محمدرضا عرب:
اثر هنري ساخته ميشود تا مروج يك تفكر فرهنگي درجامعه باشد
محمدرضا عرب: در ايران نه تنها سينماي مستند بلكه سينما فرهنگي و سينمايي كه به انديشه ميانديشد و تماشاچي را به تفكر وادار ميكند مظلوم است و نياز به هميت جدي دارد.
به گزارش سايت سينمايي سوره به نقل از ايسنا، اين كارگردان عنوان كرد: اثر هنري ساخته ميشود تا مروج يك تفكر فرهنگي درجامعه باشد و حال آنكه اگر اين اثر پخش نشود، فرصت ديدهشدن آن از مخاطب آن و از سازنده فيلم گرفته ميشود. كارگردان فيلم سينمايي «آخرين ملكهي زمين» شكلگيري سينما را با فيلمهاي مستند دانست و عنوان كرد: ذات سينما، با سينماي مستند شكل گرفته است و ورود سينما به ايران نيز همچون ساير كشورهاي جهان با فيلمها، صورت گرفته است. وي ،همچنين با اشاره به تلاشهايي كه در سالهاي بعد از انقلاب در زمينه مستندسازي صورت گرفته و با تاكيد برعلاقهمندي و توجه مديران فرهنگي به بحث فيلم مستند اظهار كرد: با اين وجود؛ جايگاه فعلي فيلم مستند در ايران، نيازمند كارشناسي و آسيبشناسي است و در مورد تهيه و توليد انواع مختلف فيلم مستند لازم است مسوولان تصميمي جدي اتخاذ كنند. محمدرضاعرب در ادامه صحبتهايش، از مناسبتيشدن سينماي مستند ياد كرد و گفت: نبايد فيلمهاي مستند تنها در مناسبتهاي خاص مورد توجه قرار گيرند، چراكه با توجه به پيشينه تاريخي سينماي مستند، حضور اين سينما امري اجتناب ناپذير تلقي ميشود و اين مساله در ذهن اين سوال را ايجاد ميكند كه، آيا به راستي ميتوان اين سينما را تنها با شعار حفظ كرد؟ كارگردان مستند بلند «زنبق و خاكستر» در بررسي نقش سيما در پيشرفت و قوت سينماي مستند، شبكه 4 را در ميان شبكههاي تلويزيون سردمدار پخش فيلمهاي مستند دانست و افزود: مسوولان سيما نسبت به فيلمهاي مستند، توجه و علاقه خاصي نشان ميدهند ودر برنامههاي مختلف سيما، از جمله مستند 4، شاهد مستندهاي متفاوتي هستيم كه برخي از آنها نيز از ميان مستندهاي خوب خارجي و داخلي انتخاب شدهاند. اما با اينحال،پخش اين ميزان فيلم مستند از شبكههاي سيما كه بخش عمدهي آن از يك شبكه پخش ميشود كافي نيست و اين ميزان براي اطلاعرساني به نسل جوان كفايت نميكند. وي با بيان اين نكته كه مستندسازان، مديران و تصميمگيرندگان رسانه ملي ميتوانند ذائقه فرهنگي كشور را تغيير دهند؛ تصريح كرد: آنچه درحال حاضر تحتعنوان فيلم مستند از سيما پخش ميشود، نه از نظر كمي و نه از نظر كيفي، كفايت نميكند و لازم است ساعت پخش برنامهها و فيلمهاي مستند نيز ساعات مناسبي باشند. البته برنامهريزي و جدولبندي فيلمهاي مستند و اينكه در ساعت پيك پخش شوند و با برنامههاي شبكههاي ديگر تلويزيوني نيز تداخل نداشته باشند، امري سخت اما ممكن است. محمدرضا عرب در مورد ديگر ارگانهاي موثر در جريان تهيه و پخش فيلمهاي مستند به «مركز گسترش سينماي مستند و تجربي» و«انجمن سينماي جوان» اشاره كرد وضمن تقدير از تلاشهاي مهندس محمد رضا جعفري جلوه و محمد حسن پزشك، با تاكيد بر ماموريت متفاوت اين دو نهاد، تصميمات مديران دوره هاي مختلف مبني بر ادغام اين دوسازمان را امري دانست كه دركاركرد اين دو حوزه ايجاد اختلال ميكرده و اكنون به واسطهي مديريت اين افراد اين مشكل مرتفع شده است. وي همچنين با اشاره به مديريت علاقمند و دلسوزانهي محمد آفريده عنوان كرد: عدهاي فكر ميكنند مركز گسترش سينماي مستند و تجربي تنها به ساخت فيلمهاي مستند ميپردازد و حال آنكه ساخت فيلمهاي انيميشن، فيلمهاي كوتاه و نيمه بلند، مستندهاي كوتاه و نيمه بلند و تمامي فيلمهاي سينمايي اول و دوم فيلمسازان جزو ماموريتهاي اين مركز است و با توجه به اين ماموريت و مراسم متعددي كه اين مركز بر پا ميكند بودجهي در نظر گرفته شده براي اين مركز بسيار اندك است و به هيچعنوان پاسخگوي مركزي با چنين ماموريتي نيست. محمد رضا عرب همچنين بودجه امور فرهنگي را بودجهاي محدود دانست كه به بخشهاي متعددي چون نشر، گردشگري، اوقات فراغت و ...