توزيع جغرافيايي پرديسهاي سينمايي در کلانشهر تهران
خورشيد سينما در تهران از غرب طلوع ميکند
محمدعلي حيدري: تهران اگر نه مهمترين که يکي از مهمترين شهرهاي ايران است، جدا از قدمت تاريخي اين کلانشهر، عواملي همچون گستردگي، جمعيت، امکانات فرهنگي و اجتماعي اين استان را واجد موقعيتي ممتاز در بين استانهاي ايران کرده است.
محمدعلي حيدري: تهران اگر نه مهمترين که يکي از مهمترين شهرهاي ايران است، جدا از قدمت تاريخي اين کلانشهر، عواملي همچون گستردگي، جمعيت، امکانات فرهنگي و اجتماعي اين استان را واجد موقعيتي ممتاز در بين استانهاي ايران کرده است. پايتخت ايران، بيش از ساير شهرهاي مهم در حوزه سينماداري مانند اصفهان و مشهد سينما دارد و ساخت و ساز پرديسهاي مدرن و مجهز در آن روندي رو به رشد داشته است. از سالهاي نخست دهه نود شمسي غرب تهران به دليل رشد جمعيت مورد توجه سازندگان ساختمان قرار گرفت. برجها در غرب تهران سر به فلک کشيدند و بخشي از طبقه متوسط و متوسط به بالا در مناطق اصلي غرب تهران که نوساز بودند ساکن شدند. در حالي که در دهه پنجاه و پس از آن عمده ساخت و ساز سالنهاي سينما به مرکز شهر و مناطق پرجمعيت خلاصه ميشد در دهه نود نوبت به غرب تهران رسيد که قلب تپنده سينماي ايران باشد. راهاندازي پرديس کورش در بخش خصوصي در سال 1394 آغازگر موجي تازه بود. پرديس کوروش که از پشتيباني مهمترين سينمادار و پخشکننده بخش خصوصي (علي سرتيپي) بهره مند بود با 14 سالن و 3100 صندلي يک امکان ويژه براي ساکنان غرب تهران براي فيلم ديدن فراهم ميکرد. کورش خيلي زود روي فروش سينما آزادي (يکي از مهمترين سينماهاي ايران در دهه هفتاد و هشتاد و يکي از نوستالژيکترين سينماهاي ايران براي همه سينمادوستان) تاثير گذاشت. پرديس مدرن آزادي که سال 86 بازگشايي شد در آن مقطع مهمترين سينماي ايران بود. پرديسي با 5 سالن و 1400 صندلي. اما دهه نود، دهه سينما آزادي نبود با اين که اين سينماي خاطرهانگيز موقعيت خود به عنوان يکي از سينماهاي پرمخاطب ايران را حفظ کرد اما دوران «مال» ها فرا رسيده بود و آزادي از اين منظر ضعيف بود. «مالها» از راه رسيدند مالها پديدهاي جهاني هستند که ريشه در بازارهاي قديمي، يعني جايي که مردم ميتوانستند با مراجعه به صنعتگران و کشاورزان کالاهاي خود را خريداري کنند، دارند. مالهايي که ما امروزه آنها را ميشناسيم در آغاز قرن بيستم ميلادي متولد شدند و از آن زمان تاکنون آنقدر رشد کردهاند که به اشکال مختلف، شهرهاي بزرگ جهان را در بر گرفتهاند. مال ها نه تنها به مکاني براي خريد و يافتن کالاهاي مورد نياز، بلکه به مکاني فرهنگي و جايي که همه مردم با همه سنين وارد آنها ميشوند و با يکديگر معاشرت و تعامل ميکنند بدل شده اند. مال (mall) در زبان انگليسي به معناي تفرجگاه و مرکز گشت و گذار است و مال خريد ( shopping mall) به معناي تفرجگاه است که مردم با هدف اصلي خريد و هدف فرعي تعامل با ديگران وارد آن