آشتي ديرهنگام با مخاطب
وحيد موسائيان که اين روزها فيلم "گوشواره" را روي پرده سينماها دارد، پس از اکران مهجور مجموعه فيلمهايش در فيلم جديد خود رويکردي خاص به سينماي حرفهاي دارد تا رابطه ناکام خود را با مخاطب بهبود بخشد.
به گزارش سايت سينمايي سوره، موسائيان فعاليت هنري خود را سال 65 با کارگرداني فيلم کوتاه در انجمن سينماي جوانان خرمآباد آغاز کرد. فعاليت او در سينماي حرفه اي با دستيار کارگرداني فيلم "خون بس" به کارگرداني ناصر غلامرضايي آغاز شد. وي نخستين فيلم بلند خود را سال 80 با نام "آرزوهاي زمين" ساخت که به ريشه هاي بومي بازميگشت. او پنج فيلم در کارنامه دارد که ويژگي اين فيلمها اکرانهاي کوتاه مدت و مهجور و در يک مورد هم اکران نشدن است. موسائيان فيلمسازي است که وابستگيهاي قومي، تعلق به دنياي فيلم کوتاه و ... در انتخاب مضامين و نوع رويکرد او به سينماي حرفهاي کاملاً مشخص است. از اين حيث رويکرد او به ادبيات داستاني و فيلم کودکانه در جديدترين اثرش مي تواند مورد توجه قرار بگيرد، واکنشي حرفهاي براي برقراري ارتباط بيشتر با مخاطب و حتي تجربه گيشهاي خوب که چيزي از رويکرد خاص و حرفه اي او به سينما نمي کاهد. "آرزوهاي زمين" نخستين فيلم موسائيان است که سال 80 ساخته شد. همانطور که اشاره شد اين فيلم بيش از هر چيز ريشه هاي بومي فيلمساز و نوع نگاه او را به سنت هاي منطقه در قالبي دراماتيک به تصوير مي کشد. عشق ممنوع يک دختر روستايي به نام گل بانو به يک چوپان که وقتي از پرده برون مي افتد، بنا به سنت قومي مورد مخالفت قرار مي گيرد و دو عاشق را قرباني سنت مي کند. اين فيلم هم مانند مجموعه آثار ناصر غلامرضايي مانند "خون بس" که سنتهاي منطقه لرستان را نشانه مي روند، نگاهي نقادانه به اين سنت ها دارد و در بطن خود پيام بازخواني آنها را همگام با زمان ارائه ميدهد. پيامي که به نوعي پاسداشت عشق در زمانهاي است که ديگر نام عاشقان و قربانيان عشق زبان به زبان نميگردد و آنچه حرف اول را مي زند فرصت زندگي و تجربه عشق است. فيلم پس از نمايش در جشنواره فجر، از اکران محدودي برخودار شد. "خاموشي دريا" هم با فيلمنامه خود کارگردان سال 80 ساخته شد. فيلمساز با فراتر بردن نگاه خود از بوم شناسي منطقه، به مسئله دروني بشر امروز در دنياي مدرن پرداخت. فيلم به گونه اي هم تلاش مي کند دنياي کوچک و نماديني بسازد که روابط محدود درون آن خود به خود پرسش هايي را برانگيزد. فيلم داستان يک مهاجر ايراني است که از سوئد بازمي گردد و مجبور به سکني در قشم به عنوان يک منطقه آزاد مي شود. تنها راه ارتباطي او با آشنايان قديم و همسرش تلفن است. مرور خاطرات گذشته تنها با اين ارتباط مجازي براي او حاصل مي شود، به خصوص که انگيزههاي تدريجي او براي ترک جزيره و ورود به خاک ايران بيشتر ميشوند. مجاورت چنين روندي با رويکرد ديگر آدمهاي حاضر در جزيره که تلاش ميکنند از ايران خارج شوند، يک تضاد نمادين و تاملبرانگيز ر رقم ميزند. مسعود رايگان که امروز در سينماي ايران بدل به بازيگري چندوجهي شده، براي اولين بار در اين فيلم در نقش سياوش ظاهر شد و به دليل قرابت موقعيت کاراکتر اصلي با زندگي واقعي خودش که پس از سال ها از سوئد به وطن بازگشت و ريشه هاي بومي مشترک، توانست تصويري باورپذير از اين کاراکتر دروني ارائه دهد. اين فيلم هم در اکران عمومي از نمايش محدود و بي سر و صدايي برخوردار شد. "تنهايي باد" سال 83 با فيلمنامه مشترک موسائيان و رايگان ساخته شد. فيلمي که به وقايع سال 1988 عراق مي پرداخت که 184 هزار نفر از کردهاي شمال عراق از سوي حکومت اين کشور با انگيزه نسل کشي از شهرها و