كاظم فريبرزي، جمشيد مشايخي، بهرام بيضايي و سيفالله داد تقدير شدند
با تقدير از بهرام بيضايي، سيفالله داد، كاظم فريبرزي و جمشيد مشايخي توسط مجيد ميرفخرايي، ناصر تقوايي، علي نصيريان، مسعود كيميايي و سيدمحمد بهشتي مراسم بزرگداشتهاي دوازدهمين جشن بزرگ سينماي ايران برگزار شد.
به گزارش سايت سينمايي سوره، در اين مراسم كه شامگاه گذشته در مجموعه آسمان برپا بود، در ابتدا امين تارخ دبير جشن در سخناني با اشاره به كساني كه قرار است در مراسم از آنها تجليل شود از آنها به عنوان بزرگاني نام برد كه به سينما كمال دادند و گفت: بهرام بيضايي از بدو ورودش به سينما حيثيت را ارمغان داد، سيفالله داد شأني شايسته به هنر سينما داد، فريبرزي جسم و جان به آن هديه بخشيد و مشايخي بزرگ در ورود به سينما شخصيتي دگرگونه به بازي و بازيگري داد. وي ادامه داد: از اينكه به عنوان دبير جشن ميزبان اين بزرگان هستم، بسيار خرسندم و اميدوارم شبي خوش را رقم بزنيم. محمدمهدي عسگرپور مديرعامل خانه سينما هم به عنوان سخنران بعدي آيين بزرگداشت را امر نيكويي دانست و گفت: هرچند كه ممكن است برگزاري اين مراسم چيزي در منزلت بزرگان اضافه نكند، اما پاسخي است به نياز خود ما كه به دنبال كمال هستيم. وي اين دوره جشن را نسبت به دورههاي قبل داراي دو ويژگي دانست و اظهار داشت: تفكيك بخشها باعث شده همهچيز در يك مراسم نباشد و اين جرياني براي تخصصيتر پرداختن است. ضمن اينكه كمترين حاشيه را داشتيم و تقريبا هيچ تحريمي صورت نگرفت و همه فيلمهايي كه ميتوانستند شركت كنند حضور دارند، البته بازتابهاي بخش مهم آن كه اعلام نتايج است، باقي مانده است. وي در ادامه با تأكيد بر اينكه بايد در سينماي ايران بستر جديدي ايجاد شود تا شاهد افزايش كيفيت باشيم، خاطرنشان كرد: اين خطر جدي است و در چندسال گذشته تراز مثبتي در حوزه كيفيت نداريم و سازوكارهاي موجود در حوزه مديريتي سينماي كشور چه دولتي و چه غيردولتي به گونهاي است كه ديگر جوابگوي توليد و ساخت فيلم در زمان حاضر نيستيم. وي افزود: توجه به جريان صنفي ميتواند متضمن كيفيت باشد و اگر همه به تقويت جريان صنفي كمك كنيم ميتوانيم شاهد ارتقاء كيفي در سينما باشيم. مديرعامل خانه سينما در بخش آخر سخنانش با بيان اينكه يك پيام كوچك هم به دوستان خود اعم از عضو پيوسته، وابسته و موقت دارم، خطاب به آنها گفت: اظهارنظرهاي خود را در جلسات خصوصي داشته باشيم و لازم نيست حتما نامه سرگشاده نوشته شود، آنچه كه بايد در جلسات طرح گردد در رسانهها مطرح شود درواقع ما مايليم يك پالس از دوست دريافت كنيم نه چند پالس. اولين بزرگداشت اين مراسم به كاظم فريبرزي اختصاص داشت كه پس از پخش كليپي از او مجيد ميرفخرايي با حضور برروي سن درباره او گفت: ما هر فيلم تاريخي و زمانداري كه ميخواهيم شروع كنيم نام استاد فريبرزي در ليست اول قرار دارد. كسي كه تمام ساختارها را برعهده دارد و از تزئينات گرفته تا قالبسازي و نسبت به كارهايي كه كمتر در ايران پرداخته ميشود، مهارت دارد. وي با بيان اينكه ما افراد متخصص در اين حرفه را كم داريم اظهار داشت: بايد اين رشته را در دانشگاه داشته باشيم و تدريس شود و اميدوارم نسل بعدي زير دست امثال فريبرزي بتوانند تربيت شوند. براي اهداي تنديس افتخار و نشان طلاي خانه سينماي كاظم فريبرزي، محمدمهدي عسگرپور و امين تارخ به روي سن حاضر شدند و وي پس از دريافت اين جايزه با تقدير از كساني كه برايش زحمت كشيدهاند اظهار اميدواري كرد: بعد از اين نيز ديگر بچههاي پشت صحنه فراموش نشوند. براي بزرگداشت سيفالله داد؛ سيروس الوند، كامران ملكي، سيدمحمد بهشتي به اتفاق تارخ و عسگرپور برروي صحنه حاضر شدند. سيروس الوند گفت: سخت است آدم مسوول باشد و ميان سينماييها هم محبوب باشد، سخت است در زمانيكه فيلمهاي جنگي اعتبار نداشتند و فروش