اختصاصي سايت سوره از جشنواره فجر:

نقطه اوج هاي دراماتيک اختتاميه جشنواره

جشنواره امسال هم به پايان رسيد و جوايز به مساوات تقسيم شد و تقريبا همه راضي از سالن بيرون رفتند. هر فيلم شاخصي يک جايزه شاخص را برد تا هيچکدام شاکي بخش اهدا جوايز نباشند.

به گزارش سايت سينمايي سوره، ترديد واروژ کريم مسيحي بهترين فيلمنامه اقتباسي و بهترين فيلم را برد. درباره الي بهترين صداگذاري و بهترين کارگرداني را برد و بيست جوايز نقش هاي مکمل را گرفت و خلاصه تمام فيلمها و عواملشان با دلي سير اختتاميه را ترک کردند. حتي به پرويز شهبازي هم جايزه اي اعطا شد تا منتقدان که جزو طرفداران سر سخت عيار 14 بودند هم راضي باشند. فکر مي کنم اختتاميه به لحاظ دراماتيک داراي چند نقطه اوج بود که آنها را با يکديگر مرور مي کنيم :
نقطه اوج اول :
انتخاب شهاب حسيني به عنوان بهترين بازيگر نقش اول مرد براي فيلم سوپر استار. اينکه بازيگري براي ايفاي نقش خودش به عنوان يک سوپر استار سينما که در واقعيت هم اينگونه است، جايزه را مي برد و براي فيلم ديگرش يعني درباره الي هم اشتباهي کانديد مي شود زيرا در اين فيلم (درباره الي) به عنوان نقش مکمل ظاهر مي شود و نمي توان آن را نقش اول مرد حساب کرد؛ شهاب حسيني در ميان بازي هاي به ياد ماندني محمدرضا فروتن و بهرام رادان در عيار 14 و بي پولي، جايزه را مي برد و تشويق ها به حداکثر خود مي رسد. تشويق هايي که در نقطه اوج دوم بيشتر و بيشتر مي شود....
نقطه اوج دوم :
هنگامي که کليپي در خصوص فاجعه غزه پخش مي شود و درميان جديت تمام دست اندر کاران سينما در مورد کليپ و همينطور جديت تمام بازيگران خود کليپ همچون باران کوثري، شهاب حسيني و ستاره اسکندري و... هنگامي که تصوير روي چهره شهاب حسيني مکثي مي کند تشويق هاي تعداد کثيري از تماشاگران داخل سالن به اوج خود مي رسد و انگار نه انگار که بايد از کليپ متاثر شد و به احترام مردم غزه سکوت کرد. سوال اينجاست، آنهايي که با ديدن باران کوثري و بخصوص شهاب حسيني هورا مي کشند و احترامي براي کليپ و هدف آن قائل نيستند از چه افرادي تشکيل شده اند که به سالن اختتاميه دعوت مي شوند و اکثريت سالن را تشکيل مي دهند؟!؟ نمي دانيم اما هنوز جشنواره فجر در حد يک جشنواره تماشاگر محترم ندارد که براي مردم غزه احترام قائل باشند.
نقطه اوج سوم :
هنگامي که ليلا حاتمي براي بازي در بي پولي جايزه نقش اول زن را دريافت مي کند در صورتي که نقش او در بي پولي نقشي مکمل به حساب مي آيد و کانديد شدن او در نقش اول زن با استانداردها مغايرت دارد.سوال اينجاست که چگونه مي توان نقش حاتمي در يک شب تنهايي را نقش اول زن دانست و باز نقش او در بي پولي را هم اينگونه تصور کرد !؟ اما حق به حق دار رسيد و با اينکه جايزه ديگري به حاتمي اهدا شد (چه فرقي مي کند!) اما او بازي بياد ماندني و متفاوت ارائه داده بود.
نقطه اوج چهارم :
هنگامي که ترديد براي فيلمنامه اش هم در ميان کانديداهاي فيلمنامه اقتباسي قرار گرفت (که تنها خودش کانديد بود) و هم در ميان بهترين فيلمنامه غير اقتباسي قرار گرفت! سوال اين است که اگر فيلمنامه ترديد اقتباسي است که به حتم نبايد آن را جزو کانديداهاي غير اقتباسي قرار داد و اگر اقتباسي نيست که نبايد سيمرغ بهترين فيلمنامه اقتباسي را به آن اهدا کرد. اين نقطه اوج براي کساني شکل گرفت که اين قوانين را خوب مي دانند! سيمرغ بلورين بهترين فيلمنامه اقتباسي در حالي به ترديد رسيد که هيچ فيلمنامه ديگري اقتباسي نبود و مي دانيد که اگر کانديد دومي براي رقابت وجود نداشته باشد نبايد جايزه را اهدا کرد و تنها مي توان به ديپلم افتخار بسنده کرد!
در آخر بايد گفت نقطه اوج ها غير قابل شمارش است و البته دراماتيک که هرکدام جاي بحث و بررسي دارند اما حالا جشنواره بيست و هفتم به پايان رسيده و باشد تا بيست و هشتمين فجر سينما.
سعيد هاشم زاده
انتهای پیام /