روستاها ربوده شدند. يک بستر تراژيک براي روايت قصه اي درباره عراق و مصائب مردمانش که به نوعي تاريخ معاصر عراق را مورد نقد قرار مي دهد و ريشه در مستندات تاريخي دارد. فيلم مقطعي را محور اصلي خود قرار مي دهد که پس از آزادي کردستان در سال 1991 زني به نام هانا از طرف سازمان ملل متحد مأمور مي شود درباره اين گمشدگان تحقيق کند. در چنين موقعيتي است که او با مواجه شدن با شناسنامه ها و اوراق هويت بدون صاحب، به سرنوشت تراژيک خود پي مي برد. فيلمي به نوعي آسيب شناسي وقايع گذشته در زمان حال و آدمهاي کنوني است، فيلمي که در بطن خود مانند مجموعه آثار اين فيلمساز نقد تند خود را در زيرلايه به مخاطب ارائه مي کند. "خانه روشن" با فيلمنامه اي از مهران کاشاني سال 84 ساخته شد. مهجورترين فيلم کارنامه موسائيان که از اکران عمومي هم بازماند. فيلم به نوعي فضايي شخصي تر دارد و با محور قرار دادن مفهوم اميد در ذهن کاراکترهاي اصلي خود، به درون کاوي مسائل آنها مي پردازد. شايد دور ماندن اين فيلم از اکران عمومي که در ادامه اکران هاي محدود ديگر کارهاي موسائيان اتفاق افتاد و دوري از برقراري ارتباط با مخاطب گسترده و تجربه اين حس بود که وي را واداشت در فيلم بعدي خود سراغ قصه اي از هوشنگ مرادي کرماني برود. نويسنده اي که بيشترين اقتباس هاي ايراني از روي آثار او صورت گرفته است. از "قصه هاي مجيد" کيومرث پوراحمد تا "مهمان مامان" داريوش مهرجويي و "تکدرختها" سعيد ابراهيمي فر. "گوشواره" جديدترين ساخته موسائيان است که سال 85 ساخته شد و در جشنواره بيست و پنجم فيلم فجر به نمايش درآمد. فيلمي که به جهت وامدار بودن به ادبيات با داستاني، با فيلمنامه اي به قلم مرادي کرماني، فيلمي کودکانه با نوع طنز خاص مرادي کرماني را در پرونده موسائيان ثبت کرد. فيلم موقعيت يک دختربچه به نام مهين را محور قرار مي دهد که در حومه شهر به يک مدرسه شبانه روزي مي رود و فقط آخر هفته ها نزد مادرش مي آيد که با مردي شهرستاني ازدواج کرده و فرزندي هم دارد. مهين وقتي به يک تولد دخترانه دعوت مي شود، تصميم مي گيرد هديهاي گرانقيمت تهيه کند تا مورد توجه دوستانش قرار بگيرد. اما رفتن به اين جشن او را وارد ماجراهايي خاص مي کند که در انتها شب پرماجرايي را براي او مي سازد. فيلم همانطور که اشاره شد به شدت متکي بر طنز خاص مرادي کرماني است که بر جزئيات و تأثير آنها بر سير اتفاقات متمرکز مي شود و در انتها ابايي هم از ارائه پيام اخلاقي ندارد. موسائيان با انتخاب اکبر عبدي، مسعود رايگان و رويا تيموريان به عنوان بازيگران اصلي در کاراکترهايي جديد و اقتباس وفادارانه از فيلمنامه مرادي کرماني به نوعي تلاش مي کند، دعوتي جديد از مخاطب براي ديدن فيلمش داشته باشد. "گوشواره" از چهارشنبه 30 آبان ماه در سينماهاي فلسطين، پيام، فرهنگ، ناهيد، پرديس تماشا، جي، حافظ و ايران روي پرده رفته است. نصب بيلبوردهاي تبليغاتي اين فيلم هم از روز پنجشنبه در پنج منطقه تهران و تبليغات مطبوعاتي آن نيز از اين هفته آغاز ميشود. تيزر فيلم که پخش آن بر عهده شرکت فرهنگي هنري باران است، توسط پوريا عزيزپور ساخته شده و براي نمايش آن از شبکههاي تلويزيوني اقدام شده است. اين فيلم پروانه حمايت آموزش و پروش هم دارد. از ديگر عوامل فيلم مي توان به شهريار اسدي مدير فيلمبرداري، ژيلا مهرجويي طراح صحنه و لباس و سعيد ملکان طراح چهره پردازي اشاره کرد. تهيهکنندگي "گوشواره" را روحالله برادري به عهده دارد که در جشنواره فجر پارسال در بخش بهترين بازيگر نقش اول زن و در جشنواره کودک همدان در بخش دستاورد فني هنري نامزد جايزه شد.انتهای پیام /