در نشست فيلم «خدا نزديك است» عنوان شد:
وزيريان: كسي با ديد جدي فرهنگي به سينماي معناگرا نگاه نميكند
علي وزيريان كارگردان فيلم «خدانزديك است» گفت: متاسفانه همه سينماي معناگرا را تفنن ميدانند و كسي با ديد جدي فرهنگي به اين سينما نگاه نميكند!
به گزارش سايت سينمايي سوره، نشست فيلم «خدا نزديك است» با حضور «علي وزيريان»(كارگردان)، «حسن حسندوست»(تدوينگر) و «جوادنوروزبيگي»(تهيه كننده) برگزار شد. * وزيريان: سينمايي كه به آن اعتقاد دارم سينماي قصه گو است در اين نشست، علي وزيريان در مورد مبحث مخاطبيابي و ارتباط آن با نحوه اكران فيلمها، گفت: اعتقاد من اين است كه سينما بايد مخاطب داشته باشد و تفكيكي بين مخاطب خاص و عام نباشد. من اين تجربه را در «خدا نزديك است» انجام دادم و چون عوامل هم با ديدگاه من موافق بودند همه كمك كردند تا اين اتفاق در فيلم بيفتد.مثلا ريتم تدوين فيلم توسط آقاي حسندوست به گونهاي انتخاب شد كه تمام كساني كه در سال سينما بودند تا انتها در سالن ماندند و كسي سالن را ترك نكرد. اين نشان دهنده موفقيت فيلم از همين وجهي است كه به سينماي بدنه معروف است. اما دليل عدم فروش خوب فيلم را بايد در جاي ديگري جستجو كرد. وي افزود: متاسفانه يكي از مسئولان زماني كه قصد پخش فيلم را داشتم عنوان ميكرد كه تا پايان ساخت سينما آزادي صبر كن تا پس از افتتاح يك سالن را به شما بدهيم! در حال حاضر هم در جدول فروش، تعداد سينماي فيلم ما، هفت سالن ذكر ميشود، در حالي كه عملا ما پنج سينما داريم. در اريكه ايرانيان فيلم به صورت تك سانس به نمايش در مي آيد و سينما فلسطين هم به علت جشنواره سينما حقيقت هيچ فيلمي نمايش نميداد. در حالي كه بعضي مسائل ميتوانست در فروش اين فيلم موثر باشد كه در مورد آنها غفلت انجام گرفت. وزيريان در توضيح اين قضيه گفت:يكي از مسائلي كه هر جامعهاي در هر مقطعي با آن روبرو است مساله جوان است مخصوصا در كشور ما كه درصد جوانان بسيار زيادي دارد. «خد نزديك است» نيز به نظر من در مقطع فعلي فيلمي است كه بسيار مناسب جوانان است چون محور و موضوع اصلي و اساسي فيلم عشق است كه هرشخصي در سن جواني تجربه ميكند و اين فيلم به صورت فطري و دور از نگاههاي رايج و مبتذل اين موضوع را بررسي كرده است. من بارها با مسئولين فرهنگي صحبت كردم تا در صورت امكان، آموزش و پرورش را در مسئله جذب مخاطب و تبليغات اين فيلم سهيم كند اما هميشه از طرف مسئولان در اين مورد پاسخ منفي شنيدم، در حالي كه فيلمي با ديدگاه فرهنگي و با موضوع جوانان، ميتواند براي نشر دبيرستاني يا حتي سطوح پايينتر آموزشي مفيد باشد اما متاسفانه آموزش و پرورش با وجود پيگيريهاي حوزه هنري هيچگونه همكاري با اين سازمان نكرده، در حالي كه اين همكاري و همكاريهايي كه ارگانهاي ديگر با آثار سينمايي ديگر ميكنند، ميتواند يكي از راههاي خروج آثار سينمايي معناگرا از مهجوريت باشد. متاسفانه همه به اين سينما ديدي حاشيه اي و با تفنن دارند و كسي با ديد جدي فرهنگي به سينماي معناگرا نگاه نميكند! وي با اشاره به اهميت حمايت سازمانهاي دولتي از آثار معناگرا، گفت:به نظرم در آثاري مثل « خدا نزديك است»، مجموعه هايي مثل سازمان ملي جوانان، آموزش و پرورش يا مجموعههايي كه كار ديني و ارزشي ميكند بايد براي ساختن فيلمهايي با اين موضوع و معنا هزينه كنند و يا براي انعكاس كارهايي از اين دست كه توسط ديگران انجام شده همكاري كنند. اما متاسفانه در حال حاضر چنين اتفاقي نميافتد. وزيريان در پاسخ به سوالي در مورد عاشقانه بودن يا معناگرا بودن فيلم «خدا نزديك است» گفت: اين دو عشق حقيقي و مجازي از هم جدا نيست همانگونه كه دنيا و آخرت از هم جدا نيست. ضمن