مهدي همايونفر:
«پوراحمد» در فكر ساخت فيلمي عظيمتر از «اتوبوس شب» بود
تهيهكننده «اتوبوس شب» گفت: قرار بود دكور فيلم عظيم و سنگين باشد تا عظمت جبهه ايران را نشان بدهد اما با امكانات ما هماهنگ نبود و پوراحمد خيلي از آن عصباني بود كه چرا اين امكان را برايش فراهم نكرديم.
به گزارش سايت سينمايي سوره، «مهدي همايونفر»، تهيهكننده فيلم «اتوبوس شب» اظهار داشت: ساخت «اتوبوس شب» اتفاقي ماحصل سه جريان موازي بود كه در يك نقطه بهم رسيدند.اولين دليلاش رفاقت ديرينه من و آقاي پور احمد بود.پيش از اين در شب يلدا با هم همكاري داشتهايم و قرار بود «كابينه» را با هم شروع كنيم كه توقف يافت،در اين فاصله انتظار روزي را داشتيم كه كاري را با هم شروع كنيم و در «اتوبوس شب» اين اتفاق افتاد. وي ادامه داد:از طرفي آقاي احمدزاده چند متن خوب براي كار داشتند كه پيشنهاد ساخت آنها را دادند.احمدزاده براي كارگرداني متنها كساني را مدنظر داشت كه يكي از كارگردانهايي كه او هم در ذهن داشت، كيومرث پوراحمد بود.البته كسان ديگري هم بودند كه اسم نميآورم. اين تهيهكننده افزود:احمدزاده سه متن خوب داشت كه دوتاي آنها در سال گذشته ساخته شد،يكي از آنها كه از همه بهتر بود،«شطرنج با ماشين قيامت» است.ما ابتدا بيشتر تلاشمان براي ساخت اين متن بود كه انجام نشد. وي گفت: دورخيز ما براي ساخت «شطرنج با ماشين قيامت» بود ولي امكان ساخت آن فراهم نشد و ولي امكان ساخت «اتوبوس شب» فراهم شد. وي تاكيد كرد: ما قيدي را مد نظر داشتيم كه ايران در مقابل مردم عراق نايستاده، بلكه در مقابل رژيم بعثي ايستاده است. به هر حال «سيونه و يك اسير» از مجموعه داستانهاي «شهر جنگي» يكي از قصههايي بود كه پوراحمد آن را پسنديد. قصهاي، هشت صفحهاي و ساده كه خيلي جذاب است. داستان پسربچه بسيجي 16 ساله كه ناخواسته شب عمليات ، 39 نفر اسير را تحويل ميگيرد تا به دژباني تحويل دهد، اما به محض اينكه به دژباني ميرسد، ميبيند كه آنجا كسي نيست و شب هم شده است و مجبور ميشود كه با تجربه اندك خود، 39 كماندو را به عقب برگرداند. سلسله اتفاقاتي برايش ميافتد كه همين قصهاي را كه در «اتوبوس شب» اتفاق ميافتد، شكل ميدهد. همايونفر همچنين ادامه داد: به نظر من نيز اين قصه براي سينما خوب بود و ساخت آن شروع شد. پوراحمد، متن اوليه سينمايي را كه نوشت. با «مرتضي سرهنگي» هم صحبت كرديم، ايشان چند نكته هم به اين نوشته اضافه كرد و يكي از ترجيحات او كه در واقع همان نكتهاي بود كه من مد نظر داشتم، اين است كه ما رودروي عراق نايستيم و ميخواستيم در فيلم هم توجه را به اينكه نكته بدهيم كه ما رودروي آنها نبوديم. وي اظهار داشت:اتفاق ساخت «اتوبوس شب» از جايي شروع شد كه قرار شد سه متني كه داشتيم را براي آقاي پوراحمد هم فرستاديم. ايشان هم از ميان متنهاي ما از «شطرنج با ماشين قيامت» خيلي خوششان آمد ولي براي شروع آن پروداكشن سنگيني نياز بود و ما هم آمادگياش را براي يك كار جنگي با آن خصوصيات نداشتيم. مهدي همايونفر بيان داشت:كشمكشها و اصلاحات متن، تقريبا شش ماه طول كشيد. در اين مدت پوراحمد صبر و حوصله خيلي زيادي از خود نشان داد و براي نوشتن فيلمنامه با عشق و علاقه فراوان كار كرد.ما از اواخر سال 84 بحث ساخت فيلم را شروع كرده بوديم و پور احمد در طول سال 85 فيلمنامه را به اشخاص مختلفي چون اصغر فرهادي و مينو فرشچي دادند تا بخوانند و نظراتشان را بدهند تا به لحاظ درام و جنگ تغييراتي در فيلمنامه رخ دهد. * بخشي كه از فيلمنامه حذف شد و بخشهايي كه اضافه شد همايونفر درباره بخشي از داستان «سيونه نفر و يك اسير» كه در فيلمنامه حذف شد، گفت:بخشي از داستان كه عيسي گلولهاي كنار گوش عراقي شليك ميكند، در فيلمنامه حذف شد. پوراحمد دوست داشت كه عيسي شخصيت بسيار انسان دوستي داشته باشد و با اين روحيه، امكان شليك كردن گلوله وجود نداشت.