1 2 3 4
5 6 7
9 8
جستجو درعناوين خبری
  بگرد
جستجوی پيشرفته | راهنما
آخرين رويدادها سينمايی
گزارشات
مصاحبه ها
نقدها و مقالات
اخبار فيلم
فيـــلمهای در دست توليد
محصولات آينده سوره
اخبار هنرمندان
اخبار جشنواره ها
اخبار اصناف سينمايی
اخبار دفاتر تهیه و توليد
اخبار سينمای جهان
روزشمارسینما
خبرگزاری ها
 تعداد بازديد : 508  تاريخ مخابره خبر:  ۲۲/۷/۱۳۸۶  نوع : خبر
 کد خبر : 138607220212  ساعت مخابره خبر: ۱۸:۱۶:۵۹
    ۱۳۸۶/۰۷/۲۲                              تاريخ نشر خبر :  
 

خواستم به اين نظر كه «نسل فعلي بي‌دين و ايمان است» جواب بدهم

«ابوالقاسم طالبي» گفت: يكي از دغدغه‌هايم در «دست‌هاي خالي» اين بود كه به اين عقيده كه «نسل فعلي بي‌دين و ايمان است» جواب بدهم.

    به گزارش سايت سينمايي سوره به نقل از خبرگزاري ها، كارگردان «دست‌هاي خالي» در مورد كارگرداني فيلم "دست‌هاي خالي" گفت: ايده اوليه من اين بود فيلمي بسازم كه در آن نگاه حسيني وجود داشته باشد بدون اين كه بخواهم تاريخي كار كنم. با اين ايده، مدت‌ها فكر كردم و طرح زدم. حتي يك بار دو فيلمنامه‌‌نويس بر اساس اين طرح فيلمنامه‌اي را نوشتند كه با حاشيه‌نويسي بارها بازنويسي شد اما در نهايت به جز چند ديالوگ، نتوانستم آن فيلمنامه را (كه حس كردم دارد از ايده و ذهنيت من دور مي‌شود) دست بگيرم و سرانجام خودم دست به كار شدم.
    وي افزود: در ادامه، به اين نتيجه رسيدم كه فيلمنامه در "آن" شكل مي‌گيرد، من نمي‌توانم در ذهنيت فرد ديگري به دنبال اين "آن" بگردم و فعلا بايد اين حرف را خودم بزنم. اينگونه بود كه "دست‌هاي خالي" را نوشتم و آنچه به فيلم فعلي بدل شد، شكل گرفت.
    طالبي گفت: مشكل من اين است كه نمي‌خواهم فيلم‌هايم شبيه فيلم‌هاي ديگر باشد و براي همين هم فيلمنامه ان به سختي تولد مي‌يابد. البته بايد بدانيم كه هزاران فيلم وسريال درباره جنگ جهاني و جنگ سرد ساخته شده، هزاران فيلم هندي و فيلمفارسي ساخته شده و امروز مي توان از روي آنها فيلم ساخت اما من نه در قصه و نه در نوع نگاه به روايت و شخصيت‌ها، در خودآگاهم به دنبال كپي‌برداري و ديزالو روايت‌هاي شناخته شده و آشنا نيستم.