اينكه وقتي راجع به موضوع و معنايي صحبت مي كنيم كه بررسي آن از نظر فلسفي دشوار است، شايد نياز به محملي يا قصهاي باشد كه طيف وسيع مخاطبان با آن ارتباط برقرار كنند و آن را بفهمند. بنابراين بايد قصهاي قابل درك براي بيان آن انتخاب كرد و به همين دليل نيز من اين قصه را انتخاب كردم. از سوي ديگر نيز عرفا به اين موضوع تكيه دارند كه چشيدن عشق مجازي و زميني هم ميتواند راه را براي رسيدن به عشق واقعي هموار كند. وي در پاسخ به سوالي در مورد شباهت تماتيك اين فيلم به «سوتهدلان» ساخته زنده ياد علي حاتمي گفت: نگاهي در هنر نمايش هست و آن اين است كه مضامين نمايشي تعداد محدودي است و بايد قالب و بيان جديدي براي آن انتخاب كرد. درست است كه اين وضعيتها به هم شبيه است اما معنايي كه در «خدا نزديك است» طرح ميشود كاملا متفاوت با سوتهدلان است. در «خدا نزديك است» صحنه معجزه صحنه بسيار قوي و تاثيرگذاري از كار در آمده و چنين معنايي در فيلم سوتهدلان نيست. از نظر معنايي اين دو فيلم تفاوت ماهيتي دارد. وي درمورد بافت بصري اين فيلم تصريح كرد: سينمايي كه به آن اعتقاد دارم سينماي قصه گو است، چون اين موضوع از بخشهاي جذاب يك فيلم است. عناصر و عوامل اين حس را ميسازند كه يكي از آنها استفاده از مناظر و طبيعت و جلوههاي بصري زيبا در فيلم است. موسيقي و تدوين نيز البته از عوامل جذب كننده است. اماخيلي از افراد به اين موضوع كه از حوزه تجسمي وارد سينما شدهام توجه دارند و فكر ميكنند بافت بصري كار برابر اصل و اساس و قالب است اما به نظر من قصه مهم است. حالا اگر جلوههاي بصري فيلم متفاوت با آثار رايج در سينماي ايران است اين ميتواند به دليل ضرورت داستان باشد. البته سعي كردم از تجربيات گرافيكي خود در اين فيلم استفاده كنم. وي دراين مورد افزود: در گرافيك از كنار هم قرار دادن عناصر بصري، معنايي را مراد ميگيريم. من سعي كردم در بعضي صحنهها از آن استفاده كنم. مثلا در صحنهاي پسر قهرمان فيلم از پشت پنجرهاي به دختر نگاه ميكند كه روي آن آدمكي نقاشي شده كه جاي دلش خالي است و مي خواستم اين مفهوم را برسانم كه او با چشم دل به اين دختر نگاه ميكند اما اين تاكيدها براي مخاطب خاص است و نخواستم تمام فيلم را با چيزهايي از اين دست انباشته بكنم. در نمايشي كه در ايتاليا داشتيم، مخاطب غير ايراني اين زبان بصري و وجود عناصري مثل آب و نان معجزه را به خوي درك ميكرد چون اين مسائل جزو مشتركات فرهنگي است كه در همه فرهنگها وجود دارد. * حسندوست: به تماشاگر احترام گذاشتيم تا فيلم پيچيده و شعاري نشود بنا بر اين گزارش، در اين نشست حسن حسندوست تدوينگر «خدا نزديك است» درمورد آشنايي خود با كارگردان اين فيلم،گفت: شروع ارتباط كاري من با آقاي وزيريان از اينجا بود كه ايشان فيلم كوتاهي در كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان به نام «باز باران» ساخته بود و از من خواست تا تدوين آن را برعهده بگيرم كه اين اتفاق افتاد، پس از آن، رابطه خوبي بين ما برقرار شد كه باعث شد فيلم « خدا نزديك است» را نيز من تدوين كنم. وي در مورد ساختار اين فيلم گفت: شكلي كه «خدا نزديك است» در نسخه نهايي خود دارد و مبتني بر فلاشبك است، در فيلمنامه كمرنگتر بود و ما اين بعد داستان را را تقويت كرديم. در واقع تصميم گرفتيم به جاي روايت داستان به صورت خطي، كاري كنيم كه سير درمان و بهبودي شخصيت اصلي داستان سريع طي نشود تا اين جريان باورپذيرتر شود. حسندوست افزود: اين فيلم خيلي حسي است و داستان پيچيدهاي ندارد. يك داستان عشقي كه از طريق آن به روحيات دروني يك آدم پي ميبريم و به نظرم اين فيلم با موفقيت به اين مضمون پرداخته است. بر اين اساس ريتم