در آستانه مجمع عمومي فوقالعاده خانه سينما،
ابراهيم مختاري و «يك عيب در اركان خانه سينما»
ابراهيم مختاري كارگردان سينماي ايران در نوشتاري تحتعنوان «يك عيب در اركان خانه سينما» در آستانه مجمع عمومي فوقالعاده خانه سينما پيشنهاداتي را مطرح كرده است.
به گزارش سايت سينمايي سوره به نقل از ايسنا، كارگردان مستند "زينت يك روز بخصوص" در اين يادداشت آورده است:«عنوان اين نوشتار بهگونهاي است كه انگار خانه سينما تنها يك عيب دارد و بس و اگر اين يك عيب رفع شود ما خانه سينمايي خواهيم داشت بهكلي خالي از عيب. بديهي كه است چنين نيست. اما اين نوشته قصد دارد تنها به اساسنامه كنوني خانهسينما بپردازد كه ( با اصلاح آن بهتازگي، در اركان تفاوتي نكرده است و) عيبي كه از قديم در "اركان" خود داشته است تا امروز همچنان حفظ كرده است.» او نوشته است:« در سينماي ايران دستاندركاران هر حرفهي سينمائي در يك انجمن گردهم آمدهاند. مثل فيلمبرداران كه همه در انجمن فيلمبرداران جمع شدهاند و يا انجمن تدوينگران كه تنها از تدوينگران شكل گرفته است. هر انجمن صنفي سه "ركن" دارد. ركن اول "مجمع عمومي" است، ركن دوم "هيأتمديره" و ركن سوم "بازرس" است. مجمع عمومي مهمترين و اصليترين ركن اين تشكيلات است و از ميان اعضاي خود "هيأت مديره" و "بازرس" – يعني دو ركن ديگر- را بوجود ميآورد. با شكل گرفتن اين دو ركن مجمععمومي تعطيل ميشود و ركن "هيات مديره" حقوق و منافع اعضا را تأمين ميكند و ركن "بازرس" بر عملكرد هيأت مديره نظارت ميكند تا هر وقت كه مجمع عمومي دوباره تشكيل شد، اين دو ركن گزارش مأموريت خود را به مجمععمومي بدهند. تا امروز تعداد اين تشكلهاي صنفي به 29 انجمن رسيده است و مجموعهي آنها نخستين لايه صنفي سينماي ايران را ميسازند. خانه سينما در واقع هستي خود را از همين انجمنهاي صنفي ميگيرد و تبديل به دومين لايه تشكل صنفي در سينمايي ايران ميشود.» مختاري در ادامه اين پرسش را مطرح كرده است: «حال پرسش اين است كه اين 29 انجمن صنفي (كه نخستين لايه صنفي هستند) چگونه لايه دومصنفي ـ يعني خانه سينما - را شكل ميبخشند؟ در اساسنامه خانه سينما آمده است: "مجمع عمومي خانه سينما با گردهمائي نماينده صنفهاي عضو خانه سينما شكل ميگيرد". يعني خانه سينما كه اكنون 29 تشكل صنفي عضو آن است، مجمع عمومي آن با حضور بيستونه نماينده اين انجمنها تشكيل ميشود. يعني هر صنف تنها "يك نماينده" براي تشكيل مجمععمومي خانه سينما معرفي ميكند، و اين "يك نماينده" را هيأت مديرهصنفها معرفي ميكنند. پس مجمع عمومي خانه سينما تنها از ركن دوم انجمنهاي صنفي (يعني از اعضاي هيأت مديره صنفها يا نمايندگان آنان) پر ميشود و اين مجمع عمومي از درون خود دو ركن ديگر خانه سينما - يعني هيأت مديره و بازرس خانه سينما – را ميزايد. پس سه ركن "مجمع عمومي"، "هيأت مديره" و "بازرس" خانه سينما تماماً تنها از يك ركن صنفها يعني تنها از هيأت مديره صنفها شكل ميگيرد و بازرس صنفها در تشكيل لايه دوم صنفي نه حضور دارد و نه نظارت. ميدانيم كه مجمع عموميها پس از آنكه دو ركن "هيأت مديره" و "بازرس" را تشكيل دادند تعطيل ميشوند و هيأت مديره به تنهايي