ايرج طهماسب:
قصهها براي ما تصميم ميگيرند
ما هيچوقت تصميم نميگيريم، آنچه براي ما تصميم ميگيرد قصهها هستند. وقتي قصهها سراغ ما ميآيند با خودشان شخصيتها را هم ميآورند.
به گزارش سايت سينمايي سوره، ايرج طهماسب، فيلمنامهنويس و بازيگر فيلم "رفيق بد" که اين روزها بر اکران سينماها قرار دارد، درباره بازي خود و حميد جبلي در نقش دو کاراکتر اصلي فيلمنامه خودش به خبرنگار مهر گفت: "واقعيت اين است که ما هيچوقت تصميم نميگيريم، آنچه براي ما تصميم ميگيرد قصهها هستند. وقتي قصهها سراغ ما ميآيند با خودشان شخصيتها را هم ميآورند. حالا گاهي ما درون اين مجموعه جاي ميگيريم و زماني هم نميگيريم. مثلاً در فيلمنامه "خوابگاه دختران" هيچ جايي براي ما وجود نداشت ولي قصه طراحي شده "رفيق بد" اين گونه ميطلبيد که ما نقش اين دو رفيق را بازي کنيم." وي درباره شکستن پيشينه ذهني مخاطب از کاراکترهاي آشناي طهماسب ـ جبلي در فيلمنامه افزود: "هنگام روخواني فيلمنامه چند بار نقش حبيب و عزيز را جابجا کرديم و تستهايي زديم. ولي در نهايت به اين نتيجه رسيديم که شکل فعلي جديدتر و جذابتر است. اگر فيلمي جديد نباشد و همه مسيرهاي آشنا را طي کند کسلکننده مي شود. رويکرد ما در "رفيق بد" به جديد بودن نزديک بود. به همين دليل ترکيب قرار گرفتن مان را به اين شکل قرار داديم." طهماسب درباره پررنگ شدن مفهوم رفاقت در فيلم جديدشان اين نکته را يادآور شد که: "در "زير درخت هلو" هم اين رفاقت را داشتيم، ولي رفاقت بين آقاي خانه و خدمتکار بود که شکلي عجيب داشت و در عين حال معنوي هم بود. ولي مفهوم رفاقت با تعريف خاص و کامل در "رفيق بد"، براي اولينبار است که در کارهاي ما شکل گرفته است. جنس رفاقتي که جهان امروز با آن مشکل دارد و چنين روابطي در حال فروپاشي است. لازم دانستيم تلنگري وارد کنيم که اگر چنين روابط و عواطفي بين انسانها از بين برود، عواقبي خطرناک دارد." فيلمنامهنويس "رفيق بد" درباره جنس خاص کمدي که در مجموعه کارهايش دنبال ميکند، توضيح داد: "ما قصد خنداندن نداريم، بلکه قصه هايي که انتخاب مي کنيم خنده دار هستند. بسياري از دوستاني که قصدشان خنداندن مخاطب است براي اين منظور دست به هر کاري مي زنند که ساده ترين آن کمدي شخصيت است. اما براي ما تعريف قصه ارجحيت دارد و قصه هايي که انتخاب مي کنيم خود به خود وضعيت خنده دار دارند. مثلاً در "زير درخت هلو" وضعيت صفا (حميد جبلي) مقابل خانمها خندهدار بود. صفا کاملاً جدي است و به هر دليل قصد ازدواج ندارد. ولي چون مهره مار دارد در چنين وضعيتي قرار ميگيرد و خنده دار مي شود." طهماسب درباره موقعيت خنده دار فيلم "رفيق بد" اضافه کرد: "خنده فيلم به جهت وضعيتي است که ممکن است هر کدام از ما گرفتارش شويم: اينکه ناگهان ثروت بي صاحبي را مقابلمان بگذارند. وضعيت خنده داري است چون تصميم گيري واقعاً سخت است. بنابراين خنده در عمق ماجرا و قصه هايي است که ما تعريف مي کنيم نه هدف ما. فکر مي کنم اگر روزي تصميم بگيريم کمدي بسازيم و مخاطب را بخندانيم، خيلي بامزه شود." وي درباره دليل استفاده از شيوه روايي فلاش بک براي تعريف قصه فيلم "رفيق بد" گفت: "تمي که براي فيلم انتخاب کرديم رفاقت بود و داستاني در اين رفاقت اتفاق مي افتد. بنابراين مجبور بوديم ابتداي فيلم در مورد رفاقت سئوال ايجاد کنيم و در انتهاي فيلم نتيجه آن را بگوييم. در بخش مياني داستاني اتفاقي مي