فيلم به شكلي در نظر گرفته شده كه در ابتدا بيننده مونتاژ را حس نكند و داستان خيلي روان و ساده پيش برود. البته موسيقي هم به كمك اين فيلم آمد و باعث فضاسازي خوب و مناسب اين فيلم شد و به نظرم به عنوان يك كار اول، «خدا نزديك است» فيلم موفقي است. اين تدوينگر در مورد مفاهيم موجود در اين فيلم گفت: مفاهيم« خدا نزديك است»، مفاهيم ديني است و ميدانيم انتقال اين مفاهيم در سينما بسيار سخت است چون هميشه خطر سطحي شدن اين نوع فيلمها را تهديد ميكند. ولي تا حد زيادي در «خدا نزديك است» اين مفاهيم به خوبي منتقل شد و حالت شعارگونه پيدا نكرد. اين تدوينگر همچنين در موردريتم فيلم«خدا نزديك است» گفت: من در هر كاري يكي از ايدههايم اين است كه مخاطب حتما در سالن بماند و فيلم را تا پايان ببينند و در اكثر كارهايم هم در اين زمينه موفق بودهام. اين در واقع نوعي احترام به تماشاگر است كه بخواهيم او فيلم را تا انتها ببينند و فكر كنم در «خدا نزديك است» با وجود مفاهيم پيچيده و عرفاني اين فيلم كه ميتوانست اين فيلم را تبديل به اثري سنگين و غير قابل تحمل كند، با استفاده از ريتم و موسيقي كاري كرديم كه تماشاگر تا آخرفيلم درسالن نمايش بماند. در اين نشست «علي وزيريان» در مورد مشكلات ساخت فيلم «خدا نزديك است» به عنوان اثري معناگرا، گفت:بسياري از مسئولين فرهنگي زماني كه فيلمنامه اين فيلم را به آنها ارائه كرديم، اين فيلم را دفع ميكردند و صراحتا عنوان ميكردند كه اين فيلم فروشي ندارد در حالي كه مسئوليت فرهنگي اين افراد، حمايت از همين نوع سينما بود. حسن حسندوست نيز در اين مورد گفت: توقعاتي كه مسئولين و متوليان فرهنگي از سينماي معناگرا دارند تا حدي توقعات بيجايي است. بايد به مخاطب اين سينما فكر كرد و از شعارزدگي درباره اين سينما پرهيز نمود.ضمن اينكه بايد سعي كنيم تا از حداكثر امكانات سينما براي جذاب كردن مفاهيم ديني در سينماي ايران استفاده كنيم. متاسفانه معاني و مرزهاي بخشهاي مختلف سينما از بين رفته و درك درستي از ژانرهاي سينما وجود ندارد. در حالي كه با عرضه مناسب آثار سينمايي در شرايط خوب ميتوان آثار سينمايي را به فيلمهاي پرفروش تبديل كنيم . وي تصريح كرد: بايد به اين نكته توجه داشت كه آثار سينمايي ميتواند فرهنگ سازي كند و سليقه مردم را برتري بخشد. اما ساخت فيلمهاي مبتذل ولي پرفروش وقتي به بهاي تخريب سليقه سينمايي مخاطبين باشد هيچ فايدهاي ندارد و در واقع خيانت به فرهنگ ايراني ما است. در حالي كه با حمايت از آثار سينمايي ارزشمند ميتوان سليقه مخاطبان سينما را بالا برد و راه را براي ساخت آثار بهتر هموار كرد. تدوينگر «خدا نزديك است» در مورد راهكار خروج ازاين وضعيت، گفت: اين موارد بايد با آسيب شناسي دقيق مورد بررسي قرار گيرد تا بتوان كيفيت آثار سينمايي را افزايش داد. كار فرهنگي تك بعدي نيست و هيچكدام از گونههاي سينمايي هم بر ديگري برتري ندارد بلكه بايد مرز بين آثار سينمايي مشخص شود. سينماي بدنه سينمايي است كه عوامل حرفهاي سينما در آن باشند و «خدا نزديك است» از اين منظر يك فيلم بدنهاي محسوب ميشود، اما متاسفانه ما عادت كردهايم تنها آثاري را كه فروش بالا دارند جزو سينماي بدنه محسوب كنيم. * نوروزبيگي: متاسفانه امروز مسئولين سينما در حال نفي سينماي معناگرا هستند بنا بر اين گزارش «جواد نوروزبيگي» تهيه كننده «خدا نزديك است» در مورد علاقه خود به كار در ژانر سينماي معناگرا، گفت: ورود من به سينما با ژانر دفاع مقدس بود كه ميتوان آن را تا حدي معناگرا دانست. در واقع و من از همان ابتدا به اين جنس سينما علاقه داشتم. البته پيشنهادي ديگر نيز مثل «مارمولك» داشتهام كه مضمون آن نزديك به اين سينما