در نهايت لطافت شخصيت عيسي براي پوراحمد جالب بود و اين بخش را حذف كرد. وي گفت:پس از حذف اين بخش از فيلمنامه به پوراحمد گفتم نميگويند اين بسيجي كه حتي يك تير هم شليك نكرده ،چه بسيجي است؟ اين طور نيست كه ايرانيها صرفا جنگيدند و اسير گرفتهاند،وقتي دشمن به ما حمله كرد، آنها را كشتهايم. روحيه لطيف به اين برنميگردد كه ما در نبرد كسي را نكشتهايم، در موقع نبرد ما هم آدم كشتهايم. اين بود كه پوراحمد قانع شد و سكانسي را به فيلم اضافه كرد كه در آن عراقيها در حال پيشروي هستند و آخرين لحظات گرفتن سنگر مقاومت است.همرزمي كه با عيسي ميآيد تا اسرا را سوار اتوبوس كند در موقع برگشت كشته ميشود و اسرا كه از كانال ميآيند،متوجه ميشويم كه عيسي هم عراقيها را كشته است.عيسي گريه ميكند و ميگويد من چرا اين كار را كردهام. همايونفر درباره تغييرات اتفاق افتاده در فيلمنامه نسبت به داستان گفت:يكي از تغييراتي كه فيلمنامه رخ داد،اضافه شدن شخصيت عراقي بود كه طرفدار ايرانيها است.در فيلمنامه شخصيت كرد اضافه شد و در آخر نيز شخصيت زن به كار اضافه شد. وي با اشاره به شخصيت زن فيلم گفت: با كامل شدن متن،نبود شخصيت زن در فيلمنامه را چند نفري به ما گوشزد كردند.در فيلمنامه زن هيچ جايي نداشت و كاملا مردانه بود. پوراحمد هم اين نقصان را قبول داشت و با اضافه كردن يك زن به داستان موافق بود. در واقع اين شد كه زني را به داستان اضافه كرد كه باردار است، از شوهرش خبر ندارد و با او بر سر جبهه رفتنش اختلاف دارد. * پوراحمد در فكر ساخت فيلمي عظيمتر از «اتوبوس شب» بود همايونفر گفت:پوراحمد كسي نيست كه در اجرا از آنچه ميخواهد عدول كند.اگر بخواهم بگويم از چه چيزي نسبت به فيلمنامهاش عدول كرد،بايد به بخش قرارگاه اشاره كنم. فصل قرارگاه كه در سكانس پاياني ديده شد، قرار بود خيلي عظيم باشد و دكور سنگيني داشته باشد كه عظمت جبهه ايران را نشان بدهد اما با امكانات ما هماهنگ نبود و بعدش هم خيلي عصباني بود كه چرا اين امكان را برايش فراهم نكرديم. * خيلي دوست داشتم با كارگردانيهايي كار كنم كه تا به حال فيلم جنگي نساختهاند در اين فيلم هم پوراحمد با شخصيتها سروكار دارد، ضمن اينكه او تجربه كار با ناز بازيگري و بچهها را داشت و در واقع كارگرداني است به خوبي ميتواند با يك نوجوان ارتباط برقرار كند. اتوبوس شب هم قصه يك نوجوان است. از طرفي هم خودم خيلي دوست داشتم با كارگردانيهايي كه تا به حال نشده است كه كار جنگي كنند، همكاري كنند ولي بالاخره آنها هم ايراني هستند و در جنگ تعلق خاطري داشتند و قطعا علاقمند بودند، حالا فيلم جنگي كار كنند، چه اشكالي دارد كه آنها هم فيلم جنگي بسازند. وي همچنين اظهار داشت: پوراحمد علاقه داشت يكبار فيلمي با مختصات سياه و سفيد بسازد و همينطور فكر ميكنم چون جنگ متعلق به تاريخ است خوب است كه از زاويه سياه و سفيد مردم آن را ببينند. همايونفر گفت: دكوري براي فيلم ساخته نشد و تاكيد پوراحمد بر اين بود كه از اتوبوس واقعي استفاده كنيم. صندليها متحرك بود تا پلانهاي مختلف را بگيرند ولي به هر جهت محيط كوچكي براي فيلمبرداري بود. پوراحمد اصرار داشت كه همه چيز واقعي گرفته شود، اين ويژگي سينماي پوراحمد است. انتهای پیام /