ميشوند. در تهران 13 ميليون نفري، در تهراني که جمعيت حاشيه نشين آن رو به گسترش است و آمار دانشجويان آن مدام رشد دارد، ساخت مالهاي تجاري، يک ترفند اقتصادي براي سرگرم کردن جوانها و خانوادهها در اوقات فراغت است. بخشي از اين مال ها به سالن سينما اختصاص يافته تا طبق الگوهاي غربي در مجموعههاي سينمايي، مردم بتوانند علاوه بر خريد و تفريح در سالن سينما فيلم ببينند. علاوه بر پرديس کوروش، مجتمع بزرگ «ايران مال» در غرب تهران قرار است بخش مهمي از مخاطبان سينماي ايران را دعوت به تماشاي فيلمها کند. اين سينما با ?? سالن و ظرفيت بيش از ???? نفر، برگ برنده بخش خصوصي براي جذب مخاطب و شکستن رکورد فروش پرديس کورش، آزادي و هويزه مشهد (پرمخاطبترين سينماي شهرستان) است. پرديس ايران مال بهمن 97 به بهرهبرداري رسيد. سينماي ايران مال يک موقعيت منحصر به فرد دارد، هيچ يک از سينماهاي ايران حتي پرديس کوروش و يا پرديس مگامال، بنيه تجاري شبيه «ايران مال» ندارند. اين مجتمع تجاري و فرهنگي قرار است به قطب گردشگري در خاورميانه تبديل شود و اگر ماجراي تحريمها نبود، «ايران مال» به يکي از مراکز مهم تجاري و فرهنگي خاورميانه بدل شده بود که سينماي آن در سايه فروشگاههاي لوکس و برندهاي معتبر شايد حرفي براي گفتن نداشت. نکتهاي که در بررسي جمعيتي که در اين سينماها به فيلم ديدن مشغولند نياز به بررسي و تحليل دارد اين است که آيا قشري که براي فيلم ديدن پرديس کورش يا ايران مال را انتخاب ميکند به اندازه افرادي که در سينما فرهنگ و پرديس آزادي فيلم ميبينند به سينماي ايران علاقهمند هستند؟ اين موضوع که نيازمند بررسي سليقه و خاستگاه طبقاتي افرادي است که در مراکز تازه فيلم مي بيند مي تواند چشم انداز تماشاگران سينماي ايران در آينده و در يک دهه بعد را مشخص کند. سينمايي که بدون توجه به افزايش بهاي بليت مدام با ريزش مخاطب روبروست مي تواند به پشتوانه «مالها» و برندهاي تجاري ادامه حيات بدهد؟ شعله روشن سينما در غرب تهران طبق آماري که سازمان سينمايي منتشر کرده تهران داراي 22 پرديس و مجتمع سينمايي با 190 سالن نمايش است. بيش از ?? ميليون نفر جمعيت ساکن تهران هستند و اين استان ?? شهر دارد و از اين تعداد تنها ?? شهر داراي سالن سينمايي هستند و ?? شهر از استان تهران فاقد امکاناتي براي نمايش فيلماند. اگر بخواهيم به تمرکز و پراکندگي همين تعداد سالن و سينما در شهر تهران بپردازيم تناسب استاندارد و مناسبي ديده نميشود و بيشتر پرديسهاي سينمايي که بر اساس درجه بندي جزو سينماهاي مدرن به حساب ميآيند در غرب تهران ساخته شدهاند و ديگر مناطق مخصوصاً محدوده شرقي تهران از اين منظر در تنگنا هستند. پرديس کوروش، مگامال، زندگي، سمرقند، اريکه ايرانيان، شهرک، ايرانمال در غرب تهران قرار دارند و سينما دهکده المپيک و سينما تئاتر ققنوس (تهرانسر) و سينماتئاتر آيمکس (سعادت آباد)، سينما تئاتر نور (صادقيه) و سينماتئاتر قدس (شهرک غرب) هم به اين ظرفيت اضافه شدهاند. در شرق کلان شهر تهران سينماهايي مانند سينما ماندانا، سينما تيراژه ?