نميكردند فيلم جنگياي بسازي كه به سينما رونق دهد. او ادامه داد: من در زمان مديريت سيفالله داد آزادي واقعي را تجربه كردم و مي توانستم بدون هيچ ترسي فيلم بسازم چيزي كه الآن نيست و اميدوارم مثل او را داشته باشيم. سيد محمد بهشتي هم از سيفالله داد به عنوان يكي از نزديكترين دوستانش نام برد و صحبتكردن راجع به او را بسيار سخت دانست و گفت: به پزشكان توصيه ميشود چند نفر را معالجه نكند از جمله كساني كه به آنها نزديك هستند، ما هم نبايد راجع به كساني كه به آنها نزديك هستيم، صحبت كنيم. وي ادامه داد: در جريان روزمرگيهاي سينما خيليها ميآيند و ميروند شبيه به نهري كه جريان دارد اما وقتي سن آدمها بالا ميرود ميبينند، بايد در طول نهر به نهر نگاه نكرد تا امواجي كه روي نهر است خيلي ما را متوقف نكند. اگر با بصيرت بيشتر هم نگاه كنيم ميبينيم كنار نهر گلها و درختهايي هم قد ميكشند سروهايي كه به روي نهر سايه ميافكنند و سيفالله داد يكي از اين سروهاست كه اميدوارم پرطراوت همچنان لطف و صفايش را به نمايش بگذارد. سيفالله داد پس از دريافت تنديس افتخار و نشان طلاي خانه سينما در سخناني با بيان اينكه خود را شايسته اين الطاف دوستان نميداند گفت: بزرگداشت را براي آدمي ميگيرند كه بزرگي داشته باشد و دوستان براي اينكه نشان دهند بزرگي دستاندركاران سينما چهقدر است، من كوچك را انتخاب كردند تا نشان دهند يك آدم كوچك را هم ميتوانند بزرگ جلوه دهند. وي اظهار اميدواري كرد: سينماي ايران همانطور كه با بهشتي و انوار حيات دوباره آغاز كرد به جايگاهي برسد كه در شأن ملت ايران است، چون اين سينما چشمانداز بسيار بهتري را طلب ميكند. داد ادامه داد: اميدوارم كساني كه دايه نزديكتر از مادر هستند، بگذارند اين سينما رشد خودش را بكند. برپايه اين خبر، در ادامه اين مراسم تصاويري از اصغر شاهوردي با نام «سكوت مستجاب» پخش شد و رضا دلپاك متني را از زبان اين صدابردار حادثه ديده قرائت كرد و حسين پاكدل كه اجراي اين مراسم را برعهده داشت از حاضران خواست به پا خيزند و براي سلامتي او كه «بزرگ سرمايه سينماي ايران» است دعا كنند. بزرگداشت جمشيد مشايخي بخش ديگر مراسم بود كه مسعود كيميايي درباره او گفت: اطراف مشايخي پر از حجمهايي است كه اگر همه را بخواهيم بگوييم كار به درازا ميكشد. 24 سالام بود كه به دنبال او به اداره تئاتر رفتم و خواستم در «قيصر» بازي كند، قرار بود نقش ديگري را ايفا كند كه بعد از خواندن فيلمنامه نقش ديگري را انتخاب كرد. وي ادامه داد: در سال 42 مشايخي را در «خشت و آينه» ديده بودم و در آن زمان در تئاتر حضور داشت و او كه آموزش ديده تئاتر بود، نوع بازياش با سينما تفاوت داشت و براي من كه بچه بودم خيليسخت بود قدم به قدم به او بگويم و ايشان بلندبالا با ما جلو آمد و همه ما از ايشان ياد گرفتيم. علي نصيريان هم درباره مشايخي گفت: در سال 36 و زمان تأسيس اداره هنرهاي داراماتيك با مشايخي آشنا شدم كه هنوز كار هنري نميكرد كه بعدها به اجراي نمايشهاي زنده تلويزيوني پرداخت و بعد به تئاتر رفتيم و هركسي به اندازه استعداد خودش پرورش پيدا كرد. وي افزود: مشايخي سنبل و نمونه كساني است كه استعداد خودجوش داشتند. فنيزاده و شكيبايي هم بدينگونه بودند كه با كار كارگاهي رشد كردند و خوشحالم امشب از كسي تجليل ميشود كه به حق بايد از او تجليل شود و بايد پيشتر و بيشتر باشد. اين بازيگر تصريح كرد: خوشحالم از امثال بيضايي و مشايخي تقدير ميشود، كساني كه قدمهاي بلند برداشتند و كارهاي ارزنده كردند و هنر نمايش را در كشورمان داراي اعتبار كردند. اما جمشيد مشايخي به خواندن قطعه شعري اكتفا كرد و گفت: به گفتا من گلي خوشبو بودم، به گفتا من گلي بدبود بودم، وليكن مدتي با گل نشستم، كمال همنشين در من اثر است وگرنه من همان خاكم كه هستم. وي ادامه داد: اولين كار