* خواستم به اين عقيده كه «نسل فعلي بي‌دين و ايمان است» جواب بدهم
    وي گفت: اين سوال خيلي‌ها است كه" اگر واقعا براي امام حسين(ع) جنگيديم، چرا بايد در نتيجه، آدم‌هاي بازمانده از دفاع مقدس، دچار ناراحتي جسمي، روحي و رواني شوند"،"چرا بايد يكي ديوانه شود و ديگري زجر بكشد؟"... "اين‌ها اگر مورد توجه امام حسين(ع) هستند، پس چرا اين توجه ديده نمي‌شود؟"... و در نقطه مقابل اين فكرها نيز اين مطرح شود كه "چرا كسي كه درد نكشيده، مورد توجه نباشد؟". من در "دست‌هاي خالي" مي‌خواستم بگويم كه آني كه درد دارد، مورد توجه هم هست و هر كسي كه مورد توجه است دليل ندارد كه آن درد را كشيده باشد.
    طالبي گفت: دغدغه من در "دست‌هاي خالي" پاسخ دادن به اين سئوال است كه "اگر اين دفاع، مقدس و الهي بوده، چرا اين آدم‌هاي الهي اينقدر دارند زجر مي كشند؟" و به نظرم بايد سينما پاسخ اين پرسش‌ها را بدهد.
    وي گفت: غربت "امير حسين"، غربتي است كه براي مؤمن اتفاق مي‌افتد و غربتي است كه آدم‌هاي معتقد دارند بايد فراتر باشد. من مي‌خواستم بگويم "امير حسين" مورد توجه است. آدم‌هايي كه از كنار تو رد مي شوند نبايد اين را ببيني كه روي ويلپچر است، دست ندارد، قطع نخاع است، مجنون شده است و... او مورد توجه است و اگر آزارش بدهي، در جايي نتيجه‌اش را مي‌بيني.
    طالبي در مورد توجه پررنگ خود به خانواده قهرمانان دفاع مقدس در "دست‌هاي خالي" اظهار داشت: قهرمان فيلم‌ها و سريال‌هايي كه ساخته‌ام، زن بوده‌اند و در "دست‌هاي خالي" هم مي‌خواستم يك بار ديگر به نقش زن و خانواده قهرمان اصلي‌ام اشاره كنم.
    وي همچنين درباره تقابل نسل‌ها در اين فيلم گفت: ريشه‌هاي اين قصه در واقعيت است و وجود دارد. من در "دست‌هاي خالي" در صدد هستم به آنها كه مي‌گويند "نسل فعلي بي‌دين و ايمان است" جواب بدهم.
    طالبي ادامه داد: من وجود بي‌ايماني در نسل فعلي را قبول ندارم. نمي‌پذيرم كه نسل فعلي به پدرانش بي‌توجه است. "اختلاف سليقه" با اين كه "پدرها را نمي‌خواهند" و از آنها متنفر هستند، دو حرف است. واقعيت اين است كه براي اين نسل پدر، يك عشق است. دوست دارند در آغوش گرم پدرشان باشند. براي همين است كه نشان مي دهم اين نسل مي‌رود روي پاي نسل قبلي مي‌افتد و آن نسل مي‌ترسد كه اگر ديوانگي‌اش را ببيند او را پس بزند لذا مي‌خواهد حالش بهتر شود و بعد به ديدار فرزندش برود...
    كارگردان "دست‌هاي خالي" افزود: متاسفانه امروز عده‌اي مي‌گويند نسل فعلي مثل نسل قبلي نيست، پاي انقلاب و جنگ نمي‌ايستد لذا بترسيد كه اگر آمريكا آمد پوست همه را مي‌كند و شروع كنيد به آمريكا باج بدهيد! و من در "دست‌هاي خالي" تلاش كرده‌ام كه واقعيت اين قضيه را در رابطه اين دو نسل به تصوير بكشم.
    وي در مورد انتخاب يك دختر (با بازي مريلا زارعي) به عنوان نماينده نسل جوان گفت: اتفاقا ابتدا چنين نبود و من قصد انجام چنين كاري را نداشتم. ابتدا با "محمدرضا فروتن" صحبت كردم و نقش را هم بر اساس ايشان نوشته بودم ولي به لحاظ مالي توافق پيدا نكرديم كه من در ادامه، از اين بابت خيلي غصه خوردم و حتي فشار اصلي هم كه به من وارد شد، اين بود كه در يك مقطه زماني مجبور شدم جاي دختر و پسر را در قصه تغيير بدهم كه به تبع آن، دوستاش، قصه، نوع رابطه او با مادر و... تغيير مي‌يافت. البته در نهايت به يك تصوير امروزي‌تر هم رسيدم.
    وي در مورد رويكرد كمرنگ و گاه به‌دور از واقعيت به "خانواده" در فيلم‌هاي دفاع مقدس گفت: به هر حال قهرمان و ضدقهرمان درست كردن، درام ايجاد مي‌كند و شايد برخي دوستان براي اينكه درام‌شان قوي شود، به آنچه شما مي‌گوئيد مي‌رسند كه من در مورد آنها نظر ندارم. اما در مورد خودم بايد بگويم كه براي "دست‌هاي خالي" انگيزه بسيار زيادي داشتم، آنقدر با انگيزه صحبت مي‌كردم كه "گلشيفته فراهاني" (كه به دليل قرار داد با "ميم مثل مادر" نتوانست به اين فيلم بيايد) به فيلمنامه من عنوان "دفترچه اعتقادات" داد. من بعد ازعارضه‌اي كه سر فيلمبرداري اين فيلم رخ داد و ساخته شدن آن را به تعويق انداخت، آنقدر انگيزه داشتم كه با آن حالت (كه البته كسب سلامتي‌ام را پس از آن عارضه، توفيق خدا مي‌دانم) ، براي اين كه سرما نخورم با شال و كلاه پشت دوربين رفتم چون ساخته شدن فيلم برايم خيلي برايم مهم بود و خدا هم لطف كرد، دوستان زحمت كشيدند به طوري كه امروز، فيلم دوپارگي ندارد. آن هم در حالي كه فيلمبردار، طراح صحنه و دستياران من تغيير يافتند و ما حتي خواستيم جايزه هم بگذاريم تا ببينيم چه كسي اين دوپارگي را تشخيص مي‌دهد؟