براي تحقق حقوق و منافع اعضا عمل ميكند، اما براي آنكه اين هيأتها به خطا و خلاف نروند – و اگر رفتند مجمععمومي با خبر شود- بازرس به عنوان چشم و گوش مجمع عمومي در تمام فعاليتها ناظر بر اعمال هيأت مديره است. در واقع هيأت مديره و بازرس لازم و ملزوم يكديگرند و گزارش توام اين دو ركن است كه مجمع عمومي را به سنجش و داوري اعمال هيأتمديره قادر ميسازد. اما خانه سينما براي شكل بخشيدن به لايه دوم صنفي نميگذارد "بازرسصنفها" با "هيأت مديره صنفها" همراه شود و با اين كار مجمععموميصنفها چشم و گوش خود را براي وارسي عملكرد هيأت مديرههاي خود در لايه دوم تشكيلات صنفي – يعني در خانهسينما- از دست ميدهند.» او معتقد است: «بهعلت اين عيب است كه بازرس صنفها ارتباط زنده و حقوقي با بازرس خانه سينما ندارند و اطلاعي نيز از عملكرد هيأت مديره خانه سينما پيدا نميكنند. در واقع در اساسنامه خانه سينما و اساسنامه صنفها رابطه متقابل صنفهاي پايه و لايه برين صنفي تعريف نشده است. وقتي بازرس صنفها همراه هيأت مديره صنفها به لايه بالائي راه نمييابد، هيأت مديرهها الزامي ندارند از عملكرد خود در لايه بالايي ويا از عملكرد لايه بالائي (خانه سينما) بهمجمععمومي صنفها گزارشي بدهند، اگر هم بدهند گزارشي كه بدون گزارش بازرس در مجمع عمومي صنفها طرح شود، مجمععمومي صنفها نميتواند درستونادرست عملكرد هيأت مديرههاي خود را ارزيابي و داوري كند.» مختاري كه هماكنون بازرس خانهي سينما است اما اين نوشتار را نه در اين سمت بلكه به عنوان يك كارگردان و عضو خانه سينما نوشته است در ادامه آورده است: «حال اگر توجه كنيم كه اعضاي مجمع عمومي صنفها همان دستاندركاران حرفههاي مختلف سينمائي هستند كه تعداشان بهحدود 4 هزار نفر ميرسد. ميتوان گفت اين حدود چهار هزارنفر دستاندركار سينماي ايران چشموگوش خود را در لايه دوم صنفي كه بالاترين سطح صنفي سينماي ايران است از دست ميدهند و از فعاليتهاي خانه سينما بيخبر ميمانند و خانه نيز از ارتباط زنده با حدود 4 هزار عضو سينماي ايران محروم مي ماند.. اين مشكل از آغاز تأسيس در اساسنامه خانه سينما وجود داشت و انجمنهاي صنفي نيز بي توجه به آن تا امروز تسليم آن شدهاند. اين يكي از علل سر از تن جدا بودن تشكيلات صنفي سينماي ايران است و تنها يكي از علل چون ايراد اصلي در ساختار خانه سينما يا در اصل در ساختار تشكيلات صنفي سينماي ايران است كه در حال حاضر براي رفع آن مجمع عمومي خانه سينما ميتواند تصميم بگيرد و به تغيير آن راي دهد.» براساس همين گزارش، او در پايان اين نوشتار آورده است: «اما حاصل اين نوشته (كه چه بسا در تحول ساختار خانه سينما نيز بتوان از آن استفاده كرد) اين است كه گسترش دامنه عملكرد هيأت مديره ملزم به گسترش دامنه نظارت بازرس است. به بيان ديگر فعاليتهاي هيأتمديره بيرون از دسترسي نظارت بازرس غيرقانوني است. اين موضوع البته به طور تلويحي در اساسنامهها هست، اما صراحت بخشيدن به اين موضوع در اساسنامه صنفها بازرس و هيأت مديره صنفها را بهم وابسته و خانه سينما را به اين نكته جلب خواهد كرد كه براي رفع گسستگي ميان اركان خود با اركان صنفها بكوشد.»انتهای پیام /