسيجي قديم به نوعي قهرمان تنهاي خود را در اقليت به مقابله با يک اکثريت فرامي خواند. حاج کاظم "آژانس ..." را بايد قهرمان نمونه وار از دوران پس از جنگ قلمداد کرد که هنوز پايبند آرمان هاي رسوب کرده درون خود است. قهرماني که مناسبات جامعه پس از جنگ را برنمي تابد و وقتي همراهي پيدا نمي کند به تنهايي سر به اعتراض برمي دارد. حاتمي کيا در اين فيلم و برخي ديگر از آثارش توجه خاصي به تلفيق رئاليسم و نمادپردازي نشان داده و "موج مرده"، "روبان قرمز"، "ارتفاع پست"، "به نام پدر" و ... با شدت و ضعف حاصل اين رويکرد از سوي وي هستند. اما در اين ميان بايد "آژانس شيشهاي" را متعادلترين اثر او در اين تلفيق محسوب کرد. او در اين فيلم تلاش کرده در عين نمادپردازي و بسط دادن مضامين پرداخته شده، نشاني هاي مستقيم به جهان رئال و مناسبات زمان حال بدهد. به اين ترتيب علاوه بر اينکه فيلم به عنوان بيانيه اي سياسي انساني در مقطع خاصي از ايران تلقي مي شود پس از گذشت 10 سال از زمان ساخت آن مي توان ادعا کرد اثري تاريخ مصرف دار نيست و در هر برهه مي توان از ديدنش لذت برد و تحت تأثيرش قرار گرفت و در عين حال موضوعي ملموس از جنس زمان را در آن بازشناسايي کرد. شايد اين وجه بيشتر به وجه بازنمايي و موازنه قدرت در هسته اصلي فيلم بازگردد. حاج کاظم وارد بازي ناخواسته اي مي شود که به موازنه اي نابرابر مي ماند و حتي وقتي عباس به او مي پيوندد همچنان اقليت کوچک آنها که به زور اسلحه به پاخاسته در مقابل جمعيتي که گروگان آنها شده اند، غريب مي نمايد. هنگامي که يک بسيجي به اقليت حاج کاظم و عباس اضافه مي شود در مقابل مأمور نيروي انتظامي و باقي مأموران به جمع اکثريت مي پيوندند و نهايتاً به نابرابري اين موازنه قدرت و در واقع ناکامي اين بازي ناخواسته مي انجامد. تنهايي حاج کاظم و عباس در هواپيما در حالي که در وضعيتي نامتعادل بر فراز آسمان در پرواز هستند و مرگ عباس، پاياني است محتوم بر بيهودگي همه آنچه پرداخته شده و يک کات به هر آنچه فيلم در روند نابرابر خود قصد به نتيجه رساندن آن را داشته است. روند نابرابر يا همان موازنه قدرت در فيلم "آژانس شيشه اي" بيشتر از اين جهت اهميت پيدا مي کند که موقعيت حاج کاظم در برابر اکثريت به گونه اي طراحي شده که همذات پنداري مخاطب را با وجود در دست بودن نماد قدرت (اسلحه) به سوي خود جلب مي کند و اين پرداخت هنرمندانه بيش از هر چيز از نگاه فيلمساز در همان برهه زماني وارد فيلم شده است. حاتمي کيا در مستندي که درباره پشت صحنه اين فيلم ساخته شده عنوان کرد که حاج کاظم بيش از هر چيز برآمده از موقعيت خود او در آن زمان است. پسزدگي از سوي مردم و اجتماعي که زماني براي حفظ آنها از همه چيز خود گذشته و شکافي که حاصل اين حضور نداشتن است. فيلمساز تلاش کرده در فيلم اين وجه از شکاف بين آدم هاي زمان جنگ و ديگران را به حريم داخل خانه هم تسري دهد و با فاصله اي که بين حاج کاظم و پسر نوجوان او ايجاد مي کند، به نوعي عمق نمادين عوارض و تبعات جنگ را به خانه و خانواده بکشاند. هيچ کجا امن نيست و قهرماني که حتي در خانه نه با کلام بلکه با نگاه سرزنش مي شود، مگر جز به زور اسلحه مي تواند گوش شنوايي براي شنيدن واگويه هايش پيدا کند؟ اينجاست که فاطمه مفهوم امنيت و آرامش و تنها پناهگاه را پيدا مي کند و چفيه اي که مي فرستد حاج کاظم را به درستي رويکردي که در پيش گرفته مطمئن مي کند (فاطمه ...) "آژانس شيشه اي" در شانزدهمين جشنواره فيلم فجر در سال 76 موفق شد سيمرغ بلورين بهترين فيلم، فيلمنامه و کارگرداني، بهترين بازيگر نقش اول و دوم مرد براي پرويز پرستويي و رضا کيانيان، بهترين بازيگر نقش دوم زن و مرد براي بيتا بادران و حبيب رضايي، بهترين موسيقي متن و بهترين تدوين را به دست آورد. همچنين در هفتمين جشنواره فيلم دفاع مقدس در سال 77 موفق به دريافت جايزه بهترين تهيه کننده، فيلمنامه نويس، کارگردان و بازيگر نقش اول مرد شد. اين فيلم در دومين جشن خانه سينما در سال 77 هم جوايز بهترين بازيگر نقش اول مرد و کارگرداني را به دست آورد.انتهای پیام /