تئاتريام را به نام «وظيفه پزشك» به كارگرداني علي نصيريان بازي كردم و با «قيصر» مسعود كيميايي مطرح شدم و همه كساني كه اينجا حضور دارند استاد من هستند. براي آخرين بزرگداشت اين مراسم كه به بهرام بيضايي اختصاص داشت ناصر تقوايي به ايراد سخنراني پرداخت و اظهار داشت: هنگامي كه من كارم را آغاز كردم، بهرام چندسالي بود كه مطرح شده بود و اولين آشناييهاي من با او خواندن مجموعه نوشتههايش بود كه از همانجا ميشد آينده خوبي را برايش متصور شد و خيلي از موارد حساس نمايشهاي او از طريق اجرا روايت ميشد. وي افزود: ما دوستي ديرينهاي با هم داريم و كموبيش در جريان كار هم هستيم و چيزي كه مجموعا از كار او دريافتم جستوجوي گمشدهاي است كه از فيلم اول تا آخرش داشته كه اين هويت ماست. اين كارگردان ادامه داد: همه شما بيضايي را دوست داريد اما چه كسي بابت كارهايي كه نكرده، فيلمهايي كه نساخته و آثاري كه روي صحنه نبرده تلاش كرده و اين چه رفتاري است كه ملت ما با هنرمندانش دارد و چه كسي پاسخگوي زمانهاي از دست رفته ما است. تقوايي تصريح كرد: خود من الآن به سن 70 رسيدهام و ميبينم كه چهقدر كار نكرده دارم. روشنفكري امروز به كلمه توهينآميزي تبديل شده و هنرمندان روشنفكر نميبينيم، درحاليكه بدون شك هنرمندان از دل روشنفكران بيرون ميآيند و هرچه اين جماعت عمر خودش را بيشتر براي ملت ميگذارد جوابش معكوس ميشود. وي با طرح اين پرسش مطرح كرد: مگر شما عاشق بيضايي نيستيد پس چرا 10 سال نگذاشتيد كار كند؟ اگر دلتان براي بيضايي تنگ ميشود چرا كوشش نميكنيد فيلم بسازد؟ بايد توجه داشته باشيد اگر فيلم، موسيقي و نمايش خوب ميخواهيد كمي هم خودتان اقدام كنيد. تقوايي اظهار اميدواري كرد: نسلهاي جوان ما عمرش را اينگونه به بطالت نگذرانند و به زباني صحبت كنند كه توده مردم هم آنها را بفهمد. داريوش فرهنگ، مهدي هاشمي و امين تارخ ديگر كساني بودند كه براي تجليل از بهرام بيضايي به روي سن دعوت شدند. داريوش فرهنگ، بيضايي را موسيقي ژرفانديش، خشمگين هميشه معترض و اسطوره مقاومت در مقابل هركار تحميلي خواند و گفت: او معناي اسطورهبودن را به ما ياد داد و با بهترين ميزانسنهاي بصري در فيلمهايش به ما ياد داد چگونه ببينيم، بشنويم و چگونه بسازيم. تارخ هم با يادآوري اولين فيلماش در سينما به كارگرداني بهرام بيضايي امشب را يكي از بهترين شبهاي زندگياش برشمرد. مهدي هاشمي نيز با بيان اينكه ايكاش در اين سالها استاد كارهايي كه بايد ميكرد را انجام ميداد گفت: تا امشب كه بزرگداشت اوست اين چهره را خشمگين نميديديم و لبخند به لب داشتند. بيضايي پس از دريافت جايزه با اشاره به بزرگداشتهاي ديگر اين مراسم گفت: با فريبرزي در «شايد وقتي ديگر» همكاري داشتم، بعد از 10 سال توانستم در زمان سيفالله داد كار كنم و فيلم «سگكشي» را ساختم و مشايخي كه براي اولينبار در مقام كارگرداني تئاتر در نمايش «ميراث» براي من بازي كرد. همچنين ناصر تقوايي كه در آبادان و در تاريكي اتاق نمايش فيلم با او آشنا شدم. وي ادامه داد: زمان به سرعت ميگذرد و بايد آداب زندگي در جهاني كه هستيم را بياموزيم و وقت زيادي نداريم كه به همهچيز مشكوك باشيم. ما نه تصور داريم و نه برنامهريزي و تنها هيجان داريم بنابراين بهتر است يك برنامهريزي داشته باشيم. بيضايي خطاب به حاضران اظهار اميدواري كرد: در آينده شاهد بزرگداشتهاي شما باشيم. اين مراسم كه با يكساعت تأخير در ساعت 21:30آغاز شد، در ساعت 24 به پايان رسيد و پاكدل علت اين تأخير را اشتباه در اعلام ساعت شروع برنامه دانست. گروهي موسيقي در سه بخش به اجراي برنامه پرداختند. در غياب معاونت سينمايي در اين مراسم مجيد شاهحسيني مديرعامل فارابي حضور داشت و غلامرضا موسوي، سعيد راد، منوچهر محمدي، محمد سرير، علي ژكان و عليرضا شجاع نوري از ديگر حاضران بودند.انتهای پیام /