* من نماينده هيچ قشري نيستم
    "طالبي" با اشاره به اين كه "نماينده" هيچ دسته و قشري نيست و به عنوان يك سينماگر، ممكن است حرف‌هايش، در راستاي تفكرات مردم باشد، گفت: نسل ها به هيچكس نمايندگي نداده‌اند، من هم نماينده هيچكس نيستم. من نماينده آنها كه در سال 1357 انقلاب كردند يا آنها كه جنگ كردند، يا بعد از جنگ كار فرهنگي كردند، نيستم. اگر كسي اين را بگويد (به تعبير رهبر معظم انقلاب) آنها خودشگفتي دارند. ممكن است من يك مطلب بنويسم كه آن عده را نمايندگي كند و فردا يك مطلب ديگر بنويسم كه دسته‌اي ديگر را نمايندگي كند. من معتقدم هنرمند، روزنامه‌نويس و شاعر نمي‌تواند بگويد كه نماينده است. او مي‌گويد كه من از دل آنها هستم و ممكن است حرف آنها را هم زده باشم.

* «سنجري وفا» آتش گرفته است
    كارگردان "دست‌هاي خالي" در مورد شخصيت "سنجري وفا" گفت: او بچه‌اش به جنگ رفته، شهيد شده و مي‌خواهد انتقام بگيرد و من براي اولين بار خيلي نرم به اين قضيه پرداختم، چون لازم ديدم دراين مقطع بايد پاسخ اين قضايا را بدهيم و به چنين پدري بگوئيم كه "تو با بچه‌ات فرق داري" چرا كه انگيزه او چيز ديگري بوده است. اين پدر گرچه مشروبخوار است اما آدم بدي نيست. او مي گويد من اگر اين مستي نبود، ديوانه مي‌شدم، خب مومن هم كه نبوده، پس به اين سمت مي‌رود، اما او كسي است كه به خاطر خدا، قاتل فرزندش را بخشيده و نوعي حالت عصيان و سئوال برايش ايجاد شده است. او با خود مي‌گويد كه "خدايا من كه آن‌دفعه لو را بخشيده‌ام، چرا به من عنايت نمي‌شود؟". او به اميرحسين هم مي‌گويد: من ديوانه مي‌شدم و مستي اين از من است. مولانا و حافظ هم چنين مي‌گويند؛ كل مي مستي‌اش از جاي دگر... اصل مستي را بايد از جاي ديگر پيدا كنيد وگرنه مستي هم ديگر درد را دوا نمي‌كند و اين كه اينقدر غم داريم از آن مي واقعي ننوشيده‌ايم.
    وي گفت: اين سناريو را يك بار آقاي آتيلا پسياني خواند و گفت: اگر من اين شخصيت را بنويسم، خواهند گفت كه من مي‌خواهم آن را تطهير كنم.
    طالبي گفت: سنجري وفا بخشنده است، آتش گرفته... من اين ايده "آتش گرفتن" را از يك پدر شهيد گرفتم. او وقتي پسرش شهيد شده بود، خيلي بي‌قراري مي‌كرد. از نزديكانش نقل مي‌شد كه يك روز نزديك صبح، رفته بود داخل يك حوض. وقتي از او پرسيده شد كه دليل كارش چيشت، بغض كرد و گفت: جگرم دارد مي سوزد، ازدرون آتش گرفته‌ام. سنجري وفا هم در فيلم من داغان است. او هم مورد توجه است كه جام از دستش مي‌افتد، يا وقتي كه مي‌گويد "امير حسين" برو به حسينت بگو... اين در خواست اوست و در حقيقت از طريق امير حسين دعوت مي‌شود تا او درخواست كند.