، سينما شکوفه تهران، فرهنگسراي اشراق تهران، سينما ناهيد، سينما ميلاد، فرهنگسراي گلستان و ... وجود دارند که با وجود آنکه تلاش شده در سالهاي اخير بازسازيهايي در برخي از آنها انجام شود و به سيستم پخش به روزتري مجهز شوند اما هيچکدام جزو پرديسهاي مدرن و نوساز سينمايي به حساب نميآيند. اگر پرديس مگامال به مديريت سيدجمال ساداتيان (تهيهکننده و سينمادار باسابقه) در خيابان معلم ساخته شود، سينمادوستان در شرق تهران مي توانند براي فيلم ديدن به اين منطقه از شهر بروند. اين پرديس که مراحل ساخت آن ادامه دارد قرار است با 6 سالن و 1500 صندلي فعاليت کند. محمدقاصد اشرفي رئيس انجمن سينماداران مدتي پيش در گفتوگويي با ايسنا درباره احداث سالنهاي جديد سينمايي در تهران توضيح داد: «هيچ برنامهريزي مشخصي براي نحوه پراکندگي، ساخت و احداث سينماها وجود ندارد و اين ساخت و سازها به تقاضاي سرمايهگذار برميگردد. در حقيقت همه چيز به ميزان و تعداد متقاضي وابسته است و تعداد مخاطبان در مناطقي مانند غرب و شمال تهران با به طور مثال شرق تهران يکسان نيست.» حرفهاي قاصد اشرفي نظريهاي که در آغاز اين گفتار به آن استناد شد تائيد ميکند بافت جمعيت غرب تهران، متمولتر و جوانتر از شرق شده و سينماسازي در اين مناطق صرفه اقتصادي دارد نه لزوما توجيه فرهنگي. رئيس انجمن سينماداران در بخش ديگري از سخنانش گفت: «بايد متقاضي براي احداث و ساخت پرديس و مجتمع سينمايي وجود داشته باشد تا اقدامي در اين زمينه انجام شود.» آينده و ابهامهاي پيش رو اگر به وضعيت پرديسها تنها در تهران و نه کل ايران توجه کنيم، همه سينماها دچار يک وضعيت يا شرايط نيستند. بر خلاف تصور نميتوان گفت فروش همه پرديسها در تهران بالاست کما اين که طبق آمار ميتوان وضعيت نامناسب پرديس زندگي، اريکه ايرانيان، ملت و حتي سمرقند را مشاهده کرد. پرديس کيان در جنوب شهر تهران، پرديس راگا و رازي هم که در جنوب تهران قرار دارند همين وضع را داشته و رونق تجاري ندارند. بيشترين مخاطب همان طور که در آغاز گفتار به آن اشاره شد متعلق به پرديس ايران مال، کورش و آزادي است. با توجه به اين آمار و ارقام بايد گفت صاحبان سرمايه به زودي از ساخت و ساز سينما نااميد خواهند شد چرا که در بخش خصوصي بيش از هر چيز بازده کار اقتصادي مهم است و نمي توان اميدوار بود سينمايي که مخاطب و فروش ندارد زنده بماند يا ديدن سالنهاي خالي پرديسها سينماداري را توجيه کند که دوباره در مناطقي از تهران به ساخت سالن دست بزند. اما اگر توجيه بسياري از سازندگان پرديسها تجاري باشد، هنوز مي توان اندک اميدي داشت که چرخ اين سالنهاي خالي را اجاره واحدهاي تجاري آنها بچرخاند. در اين صورت هم البته فرايندي فرهنگي طي نشده و جز بالا رفتن آمار صندلي ها براي سينماي ايران دستاوردي حاصل نشده است. ادامه دارد... انتهای پیام /