افتد که علت انتخاب روايت فلاش بک، انتقال حس و حال عاطفي آن به مخاطب بود. شايد اگر به شکل خطي داستان را تعريف مي کرديم به اين مفهوم از رفاقت بخصوص از نظر عاطفي نمي رسيديم." طهماسب در حالي که عاقلانه بودن نگاه فيلم به مسائل احساسي فيلم را مطرح کرد، ادامه داد: "شايد اگر از اول همه چيز خطي روايت مي شد (در چند نسخه هم اين کار را انجام داديم)، مخاطب خيلي تحت تأثير قرار مي گرفت و به مفاهيم دروني تري فيلم همچون معضلاتي که پول به همراه خود مي آورد و ... توجه نمي کرد. در واقع فلاش بک را براي عاقلانه عاطفي شدن مخاطب انتخاب کرديم تا از احساساتگرايي صرف پرهيز کنيم." فيلمنامه نويس "رفيق بد" براي کارکرد فلاش بک در پرهيز از احساساتگرايي صرف مخاطب، نمونه خاصي را مثال زد: "تعزيه مي توانست به صورت داستاني اجرا شود ولي به شيوه روايي اجرا مي شود. يعني درباره آدم هايي که مي دانيم در گذشته بوده اند تعريف مي شود. اگر تعزيه داستاني مي شد، احساسات عميق و دردناک داخل داستان مخاطب را به حدي درگير مي کرد که همه از غم و غصه از دست مي رفتند." ايرج طهماسب درباره کمرنگ شدن شيطنت هاي مردانه زوج حبيب ـ عزيز در جستجو براي پيدا کردن سارقان بانک و عقيم ماندن اين وجه گفت: "موارد بيشتري از اين رفتار در برخوردهاي حبيب و عزيز وجود داشت که حذف شد و فقط همين مورد موجود در فيلم باقي ماند. البته شکل اين رفتار هم به گونه اي قابل قبول و خوب طراحي شده بود." وي با تائيد نگاه مطلوب خود به مضامين مختلف در کارهايش به نگاه و پايان انساني فيلم هايش تأکيد کرد و گفت: "براي ما بحث انساني بودن فيلم و پايان مطرح است. اگر در هر کجاي دنيا اين ماجرا اتفاق بيفتد، اين پايان انساني است. پايان هاي ديگري که مي توانست در "رفيق بد" اتفاق بيفتد شايد بامزه تر مي شد، ولي انساني نبود." طهماسب که فيلم هايش را براي يکبار ديدن طراحي نمي کند، اضافه کرد: "انتظار مخاطب براي پايان متفاوت از يک قضاوت شتابزده در برخورد اول با فيلم مي آيد. ولي اگر باز هم فيلم را ببيند نظر متفاوتي پيدا مي کند. ما فيلم هايمان را براي يکبار ديدن نمي سازيم و دوست داريم چند بار ديده شوند. مثلاً "کلاه قرمزي و پسرخاله" در نظر اول سخيف به نظر آمد، ولي بعدها که تکرار شد مفاهيم انساني آن مورد توجه قرار گرفت. روياي ما اين است که بتوانيم با زباني ساده مخاطب را جذب و او را با فيلم درگير کنيم." وي درباره کمرنگ شدن نقش زنان در "رفيق بد" و نهايتاً حذف آنها با يک رويکرد واحد گفت: "فکر مي کنم اگر به ساختار کلي اثر نگاه کنيم چنين سئوالي پيش نيايد. فيلم ما با يک رفاقت مردانه شروع شده و با همان تمام مي شود. اگر خانمها موثر بودند و ما به احساساتشان مي پرداختيم، در آخر هم از آنها استفاده مي کرديم. ولي مبناي کار ما رفاقت مردانه و تعهد شغلي است که قصه خانمها را در رده دوم قرار مي دهد. اگر اين وجه پررنگ مي شد به سمت يک فيلم خانوادگي مي رفتيم که مطلوب ما نبود." فيلمنامه نويس "رفيق بد" در انتها به طراحي شوخي هاي فيلم اينچنين اشاره کرد: "همانطور که گفتم ما فقط قصه تعريف مي کنيم. وقايع خودشان داستان را پيش مي برند و ما چيزي را عامدانه وارد آن نمي کنيم. در واقع اين اتفاقات بايد پيش مي آمدند و جايي که بامزه بوده، بامزه شده و جايي که جدي بوده، جدي شده است. در مرحله نوشتن کاري جهت پررنگ کردن اين وجوه انجام نداديم."انتهای پیام /