بودهاند و در آن فيلمها نيز كار كردهام، اما چون انتخاب و علاقه شخصي خودم به اين سينما است و حس ميكنم جامعه هم به اين سينما نياز دارد، بنابراين بيشتر در عرصه توليد آثار معناگرا كار ميكنم. البته ناگفته نمايند كه تهيه و توليد آثاري از اين دست بسيار سختتر از توليد آثار سينمايي بدنه است. نوروزبيگي در مورد ويژگيهاي توليدآثار معناگرا گفت: همانگونه كه قبلا اشاره شد اين فيلمها بيشتر حسي است تا تكنيكي و جزئيات در آن بسيار مهم است. فيلمهايي كه از قصههاي متداول و كلاسيك پيروي ميكنند مشكلات زيادي در توليد ندارند و وجود قصه باعث ميشود كه كارگردان از جزئياتي كه ميتواند پرهزينه باشد چشمپوشي كند. اما در گونه سينماي معناگرا تمام جزئيات مهم است و فراهم كردن شرايط مورد نظر كارگردان در اين گونه بسيار مهم است .بنابراين بايدهميشه درنظر داشت كه سينماي معناگرا، هزينه زيادي دارد اما اگر متوليان اين سينما بودجه آن را تامين كنند، ارزشمند است كه وقت كافي را براي ساخت آثاري از اين جنس صرف كنيم. وي در مورد وضعيت امروز آثار معناگرا گفت: متاسفانه امروز مسئولين سينما در حال نفي سينماي معناگرا هستند و شايد كارگردانهاي هم بخواهند كه اين عنوان را از روي خود و آثارشان بردارند. دليل اين موضوع شايد از ديد مسئولين مخاطب خاص داشتن و كم فروش بودن اين آثار است و براي همين است كه كسي توجهي به اين سينما ندارد. براي فيلم «يك وجب از آسمان» كه كار بعدي آقاي وزيريان است، بيش از يك سال است كه مشغول دوندگي هستيم و اين در صورتي است كه متوليان سينمايي از همان زمان موافقت خود را با همكاري در اين پروژه اعلام كرده بودند.ناگفته نماندكه نمايش «خدا نزديك است» نيز مسائل اين چنيني را به همراه داشت. نوروز بيگي در موردراههاي افزايش جذابيت در ژانر معناگرا گفت:نويسندگان و كارگردانان بايد توجه ويژهاي به اين بحث داشته باشند. اين سينما نياز به مخاطب دارد و اگر فكر ميكنيم تنها كافي است تا افراد خاصي اين آثار را ببيينند بهتر است اصلا هيچ فيلم معناگرايي توليد نكنيم. بايد قصههايي نوشته و انتخاب شود كه توانايي كشاندن مخاطبان به سينما را داشته باشد و مفاهيم مضموني مورد نظر را نيز به خوبي انتقال دهد.متاسفانه بعضي از فيلمها نتوانست اين ارتباط را برقراي كند و اين موضوع توجه خاص نويسندگان و كارگردانان را ميطلبد. همچنين علي وزيريان ضمن تاييد اين مطلب در مورد مشكلاتي كه در مورد سينماي معناگرا وجود دارد، گفت: مشكل ما در مورد سينماي معناگرا اين است كه مسئولين و كارگزاران فرهنگي در حوزه سينما، خيلي روي اين سينما و حمايت از آن تاكيد ميكنند اما در عمل اين اتفاق نميافتد واگر هم فيلمهايي ساخته ميشود، بيشتر به دليل علاقه سازندگان فيلم است تا حمايت مسئولان. اما مشكل مضاعف زماني است كه اين فيلمها ساخته ميشود و كارگزاران فرهنگي براي جلب و جذب مخاطب هيچ كاري را انجام نمي دهند. فيلمي كه به عنوان فيلم معناگرا ساخته ميشود متاسفانه موقع اكران هميشه با مشكل روبرو است و خود من چند برابر انرژي را كه براي ساخت « خدا نزديك است» صرف كردم، براي اكران اين فيلم مصرف كردم. در حالي كه اين موضوع به عهده تهيهكننده فيلم بود اما متاسفانه در عرصههايي مانند سينماي معناگرا، كارگزاران فرهنگي براي جذب مخاطب فعاليت لازم را انجام نميدهند و فقط شعار ميدهند. وزيريان افزود: غالب مديران فرهنگي فعلي كشور، اعتقاد به سينمايي دارند كه حتي نميتوان عنوان سينماي بدنه را بر آن گذاشت، چون سينماي بدنه ميتواند سينماي سالم باشد، اما چيزي كه اين مديران بر آن تاكيد دارند، سينمايي است مبتني بر هزل و هجو كه حتي سينماي بدنه نيز نميتواند باشد.انتهای پیام /