«کنعان» و چند علامت سئوال بدون پاسخ
فيلم سينمايي «کنعان» ساخته ماني حقيقي که بر اکران سينماهاست، هر چند زاويهاي جديد براي نگاه به بحران زندگي يک زوج برگزيده، اما در پرداخت روابط و شخصيتها علامت سئوالهايي پيش رو قرار ميدهد که در پايان پاسخ نميگيرد.
به گزارش سايت سينمايي سوره، حقيقي در «کنعان» تلاش کرده کشمکشهاي دروني قهرمان اصلي فيلم را به همان نسبت که ذهني و ناگفتني است در زيرلايه فيلم قرار دهد و با ارائه کدهاي بطئي تعبير نهايي را به مخاطب واگذار کند. اين فيلمساز در سومين فيلم خود پس از «آبادان» و «کارگران مشغول کارند» که هيچکدام به نمايش عمومي درنيامده، همکاري موفق خود را با اصغر فرهادي در نگارش فيلمنامه پي گرفت. همکاري که در نگارش «چهارشنبه سوري» نتيجهاي خوش در پي داشت و در کنار کارگرداني حسابشده فرهادي، ارزشهاي فيلمنامه را نيز به مخاطبان يادآور شد. با چنين پسزمينهاي به نظر ميآيد بحران يک زندگي در آستانه فروپاشي برجستهترين دغدغه اين دو سينماگر در کارهايشان باشد و ماحصل کار نشان داده که نگاهي عميق و چند وجهي به اين موقعيت دارند. به اين ترتيب ميتوان فيلم "کنعان" را موقعيتي مستعد براي مانور دادن حقيقي و البته فرهادي دانست. «کنعان» هر چند بر محور رابطه از هم پاشيده يک زوج معاصر حرکت ميکند اما صرفاً روي اين خط قصه و موقعيت واحد قرار نگرفته و اين وجهي است که ميتواند نقطه تفاوت و چه بسا امتياز آن نسبت به "چهارشنبه سوري" باشد. وجهي که کمک ميکند همکاري حقيقي و فرهادي متهم به تکرار نشود. مينا (ترانه عليدوستي) و مرتضي (محمدرضا فروتن) زوجي هستند که چند روز تا جدايي فاصله دارند و اين بحران با چند اتفاق تازه و ورود دو شخصيت جديد برجستهتر ميشود. بر همين اساس خطوط فرعي پيرامون اين موقعيت شکل ميگيرد که پرداخت و تأثيرگذاري آنها متفاوت است. اتفاقهايي چون بارداري مينا، وخيم شدن حال مادر مرتضي و... از پتانسيلهاي عيني و بيروني براي تشديد بحران هستند. در اين ميان موتيفهايي از اتفاقهاي روزمره که به ظاهر بياهميت مينمايد، اين کارکرد را تشديد ميکنند. مانند گرفته شدن چاهک آشپزخانه و آمدن لوله بازکن، خراب بودن آسانسور که هر بار مقابل طبقهاي که در حال تعمير است توقف ميکند و... اين اتفاقها و موتيفهاي روزمره در خدمت فضاسازي رابطه مينا و مرتضي هستند و در عين حال کدهايي به شدت بطئي درباره آشفتگيهاي ذهني مينا به عنوان شخصيت محوري فيلم ميدهند. زني که چرايي تمايل او به جدايي تا انتها پاسخي صريح نميگيرد و مخاطب بايد از حرفهاي جسته و گريخته، رفتارهاي زيرپوستي و عکسالعملهايش به پاسخي در ذهن خود برسد. هر چند ندادن پاسخ محض و روشن به اين وجه ميتواند به دروني شدن مسئله شخصيت و فيلم کمک کند اما واقعيت اين است که مخاطب براي ارتباط برقرار کردن با فيلم نياز به چيزي بيش از اينها دارد. پرداختي که بتواند ابهام را به عنوان اصليترين رويکرد حال حاضر فيلم، کمرنگ کرده و به آن رنگ و بوي رمز و راز بدهد. اين اتفاق در "کنعان" نميافتد و روابط و مسائل شخصيتها در ابهامي دست و پا ميزند که در کليت تأثير مثبت ندارد. ميتوان مينا را شخصيتي درونگرا تعريف کرد و از او انتظار رازگشايي يا افشاگري درباره ذهنياتش را نداشت. اما وقتي اين پرداخت در مورد