* پايان «دست‌هاي خالي» و لحظه‌اي كه آن را به طور ناب خواسته‌اي
    وي در مورد پايان "دست‌هاي خالي" نيز گفت: ايمان اگر در تو باشد، در لحظه‌هاي زندگي‌ات ادامه دارد. رحمت خداوند بي پايان است. با توجه به قوانين طبيعي و نه خرق عادت. زندگي اتفاق مي‌افتد و ما معتقديم بعضي از آدم ها مورد توجه هستند. همان‌طور كه دعاي كميل مي‌گويد "خدايا تو ضامن اجابت اين دعا شو". در واقع ما هستيم كه بي توجه هستيم، چون شيطان و دنيا نمي‌گذارد، خالص نيستيم، نفس و شهوت و مال نمي گذارد پوسته را بشكافيم. ممكن است كه مومن نباشي اما لحظه‌اي از خدا بخواهي و"ادعوني" بگويي. آنگاه است كه "استجب لكم" برايت اتفاق مي‌افتد. آن لحظه‌اي است كه آن را به طور ناب خواسته‌اي.
    طالبي در مورد رويكردش به سينماي دفاع مقدس گفت: دفاع مقدس و حق و حقيقت آن، هيچوقت تنها نمي‌ماند. هميشه مرداني هستند كه اين توفيق را داشته باشند. حالا ممكن است زياد باشند و ممكن است كم باشند. كميت هم خيلي تاثير ندارد. من معتقدم كه بايد توفيق پيدا شود كه يك فيلم دفاع مقدس در تاريخ تاثيري بگذارد كه شايد خيلي‌ها نتوانند اين تاثير را بگذارند.

* ادبيات دفاع مقدس به يك دليل موفق‌تر است
   وي در مورد پيشر بودن ادبيات دفاع مقدس نسبت به سينماي دفاع مقدس گفت: سينما بيشتر به مخاطب فكر مي‌كند چون مجبور است كارهايي كند كه از صداقت دور مي‌شود. وقتي از صداقت دور مي‌شوي بايد دروغ بگويي. براي همين است كه در ادبيات كم‌تر دغدغه مخاطب داري و مي‌نشيني گل واقعيات را در مي‌آوري. مثل كتاب "آن سه مرد". البته در اين زمينه هم همه موفق نيستند.
    وي در مورد واكنش مطبوعات به عدم توجه داوران جشنواره فجر به عوامل (و به خصوص بازيگران "دست‌هاي خالي" در جشنواره) گفت: من در جلسه مطبوعاتي جشنواره هم گفتم كه مقصر كساني هستند كه نمي‌آيند به عنوان "نماينده افكار عمومي" از جشنواره و داوري آن انتقاد كنند. خب در دوره هاي گذشته هم شده كه دبير جشنواره، راي داوران را وتو كند اما نداشته‌ايم داوراني را كه به سليقه شخصي يا به خاطر لجبازي، يك هنرمند را كانديدا هم نكنند. خلق سينمايي آدمي كه 20 سال زنداني كشيده و شكنجه هم شده، خيلي متفاوت است. ما دندان‌هاي خسرو شكيبايي را داديم شكستند و دو شكستگي در دندان‌هاي او ايجاد شد كه خودش خيلي با ما همكاري كرد. موهاي او در 65 سالگي، همه مشكي هستند. دكلره كردن موهاي ايشان خيلي سخت بود يا حالت چشمانش براي درآوردن شماره عينك او. ايشان واقعا همكاري زيادي كرد و با آن كه مريض احوال بود، صبح زود با لباس سفيد در آب رفت و خلاصه اين كه خيلي فداكاري كرد. يا خانم زارعي كه در 4 دقيقه، طي يك برداشت، مونولوگ مي‌گويد و با آن تاريخ جنگ و آنچه بر خانواد‌ه‌اش گذشته را بيان مي‌كند. من حدود 50 بار اين مونولوگ را بازنويسي كردم. اصلا يكي از دلايل انتخاب او براي بازي در همين صحنه بود كه در يك برداشت خلق شد...

* تكليف من با بخش بين‌الملل فارابي، با «دست‌هاي خالي» يكسره مي‌شود
    "طالبي" در پايان، در مورد نمايش خارجي "دست‌هاي خالي" اظهار داشت: اين به فعاليت واحد بين‌الملل بنياد سينمايي فارابي برمي‌گردد. من منتظرم ببينم اين بار كه همه چيز در مورد پخش فيلم، به فارابي مربوط است، در اين زمينه چه‌كار مي‌كند. تكليف من با بخش بين‌الملل فارابي، با "دست‌هاي خالي" يكسره خواهد شد و مشخص خواهد شد كه آيا در دفعات پيش هم واقعا من اشتباه كرده‌ام و غرضي در اين زمينه نيست؟
انتهای پیام /

 
   
 
    خانه |  درباره ما  |  تماس با ما  |  قوانین و مقررات  |  منابع |  جشنواره سينما |  خبر  
  كليه حقوق اين سايت براي sourehcinema.com محفوظ ميباشد
Copyright © 2003-2016 SourehCinema.com All rights reserved
توسعه دهندگان سايت  Email: info@sourehcinema.com