اهالي رسانه بهترين مخاطب براي «تنها دوبار زندگي مي كنيم»
بهترين مخاطبان فيلم «تنها دوبار زندگي مي كنيم» اهالي رسانه و مطبوعات هستند و از اين جهت بسيار خرسندم.
به گزارش خبرنگار سايت سينمايي سوره، نشست مطبوعاتي فيلم «تنها دو بار زندگي مي كنيم» نخستين تجربه كارگرداني بهنام بهزادي در عرصه سينماي حرفه اي، با حضور عوامل فيلم چون: عليرضا آقاخاني و نگار جواهريان (بازيگران)، حسين عليزاده (آهنگساز)، بايرام فضلي (مدير فيلمبرداري) و بهنام بهزادي (نويسنده و كارگردان) در سينماي اهالي رسانه (صحرا) برگزار شد. طي اين نشست بهزادي ضمن بيان اين مطلب كه منتقدان بهترين مخاطبان اين فيلم هستند تصريح كرد: طرح اوليه فيلم به سال 1382 بازمي گردد كه دكترها به دليل ديسك كمري كه دچارش شده بودم، من را از انجام بسياري از كارهايم ممنوع كردند. در آن برهه به اين فكر مي كردم كه چقدر دوست دارم اين كارها را انجام دهم و مثلاً يكي از اين فعاليت ها فوتبال بود. تم فيلم از همين جا شكل گرفت و طي 3 سال نگارش فيلمنامه 9 بار بازنويسي شد و هنگام فيلمبرداري هم به سيزدهمين ورسيون رسيديم. حسين عليزاده كه پس از سال ها در جمع اهالي مطبوعات سينمايي حاضر مي شد در سخنان خود گفت:من بيش از هر چيز براي فيلم، بيشتر با بهنام بهزادي ارتباط گرفتم، چون فيلم مستندي از من را مي ساختند و از آنجا اين دوستي ايجاد شد و آنچه كه برايم جالب بود، شناختشان از موسيقي بود، گرچه موسيقي در فيلم نقش چندان پررنگي ندارد، ولي تا آنجايي كه بايد حضور داشته باشد، هست! متأسفانه در ايران مخاطب هنر بسيار فراموش كار و بي حوصله شده است؛ فراموش كار به لحاظ مسايل اجتماعي و بي حوصله براي اينكه تماشاي چنين فيلمي كمي صبر مي خواهد اما بسيار هيجان زده شدم كه اين جمع تا انتها فيلم را به تماشا نشست. عليزاده در بخش ديگري از صحبت هاي خود گفت: ساختن موسيقي براي اين فيلم يك معماي جالب بود، چرا كه در نگاه اول اصلاً براي آن موسيقي حس نمي كردم اما به تدريج تنها به دليل اينكه نقش موسيقي چندان پررنگ نبود به يكسري از زخمه هاي موسيقي رسيديم كه به صورت پراكنده در فيلم شنيده شود و در نهايت به موسيقي اميدواركننده اي برسيم، گرچه همه صداها در اين سالن به خوبي شنيده نشد اما مي دانم بهزادي با اين قلم و نگاه آينده درخشاني دارد. عليرضا آقاخاني بازيگر فيلم هم در توضيحاتي گفت: مي بايست كم حرف باشم و اين هم برايم سخت است كه پرحرفي كنم، با وجود اينكه يكسال از فيلم گذشته، من هنوز با سيامك در حال زندگي كردن هستم. فكر نمي كردم كه اين شخصيت را بازي كنم. ساعت ها قبل زا شروع بازي ام، بهنام بهزادي با من حرف مي زد و سعي مي كرد كه آن را در لحظه و هنگام فيلمبرداري زندگي كنم و فكر مي كنم تلاش ايشان به ثمر نشسته است. نگار جواهريان ديگر بازيگر فيلم نيز گفت: بهزادي به دنبال كسي براي شخصيت «شهرزاد» مي گشت كه شناخته شده نباشد و با اينكه فيلمنامه را نخوانده بودم، براساس حرف هاي كارگردان و همسرشان، خيلي علاقمند شدم تا اين فيلم را بازي كنم، بعد از يك ماه كه كاملاً از بازي در فيلم نااميد شده بودم، دوباره ارتباط ها برقرار شد و كار به جايي رسيد كه چند نفر را من خودم معرفي كردم. اما 2 روز مانده به فيلمبرداري بالاخره من انتخاب شدم و از اين بابت بسيار خوشحالم. اميرحسين قاسمي صداگذار فيلم هم درباره فيلم گف: ارتباط من با گروه از طريق يداله نجفي (صدابردار) انجام گرفت. صداهايي كه براي افكت سعي مي شد براي فيلم انتخاب شود، سعي كردم بيش از هر چيز به شخصيت سيامك و شهرزاد كمك كننده باشد تا مثلاً از المان هاي شهري بخواهيم استفاده كنيم و يا غلوي در آن ايجاد كنيم. بايرام فضلي مدير فيلمبرداري فيلم هم با اشاره به اين نكته كه كپي به نمايش درآمده كپي صفر فيلم است، تأكيد كرد: هيچ امكاني براي تحصيح نورها نداشتيم و رنگ هاي عجيب و غريبي كه مي بينيد تنها به خاطر كپي بد فيلم است. اما قبل از هر چيز تفاهم ميان كارگردان و عوامل ديگر است. ما قبل از فيلمبرداري به نتايج خيلي خوبي رسيديم و ايشان هم ريسك هايي را متحمل شدند مثل دوربين روي دست و يك خطي نبودن داستان و تمام تجربه هايي كه در فيلم ايشان انجام دادند كه از بهزادي خيلي تشكر مي كنم. چون ما سرمان درد مي كند براي تجربه كردن! وي درباره شيوه فيلمبرداري فيلم توضيح داد: ما به دليل فضاي قصه مي بايست كليه رنگ ها را مي كشتيم و اين روشي است كه در اروپاي شرقي به كار گرفته مي شود، يعني كار با كنتراست كمتر و رنگ هاي آبي رو به تيرگي. در هنگام فيلمبرداري هم تا آنجا كه مي توانستيم از نورپردازي مصنوعي پرهيز كرديم و تمام اين تجربه ها ريسك بزرگي بود كه اميدوارم نتيجه خوبي داده شده باشد. بهزادي در پايان صحبت هايش هرگونه شباهتي ميان اين فيلم و فيلم «نفس عميق» را رد كرد و گفت: فيلمنامه اين كار به پيش از ساخت نفس عميق بازمي گردد و اگر هم شباهتي بوده ناخودآگاه است، اما در مورد جامپ هايي كه در فيلم ديده مي شد بايد توضيح دهم كه ما به اين نقطه رسيديم كه فيلم با اين روش به لحاظ حسي بر روي بيننده تأثير بيشتري مي گذاريم و اين لختي و يكنواختي كه در سينماي جشنواره اي هست با اين فرم و براي اين داستان، از بين مي رود.