بقيه شخصيتها نيز رعايت شده، يک ابهام فراگير بر کليت کار سايه مياندازد و چرايي اين ابهام را پررنگ ميکند. در مورد پرداخت شخصيتهاي فرعي ميتوان اشارهاي به تغيير کارکرد آنها کرد. در فيلم "چهارشنبه سوري" تأثيرگذاري دو شخصيت فرعي (دو زن) بر رابطه يک زوج و رسيدن به نقطه پاياني اهميتي خاص در پرداختن به مربعي از روابط تو در تو داشت. اين طراحي در "کنعان" به تعريف و پرداختي تازهتر از شخصيتهاي فرعي انجاميده که به آن اشاره ميشود. آذر (افسانه بايگان) و علي (بهرام رادان) دو شخصيت مکمل هستند که ورود آنها تأثيرگذاري خاص در بحران رابطه مينا و مرتضي دارد. بازگشت آذر خواهر مينا پس از بيست سال از خارج به دليل واقع شدن در اين مقطع ميتواند اهميتي ويژه داشته باشد، بخصوص که آذر برخلاف مينا شخصيتي برونگرا و البته به دليل گذشته خود سرخورده است. هر چند گذشته سياسي اين شخصيت نميتواند شناسنامهاي خاص به او و رابطه حال حاضرش با مينا بدهد، اما همين برونگرايي او و مينا را به تقابلي ميکشاند که بخشي از شخصيت پنهان مينا را افشا ميکند. به علاوه رابطه کمرنگ عاطفي که به نظر ميآيد بين علي و آذر شکل گرفته از بهترين موقعيتهاي طراحي شده در چند سال اخير سينماست که از آن بهرهبرداري لازم نميشود. در مورد علي هر چند شخصيت پرازي به اين برجستگي نيست اما حضور او ميتواند يک افسوس هميشگي را در زواياي پنهان مينا کالبدشکافي کند. به اين ترتيب بخشي از پرداخت و علامت سوالهاي پيرامون مينا با حضور اين دو شخصيت فرعي پاسخ ميگيرد. نکتهاي که اين طراحي را برجستهتر ميکند شکلگيري يک رابطه عاطفي بطئي بين علي و آذر است که تلاش ميکند اين خط روايي را موازي با خط قصه مينا و مرتضي پيش ببرد. هر چند بار دراماتيک اين قصه فرعي توانايي اداره فيلم را ندارد و در همان امتياز اوليه باقي ميماند. بحران چند روزه زندگي مينا و مرتضي علاوه بر اين تأثيرپذيري همانطور که اشاره شد از چند اتفاق به ظاهر پراکنده نيز متأثر ميشود. به اين ترتيب رسيدن به نقطه پاياني و تغييري که در رويکرد مينا به زندگياش ايجاد ميشود، ناشي از مجموعهاي از اتفاقهاي بيروني و دروني است. بارداري مينا و کشمکشهاي او با اين ماجرا، بيماري مادر مرتضي که در نهايت به مرگ و سفر کوتاه مينا و مرتضي منجر ميشود، همراهي آنها در مسير بازگشت، تصادف خودرو در جاده با يک گاو، دخيل بستن مينا به يک درخت آرزو، خواب بدي که او درباره آذر ميبيند و ... مجموعهاي از عوامل هستند که قرار است اين شخصيت را به نقطه پاياني و ماندن برسانند. "کنعان" سومين فيلم ماني حقيقي و داستان زوج مينا و مرتضي است که تصميم گرفتهاند پس از 10 سال از هم جدا شوند. آنها ميخواهند طلاقشان را رسمي کنند، اما بازگشت ناگهاني آذر خواهر مينا شرايط را تغيير مي دهد. محمدرضا فروتن، ترانه عليدوستي، افسانه بايگان و بهرام رادان بازيگران اصلي فيلم هستند. از ديگر عوامل فيلم مي توان به نويسندگان فيلمنامه: حقيقي و اصغر فرهادي، مدير فيلمبرداري: حسن کريمي و تدوينگر: مستانه مهاجر اشاره کرد. "کنعان" محصول هدايت فيلم است و در بخش مسابقه سينماي ايران و بينالملل جشنواره فجر و جشن خانه سينما حضور داشت. اين فيلم از چهارشنبه دهم مهرماه در گروه سينمايي آزادي اکران شده است.انتهای پیام /