تعلق ميگيرد و سهم سينماي مستند از اين بودجه را مبلغي ناچيز دانست وافزود:اميدوارم دلسوزان فرهنگ و علاقمندان فيلمهاي فرهنگي و مستند تدبيري بينديشند تا علاوه بر رشد كمي اين فيلمها، در آينده رشد كيفي آنها نيز حاصل شود. اين كارگردان سينما در ادامه صحبتهايش، كيفيت مستند را مديون عواملي چون:محقق، فيلمساز، تهيهكننده و سازمانهاي حمايتكننده دانست و يادآور شد: با امكانات نامناسب نميتوان توقع فيلمي خوب و مناسب داشت؛ چراكه فيلم خوب نيازمند بودجه كافي، تحقيقات قوي و غني، ابراز مناسب و گروه توليد خوب است و طبيعتا اگر اين عوامل در فيلمي موجود باشند قطعا آن فيلم، اثري موفق و مورد توجه خواهد بود. كارگردان مجموعهي «در امتداد ساوا» مشكل بودجه و نداشتن سالني براي نمايش فيلمهاي مستند را از ديگر مشكلات حوزه مستند دانست و عنوان كرد: درگذشته هيچگاه فيلمهاي مستند به شكل مستقل مورد توجه قرار نميگرفتند اما از سال جاري، گرچه جشنواره فيلمهاي مستند سينما حقيقت در اين زمينه ايجاد شده است (كه اميدوارم ادامه يابد)، ليكن همچنان تعداد اين جشنوارهها كم است و اين تعداد جشنواره براي اين فيلمها كفايت نميكند. تهيه كنندهي فيلم كوتاه «تابلو» ساختهي عليرضا طالبزاده همچنين از سال 1376 ياد كرد كه سينما فلسطين سانس 11-9خود را به فيلمهاي مستند و كوتاه تخصيص داده بود و آن را حركت موثري ناميد كه متوقف شده است و افزود: ارگانها و سازمانهاي مختلفي كه در مدنيت جامعه و جامعه فرهنگي نقش دارند ميتوانند نقش موثري در زمينه پخش و اكران اين فيلمها ايفا كنند و پخش فيلمهاي مستند از طريق شبكههاي خانگي از ديگر اقدامات موثر در اين زمينه است. اين كارگردان همچنين خواهش كرد جرايد اين مصاحبه را به صورت كامل مورد استفاده قرار دهند چراكه حذف برخي قسمتهاي يك مصاحبه موجب ايجاد سوءتفاهماتي بين فرد با مسوولان ميشود. محمدرضا عرب، كارگردان سينما و مستندساز كشورمان درحال حاضر در مراحل پيشتوليد فيلمي به نويسندگي عليرضا طالبزاده است و در حوزه مستند نيز چند طرح در دست تحقيق داردكه مراحل تحقيق آنها رو به پايان است. به گزارش ايسنا؛ محمدرضا عرب، عضو كانون كارگردانان سينماي ايران است كه فعاليت هنري خود را در سال 1371، با ساخت داستاني «چون كوه» آغاز كرده است صاحب آثار ديگري چون: «ايستاده در باد»، «زمين سوخته»، «كندوان دريا آفتاب»، «صداي روشنايي»، «آيينههاي روبهرو» است كه در جشنوارههاي مختلف خارجي و داخلي به نمايش درميآمده است. او تاكنون كارگرداني و تهيهكنندگي چندين مجموعه مستند تلويزيوني نظير «در امتداد ساوا»، «بحران كوزوو»، «گذري به غارهاي ايران»، «كاروانسراهاي ايران» و ... را نيز برعهده داشته و مستند بلند «زنبق و خاكستر» نيز از ديگرآثار اوست كه در بخش مسابقهي بيست و ششمين جشنواره فيلم فجر نيز به نمايش درآمد. همچنين فيلم سينمايي «آخرين ملكه زمين» كه اولين اثر بلند سينمايي اوست در بيست و پنجمين جشنواره ي فيلم فجر دو جايزه بابت كارگرداني دريافت نموده و جزو فيلمهاي منتخبي بوده كه در جشنوارههاي مختلف خارجي به نمايش در آمده است. انتهای پیام /